مایکل سندل، استاد دانشگاه هاروارد یکی از فیلسوفانی است که در حیطه اخلاق در حوزه سیاست آمریکا فرد صاحب اثری است. این استاد دانشگاه هاروارد در این خصوص کتابی دارد که در ایران با عنوان «اخلاق در سیاست» به چاپ رسیده و نشر نو باهمت افشین خاکباز آن را منتشر کرده است.
جلسه نقد و بررسی کتاب «اخلاق در سیاست» نیز دیروز سهشنبه چهارم تیرماه در سرای اهل قلم و با حضور صاحبنظران و کارشناسان علوم سیاسی برگزار شد. در این نشست رابطه میان لیبرالیسم، عدالت و نظریه جان رالز در این خصوص موردتوجه قرار گرفت و حاضران بهنقد ظاهری، محتوایی، ساختاری و طرح چند نکته پیرامون ترجمه این اثر پرداختند.
برجسته بودن ویژگی معلمی سندل
افشین خاکباز، مترجم کتاب اخلاق در سیاست در آغاز صحبت خود گفت: این اثر را به خاطر علاقه شخصیام ترجمه کردم، ضمن اینکه به سندل علاقهمندم، او ساده صحبت میکند درحالیکه مسائل عمیق فلسفی را میگوید. سندل اندیشمند اخلاقی است همچنین هنر معلمی دارد. این ویژگی آموزگاری او را در جایجای این کتاب هم میشد ملاحظه کرد.
خاکباز ادامه داد: به کمک سندل با فلسفه آشنا شدم، مثالهای او ساده، ملموس و تفکر برانگیز است. در این کتاب هم اول یک معضل اخلاقی را مطرح میکند تا مخاطب در یک دوراهی قرار بگیرد، بعد خواننده را مجبور میکند در مورد این دوراهی تصمیم بگیرد. سپس خودش با تعمیم مثال مخاطب را با ظرایف فلسفی آشنا میکند.
وی با اشاره به اینکه سندل نویسنده شناختهشدهای است گفت: فیلمهای سخنرانی وی در یوتیوب بازدیدکنندههای فراوانی دارد و در کلاسهای آنلایناش گاهی تا 15 هزار نفر شرکتکننده حضور پیدا میکنند.
اهمیت دادن توأم به خیر اجتماعی و حقوق فردی
خاکباز با بیان اینکه سندل اخلاق را از سیاست جدا نمیداند و منتقد «لیبرالیسم» است عنوان کرد: هرچند او به دنبال بر هم ریختن مبانی این تفکر نیست و نگاهی جامعه گرایانه به لیبرالیسم دارد.سندل بر حقوق فردی در لیبرالیسم معتقد است و به «خیر اجتماعی» قائل است.
مترجم این اثر در رابطه با دیگر دلیل انتخابش برای برگرداندن آن به فارسی گفت: این کتاب باوجودی که درباره جامعه آمریکاست و مثالهای متعددی از این جامعه دارد، اما میشود مثالهای آن را در مورد ایران هم در نظر گرفت. این مسئله چند دلیل دارد، اول اینکه بین انسانها در تمام دنیا نقاط اشتراکی وجود دارد، ممکن است آنها با مشکلاتی مواجه شوند که راهحل یکسانی دارد. دوم اینکه سرشت همه انسانها یکجور است و بسیاری از احساسات (یکسان) اعم از خشم، شادی، نومیدی و .... میتواند تعیینکننده رفتار آدمها باشد.
وی با اشاره به اینکه در جامعه ما برخلاف شعارهایی که میدهیم شباهت زیادی با آمریکا وجود دارد، گفت: خیلی از مشکلات جامعه آمریکایی میتواند مشکل ما هم باشد، یا درگذر زمان ما هم دچار آن مشکلات شویم. این موضوع میتواند برخاسته از نظام سرمایهداری باشد که ما هم داریم شبیه به این الگو رفتار میکنیم.
خاکباز بابیان اینکه روابط میان زمامداران، حقوق شهروندان ازجمله دغدغههای این کتاب است، تأکید کرد: در جامعه ما هم از الگوهای اقتصادی لیبرالی و نو لیبرالی استفاده میشود، درصورتیکه ما دقت نظر جوامع غربی را هم نداریم. اقتصاد ایران به لحاظ بیضابطه بودن از «آزادترین اقتصادهای جهان» است.
اولویت پیدا کردن روابط بازار
مترجم این اثر افزود: در قضاوت آدمها و همچنین برخوردار بودن و یا برخوردار نبودن بهجای فضائل فردی روابط بازار قرارگرفته است. در سفرنامه ابنبطوطه میخوانیم زمانی در این کشور فردی با اندکی سرمایه و در داخل شبکه فتوت میتوانست از یکسر کشور بهجای دیگر برود. امروز بازمانده این روابط فتوت را هم داریم از بین میبریم و دچار زوال اخلاقی شدیم.
خاکباز با اشاره به برخی مثالهای داخلی زوال اخلاقی در جامعه ایرانی همچون بیتفاوتی افراد نشسته بر صندلی معلولان و افراد ناتوان داخل اتوبوسهای بینشهری و ماجرای قتل همسر دوم محمدعلی نجفی بهعنوان زوال اخلاقی نخبگان به طرح این موضوع پرداخت که مباحث این کتاب همچون بلیت بختآزمایی آمریکایی شباهت زیادی به طرح ارمغان بهزیستی در سالهای گذشته و برنامههای تلویزیونی همچون برنده باش دارد که نشان میدهد روابط بازار جای همهچیز میتواند بنشیند.
وی نظام بانکی ایران را هم غیراخلاقیتر از کشورهای غربی دانست و دلیل آن را کمتر بودن کنترل این سیستم نسبت به آنها عنوان کرد و گفت: درحالیکه شعار میدهیم معدن اخلاقی هستیم، شاهد بودیم در شهرستان آمل فردی (خانمی) رفت داخل یک تابلوی تبلیغاتی نشست که این نمونه استفاده ابزاری از یک انسان است.
در بخش دیگری مترجم کتاب «اخلاق در سیاست» به توضیح ساختار آن پرداخت و گفت: کتاب شامل 30 مقاله است، 7 مقاله اول آن درباره زندگی مدنی در آمریکا و احزاب اصلی این کشور یعنی دموکرات و جمهوریخواه است.
نقد سندل به عدالت توزیعی
وی در ادامه ضمن توضیحی درباره چگونگی روی کار آمدن بیل کلینتون و بیان تجاربی از دو حزب اصلی آمریکا گفت: سندل به رشد اقتصادی و عدالت توزیعی نقد وارد میکند و بر این نظر است که این موضوعات همواره حرف اول را در جامعه آمریکا نمیزنند. او همچنین میگوید مشارکت واقعی مردم به معنای تصمیمگیری در غایت همهچیز است و صرف رأی دادن به معنای دموکراسی نیست.
خاکباز در ادامه گفت: بخش دوم این کتاب به موضوعاتی همچون نقد کالایی شدن در همه شئون جامعه میپردازد. همچنین سندل درزمینه تمرکز برابر خیر عمومی صحبت میکند و بر این نظر است که نباید حقوق فرد فدای خیر جامعه شود، البته خیر جامعه هم نباید فدای حقوق فردی شود. او به دنبال راه میانهای است. سندل در این بخش از خصوصی شدن بسیاری از امور که در حوزه عمومی قرار داشتند صحبت میکند.
وی با اشاره به اینکه در این بخش بحث چوب حراج زدن به تاریخ و یکی شدن حوزه خصوصی افراد و عمومی مطرح میشود، افزود: یکی از مثالهایی که در این بخش آمده است پولی شدن بیمارستانهاست که کارکرد دیگری دارد اما کسب پول اولویت پیداکرده است.
مترجم کتاب سپس به آخرین بخش کتاب پرداخت و گفت: در بخش آخر کتاب شامل 9 مقاله از اندیشمندان مختلف است. از «جان رالز»، «کانت» و... مقالاتی آورده است و سندل نقدهایی مطرح میکند و بعد نگاه جامعهگرایی خود را در این بخش قرار میدهد. درنهایت با طرح سه نقد میگوید باید بهجای روابط اقتصادی، شهروندان مسئول موردتوجه قرار گیرد.
قضاوت سندل تحمیل نشده است!
ضیاءالدین صبوری، در صحبتهای خود درباره این اثر با اشاره به قوت ترجمه کتاب گفت: مترجمان اغلب با تکیهبر توانایی خود در تسلط بر زبان دیگر و یا توانایی فلسفیشان در حوزه دانشی مرتبط با یک اثر، اقدام به ترجمه میکنند.
وی در ادامه با طرح این موضوع که برای توانمند شدن یک اثر تألیفی دارای جایگاه والا باید چهار مؤلفه «مؤلف اثر»، «خواننده»، «بافت (Context)» و «متن» موردتوجه قرار گیرد، تأکید کرد: سندل استاد دانشگاه هاروارد است و از نحله جماعت گرایان (جامعهگراها) است که در مقابل فردگرایی قرار دارند. او منتقد جان رالز هم هست.
صبوری افزود: سندل در تبیین مباحث فلسفی انتزاعی به مسائل عینی فرد توانمندی است و در سادهسازی توفیق دارد. همچنین با مخاطب غیردانشگاهی هم رابطه برقرار میکند. او توجیه مسئولیت شهروندی را بهخوبی انجام میدهد.
وی تأکید کرد: شاهبیت کلام سندل این است که عدالت زمانی معنا پیدا میکند که همه وجوه را در برگیرد. ما در این کتاب مسائل بسیاری را میبینیم که میتوانیم با نگاه خاص خودمان به آنها نگاه کنیم. میتوانیم مباحث کتاب را در مورد جامعه ایرانی مدنظر قرار دهیم.
به گفته صبوری، متن این کتاب دارای آراستگی و پیراستگی است و این ویژگی ترجمه و متن اصلی اثر دارد اما از سوی دیگر متن کتاب دارای فراز و نشیب است بدین معنی که مستندهای تاریخی دارد و سری زمانی آن از زمان رئیسجمهوری جانسون تا کلینتون و بعداز آن ادامه دارد. این اثر قضاوت خود را بر مخاطب تحمیل نمیکند و آن را را بر عهده خواننده میگذارد، فقط کاری میکند که خواننده خود به قضاوت برسد.
این کارشناس روابط بینالملل با اشاره به اینکه ارتباط و تسلسل مفهومی در این کتاب رعایت شده است گفت: بامطالعه این کتاب احساس نمیکنیم که از مقالات پراکندهای تشکیلشده است. البته بهتر بود همچون فصل اول و هفتم آن اشاراتی همچون لید در مطبوعات در همه فصلها تکرار شود.
سنجه اخلاقی مناسب برای عدالتگستری
صبوری با تقدیر از ناشر کتاب «اخلاق در سیاست» گفت: نویسنده باوجود نقد به دیدگاه لیبرالی به اصول لیبرالیسم وفادار است و این اثر فردگرایی را یکجا نقد نمیکند و سندل اخلاق و سنجههای اخلاقی را بستری برای عدالت لیبرالی قرار میدهد.
وی با اشاره به اینکه سندل راهحل اینکه دولت میتواند به خیر اجتماعی دست پیدا کند را در اخلاق میداند، به طرح نظریات اخلاق افلاطونی پرداخت و به این جمعبندی رسید که همانطور که افلاطون معتقد است برای بهبود شرایط باید فرد را تبدیل به شهروند کرد، سندل هم به دنبال این است که بر اساس فلسفه جماعت گراها همین اتفاق بیفتد.
مقبول نبودن سندل در جامعه آمریکا
حسین دهشیار، استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست با بیان ویژگیهایی در مورد مقالات این کتاب همچون دوره 20 ساله انتشار آنها در مطبوعات گفت: سندل یک فیلسوف است که نظرات غلطی ندارد، اما در جامعه آمریکای امروز موردقبول نیست. حرفهای سندل مبتنی از اخلاقمداری و عدالت محوری در جامعه مبتنی بر «دین» است.
وی با اشاره به اینکه حزب دموکرات آمریکا امروز معتقد است نباید قضاوتهای ارزشی بر اساس دین صورت گیرد، افزود: جامعه آمریکا امروز با گسلهای اقتصادی مواجه نیست، بلکه با مسائلی همچون همجنسگرایی مواجه است که اینها در حوزه مسائل دینی این جامعه هستند.
این کارشناس علوم سیاسی سپس با اشاره به تقسیمبندی دورههای زمانی تاریخ آمریکا گفت: جمهوریخواهان معتقدند که باید آزادی مذهبی وجود داشته باشد، درحالیکه دموکراتها بر این نظرند که نباید مذهب مبنای سیاستگذاری قرار گیرد.
فرازوفرودهای لیبرالیسم در آمریکا
دهشیار ادامه داد: در آمریکا سه دوره تاریخی برجسته است، دوره اول که پدران و بنیانگذاران آن همچون جفرسون حضور دارند و آنها کشاورزی را دارای فضیلت میدیدند. در این دوره کشاورزی فضیلت داشت چراکه فرد وابسته به سرمایهداری نیست. در این مقطع وابستگی را بیاخلاقی میدانستند. از سویی در این دوره رأی دادن برای همه آزاد نبود تنها مردان سفیدپوستی که مالک بودند حق رأی داشتند و در روزهای سهشنبه پای صندوق میرفتند. بن جامعه در این مقطع مذهبی است و دین تعیینکننده خوبی و بدی است؛ سندل هم تصویر این وضع را میبیند.
وی ادامه میدهد: این مقطع با پایان جنگ داخلی آمریکا که نبرد بین سیاهان و سفیدهاست تمام میشود درحالیکه دلیل اصلی پایان این جنگ اقتصادی است. چراکه سرمایهداری نیاز پیداکرده بود نیروی کار را به کارخانهها بکشاند. بنابراین بردهداری در این مقطع منسوخ شد و کارخانهدارها بیتفاوت نسبت به سفید یا سیاهپوست بودن نیروی کار میخواستند افراد را به کار بگیرند.
این استاد دانشگاه ویژگی دوره بعدی در آمریکا را با عنوان آغاز دوره «سرمایهداری کازینویی» به این شکل شرح داد: در این دوره شرایطی شکل گرفت که یکی برنده باشد و دیگری بازنده؛ ما در فارسی به این مدل سرمایهداری درنده میگوییم. در این مقطع شاهد هستیم که راهآهن و تلگراف پا گرفت و پول و قدرت دست صاحبان سرمایه متمرکز شد.
دهشیار با اشاره به قدرت گیری نوع خاصی از لیبرالیسم با عنوان لیبرال ترقیخواه در مقطع مذکور تأکید کرد: در دورهای که قدرت و ثروت متمرکز است، قدرتی شکل گرفت که وظیفه دولت را تأمین بهداشت و آموزش برای مردم عنوان کرد. در این دوره عقیده بر این است که اگر فرد میخواهد از قدرت خود استفاده کند باید در رفاه باشد. اینجا بود که حق آزادی مطرح شد، شهروندی که حق استفاده از آزادی دارد در این زمان به وجود آمد.
این کارشناس علوم سیاسی دوره بعدی را مقطع شکلگیری نوع دیگری از لیبرالیسم با عنوان لیبرال مدرن عنوان کرد و گفت: در این مقطع بر تمرکز قدرت اقتصادی بهعنوان یک ضرورت نگاه میشود، اما تأکید میشود دولت نواقص را جبران کند. بنابراین عدالت توزیعی که تمرکز را زیاد میکند در این مقطع شکل میگیرد. مدرسه مجانی، خوب شدن وضع کارگران و... مربوط به این دوران است و این نوع از لیبرالی تأکید بر حق انسان میکند درحالیکه در نوع قبلی تأکید بر حق بهره بود.
به گفته وی، تفکر لیبرالی مدرن معتقد است دولت باید در اخلاق بیطرف باشد و میگوید وظیفه دولت ایجاد رشد است. بهعنوانمثال افزایش رشد اقتصادی تا افراد بهرهمند شوند. اما دولت در مقوله مذهبی نقشی ایفا نمیکند و در امور مذهبی قضاوتی نمیکند. از ویژگی این مدل از تفکر لیبرالی این است که نظری راجع به محتوای حق فرد ندارد.
سندل مقبول جمهوریخواهان؟
در ادامه دهشیار صحبتهای خود را اینطور پی گرفت: محافظهکاران در ابتدا مخالف عدالت توزیعی بودند، اینجاست که سندل وارد میشود و به طرح این موضوع میپردازد که لیبرالیسم خوب است اما حرفهای جمهوریخواهان را میزند. او هرچند غیر آشکار اما میگوید جامعه کلیسا میخواهد. سندل همانند جمهوریخواهان تأکیدی بر برپایی جماعتهای محلی همچون کلیسا، جمعهای محلی و مردمی دارد. با این حساب چنانچه این جماعتها شکل بگیرد میتوان قضاوتی هم در مورد حق افراد کرد.
در بخش دیگری از این نشست، این کارشناس علوم سیاسی با مقایسهای میان لیبرالهای امروزی و پساکینزی که معتقدند ارزشهای مشترک اجتماعی مبنای قضاوت باشد، با اشاره به اینکه یکی از دلایلی که جمهوریخواهان در انتخابات در شهرهای بزرگ بازنده میشوند این است که افراد تحصیلکرده مبنای قضاوت ارزشی این حزب را نمیپسندند، گفت: اکنون جمهوریخواهان مواضع سندل را میپسندند چراکه او میگوید شهروند خوب کسی است که مبنای قضاوتش مذهب است.
دهشیار در پایان صحبت خود در این نشست از ترجمه این اثر ابراز رضایت کرد و نسبت به استفاده نکردن از لغات انگلیسی کلیدی متن در پاورقی بهجای برخی معادلهای فارسی شده انتقاد کرد.
اثری که در تاریخ مانده است
رحمت حاجی مینه، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد و کارشناس روابط بینالملل دیگر شرکتکننده در نشست نقد و بررسی کتاب «اخلاق در سیاست» بود، او با اشاره بهسختیهای ترجمه یک اثر، برگردان فارسی این کتاب را در کل روان و توأم با اصطلاحات مناسب دانست و گفت: اشاره نشدن به بعضی اصطلاحات انگلیسی در کتاب همانند جایی که از عبارت «خودفرمانی» استفاده میکند یک مشکل این کتاب است. در بعضی جاهای این اثر هم احساس میکنم مترجم در کتاب دست برده است. بهعنوانمثال درحالیکه برای لیبرالها موضوع «همجنسبازی» مطرح است، اصطلاح «همجنس دوستان» در این کتاب بهکاررفته است و چنین انتخابهایی در کتاب مهم هستند.
وی بابیان اینکه در طرح مفاهیم «دموکرات» و «مردمسالار» هم تعابیری که بهکاررفته است از مفهوم اصلی دور است و در بعضی نقاط کتاب مفهوم «دموکراسی» معنی میدهد، ادامه داد: البته در کل این کتاب چنین اشکالاتی بسیار کم است.
حاجی مینه با اشاره به اینکه انتخاب اثر برای ترجمه و چاپ اثر 18 سال بعد از پایان موضوعات مطرح در دل متن اتفاق افتاده است، تأکید کرد: این برای یک اثر نقطه مثبتی نیست و با یک اثر کلاسیک هم مواجه نیستیم. کتاب هرچند متعلق به یک استاد دانشگاه هاروارد و در سال 2006 منتشرشده است اما مباحث کتاب در حدفاصل سالهای 1984 تا 2002 است و با ترتیب یکسری زمانی مقالات ژورنالیستی گردآوریشدهاند. اگر این کتاب زمانی که کلینتون سرکار بود، منتشر و مطالعه میشد لطف دیگری داشت.
وی با اشاره به اینکه به لحاظ ردهبندی این اثر متعلق به آثاری در زمره فلسفه عمومی است، ادامه داد: مقالاتی که در متن بهکاررفته در مورد اصل موضوع فلسفه عمومی است، اما در ترجمه به فارسی عنوان «اخلاق در سیاست» انتخابشده است. درصورتیکه حفظ عنوان اصلی برای یک کتاب اهمیت دارد.
این کارشناس روابط بینالملل همچنین گفت: کتاب ازنظر شکلی و فیلسوفانی که نظر آنها در متن واردشده قابلقبول است اما در بخش ساختاری و محتوایی کتاب یکسری مقالات جمعآوریشده است و این کتاب یک (نوع) روزنامه است. ماهیت کتاب هم باوجود طرح بحثهای جدالی مشابه آثار دانشگاهی ماهیت ژورنالیستی دارد.
تقدم مصداق بر نظریه
حاجی مینه بابیان اینکه در کتاب یک نوآوری صورت گرفته است به این شکل که برخلاف دیگر آثار بهجای اینکه از نظریه شروع کند و به مثالهای عملی برسد از مصداقها شروع کرده و به نظریه مرتبط ختم میشود، گفت: کتاب به لحاظ به کار بردن مقالات شناسنامهدار اما قدیمی در تاریخ مانده است. بهعنوانمثال از دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و دونالد ترامپ حرفی نیست و مترجم باید مراقبت میکرده که آیا بعد از سال 2006 نسخه اصل این کتاب مورد بازبینی قرارگرفته است؟
این کارشناس روابط بینالملل با اشاره به اینکه کتاب در آمریکا مانده است، تأکید کرد: فرهنگ سیاسی جوامع با یکدیگر تفاوت میکند بهعنوانمثال بین جامعه آمریکا و کانادا هم ـ باوجود تشابهها ـ یکسری فرق وجود دارد. این کتاب هم برای جامعه آمریکایی بهراحتی قابلفهم است.
حاجی مینه در بخش دیگری درباره نقاط قوت کتاب «اخلاق در سیاست» هم گفت: این کتاب ماهیت مونولوگ ندارد و یک دوگانه از جامعه آمریکا و احزاب آن ارائه میدهد و بر این دوگانه هم سوار است. ارزش این کتاب در این است که مطالعه آن باعث تفکر میشود و خواننده دوگانه میان دموکرات و جمهوریخواه را تصور میکند و طرفداری مای خود در مقاطع مختلف از این احزاب را دنبال میکند.
وی بابیان اینکه کتاب سیاست فضیلت ساده را تشریح میکند و اندیشه بزرگ را در برابر اندیشه کوچک قرار میدهد به طرح این موضوع پرداخت که در این کتاب مشکل مدنیت آمریکا مطرح و موضوعاتی همچون استیضاح تبیین میشود.
مسئله محوری «اخلاق در سیاست»
این استاد دانشگاه نقطه قوت دیگری این کتاب را سؤال محوری یا مسئله محوری آن دانست و افزود: کتاب باوجود کنار هم قرار دادن موضوعات مختلفی همچون سقطجنین و آلایندگی هوا که در ظاهر بیربط به نظر میرسد، اما نویسنده توانسته اینها را به هم متصل کند و ارائه آن به شکل یک کتاب زمینهساز ایجاد بحث در فضای دانشگاهی آمریکا شده است.
حاجی مینه در بخش دیگری هم گفت: اینکه لیبرالیسم چطور مبتلابه ابتذال اخلاقی شده را این کتاب بهخوبی آسیبشناسی میکند و به طرح این سؤال میپردازد که آیا حقوق فردی و آزادی بهتنهایی میتواند مبنای یک جامعه دموکراتیک باشد؟
یک کتاب «پسارالزی»
این کارشناس روابط بینالملل ادامه داد: نکتهای که بهواسطه آن میشود گفت این اثر را نوآورانه کرده است یا زمینهای فراهم کرده است تا کتاب حرفی برای گفتن داشته باشد در این است که سندل معتقد است نگرانی لیبرالها برای واردکردن بحث اخلاق به سپهر عمومی بیمورد است. همچنین نویسنده فلسفه را به حوزه عمومی برمیگرداند و اوج کتاب جایی است که نظریه عدالت رالز را میآورد و بهنوعی کتاب را میتوان «پسارالزی» نام نهاد.
حاجی مینه در پایان صحبت خود با اشاره به اینکه سندل خود را لیبرال میداند و اطلاق وی به جامعهگرایی را یک اتهام میداند، گفت: سندل تأکید بر عدالت دارد و معتقد است این عدالت در «شهروندی» و «مشارکت» خود را نشان میدهد.
مترجم این کتاب هم در بخش پایانی با صحه گذاشتن بر نقدهایی که به کتاب وارد شد، به انتقاد از سیستم مجوز چاپ کتاب پرداخت و گفت: برخی اصطلاحات همچون «همجنس دوستان» اگر «همجنسبازی» به کار میرفت امکان اذیتهایی در مجوز چاپ وجود داشت.
خاکباز بابیان اینکه بحث اصلی کتاب بازگرداندن اخلاق در سیاست است و این منظور نویسنده را بازگو کردیم، ادامه داد: کتاب در حال حاضر قدیمی است اما اگر 12 سال قبل این اثر ترجمه میشد بسیاری از مباحث آن برای خوانندگان ملموس نبود. از سویی فاصله زمانی بین بعضی مباحث اندیشهای بین ایران و آمریکا بهگونهای است که اتفاقاتی که پیشتر در آمریکا افتاده است امروز در جامعه ایرانی ملموس است.
حاجی مینه هم بهطور مختصر این گزاره فاصله زمانی میان ایران و آمریکا در مباحث اندیشهای را قابل نقد و موردتردید دانست.
نظرات