عصر روز سهشنبه 28خردادماه نخستین برنامه «جشن کتاب» انتشارات هنررسانه اردیبهشت با حضور شاعران و منتقدان راضیه بابایی و زهره قربانی در خانه وارطان برگزار شد.
او در ادامه گفت: اجرای طرح موفق «صدای تازه» در این انتشارات، فعالیتی پیشگام در عرصه معرفی استعدادهای آیندهدار شعر بوده که بعدها ناشران دیگری را هم به دنبال کردن این مسیر ترغیب کرده است.
در ادامه محمود معتقدی در نگاهی به «منظومه عبدالله» مجموعه شعر اخیر راضیه بابایی گفت: در اغلب فصلهای این منظومهها، اتفاق بزرگ همانا خم شدن شاعر به درون زندگی و حادثههای پنهان و آشکار اجتماعی در روزگارِ اینجا و اکنون است: از تاریخ تا عشق تا مرگ، حضور مکانها و اشیا، حدیث جنگ، ستم طبقاتی، نقش کمرنگ انسانها در فضاهای بیسرنوشت، روزمرگیها، قصههای گمشده، حضور پرنده و باد و بسیاری از لحظههای برباد رفته و غافلگیر کننده از فروپاشی ارزشهاست.
وی افزود: شاعر سعی دارد از خردهریزهای پیرامونش، از روابط خاصی سخن بگوید که در نزد انسان معاصر، واکنشهای فراوانی را در پی دارد. چرا که این نوع «تاملات» تا حد زیادی مخاطب را به سمت و سویی میبرد که شاید به نوعی از «همذات پنداری» اعلام نشدهای، خبر میدهد. این شکل از یافتهها در این مجموعه، با شتاب خاصی زبان منظومهها را به نوعی از اعتراض و پرسشگری نزدیک و نزدیکتر میکند. از جهتی، گاهی در متنها، واقعیتها و دریافت ذهنی در همدیگر به تداخل و واگوئی میرسند که بعضا به تکرار نشانهها میانجامند.
... گذرگاه اساسی سرودههای این دفتر، همانا سیالیت ذهن و زبان این شاعر است که مدام با شتابی فراوان از منظری به منظری تازه حرکت میکند و این ریتم اغلب داوری خواننده را تحت تاثیر قرار میدهد.»
در ادامه برنامه شاعر، مترجم و منتقد دیگر سید احمد نادمی با یادآوری این نکته که قرار بوده شاعر و منتقد هم روزگار ما «استاد کریم رجب زاده» در این قسمت صحبت کند اما کسالت اجازه حضور در جلسه را از ایشان سلب کرده، در باره کتاب «گرگی در گلوی پیراهن آبی» مجموعه شعر تازه زهره قربانی گفت: یکی از ویژگیهای این کتاب این است که ادعای شاعر مبنی بر ارایه «شعر آزاد» که بر پیشانی کتاب یعنی جلد آن آورده شده تا حد زیادی درست و قابل دفاع است.
سخنران نشست ادامه داد: دیگر اینکه اغلب شعرهای این دفتر مخاطب را با یکبار خواندن رها نمیکنند و مراجعه چندباره را میطلبد این ویژگی میتواند محصول انس و شناخت شاعر از ادبیات کلاسیک باشد. سرانجام اینکه نگاه شاعر نو و امروزی است این نگاه نو را حتی در انتخاب نام مجموعه میتوان دید، از جمله موتیفهایی که در این مجموعه قابل شناساییست یکی هم همین «پیراهن آبی» است که به نوعی نخ پیدا و پنهان اغلب شعرهای این دفتر است.
وقتی نوبت به راضیه بابایی رسید تا او شعری از کتاب تازهاش را برای مخاطبان بخواند او برشی از منظومه عبدالله را که نام کتابش از همین شعر گرفته شده را خواند:
من راهم را کشیدهام به کوه
و تنم
پر از آهن و آجر و ملات ویرانیست
با نوار نم کشیده یک انفجار سرخ همنوا
صدا صدای باران نیست
صدا صورت بابا نیست
در آفتاب و آیینه
در خون جوانان وطن، لاله سرش خم
صدا فرا تر از سد شکستهی آدم
و گربهای در چاه
ترکی بگو عبدالله
آقا کی نمیآید؟!
میثم آزاد، شاعر، نوازنده و خواننده، در این قسمت از برنامه فرصتی یافت تا با اجرای چند قطعه پرخاطره از ترانههای پاپ، بخش نخست برنامه را به قسمت دیگر پیوند بدهد.
زهره قربانی در آغاز بخش دوم برنامه فرصتی داشت تا شعرهایی از کتاب تازهاش «گرگی در گلوی پیراهن آبی» را برای مخاطبان بخواند:
در كدام چهارراه گم شد
پيراهن آبىات
كه هيچ گل فروشى
نمىشناسد مرا؟
دست و پايت در كدام ميدان،
كه جنگها به پايان نمىرسند
پشت كدام خاكريز سوخت نامت
كه خانههاى بى پلاك
پلاكهاى بى خانه
گذشتند از تابلوهاى بى خيابان،
درياى خون.
بايد بگردم دنبال نامى
كه زنده نگه مىدارد شقايقها را
روى ديوار شب.
پدر نمىدانست
جادهها
همه يكطرفه نيستند!
در ادامه غزال مرادی، شاعر و منتقد جوان در مروری بر مجموعه شعر عبدالله گفت: در شعر منظومه عبدالله، شاعر شخصیتی را با همین نام ترسیم میکند که اگر چه کنشی ندارد اما او مخاطب تمام روایت و کنشهای ذهنی شاعر است و در هر سطر با نام خانوادگی دیگری خطاب میشود و در هر تغییر فضاسازی مناسبی وجود دارد.
وی افزود: در این شعر چندین نام دیگر نیز به چشم میخورد (مانند مادر و گلنار) که شاعر فقط به گفتن آنها اکتفا میکند آنها نیز مانند عبدالله کنشی با جهان شعر ندارند و شخصیتهایی فرعیاند که شاعر برای ادامه روایت از آنها نام میبرد.
او ادامه داد: میتوان مثالهای متعددی از اجرای موفق روایت در این مجموعه شعر دید، مجموعه شعری که اگرچه روایت را محور شعرهایش قرار داده است اما شاعرانگی شعرهایش بر وجه روایت آن غلبه دارد زیرا شاعر به مدد تکنیکهای زبانی، آشناییزدایی در تصویرسازی و ایجاد فضایی سوررئال توانسته است مجموعه شعری درخور ارائه کند، بابایی در این مجموعه شعر بسیار پخته و موفق است.
سیدضیاءالدین شفیعی در این برنامه دو وظیفه داشت؛ یکی حضور به عنوان مدیر انتشارات و سپس منتقد دومی که باید پیرامون کتاب «گرگی در گلوی پیراهن آبی» سخن میگفت.
او ابتدا از راه دشواری که این موسسه برای معرفی چهرههای تازه شعر طی کرده و سکوت و سکون حاکم بر نهادها، وزارتخانهها و موسسات ریز و درشتی که موظف به انجام این مهم هستند اما تنها اعتبارات و منابع مالی را با سوء مصرف تلف میکنند و تنها نام و نشانی و تابلویی بر سر دارند سخن به میان آورد و سپس در باره کتاب اخیر زهره قربانی گفت: ایشان نیز مثل همه دوستانی که از آنها در هنررسانه اردیبهشت اثری منتشر شده دانش آموخته مکتب بیدل هستند و این شعر از کتاب را خواند:
«سئوالها
بى پاسخ ماندهاند
يخ زد
سلامى روى بام خانهام!»
آیا زندگی خود یک سئوال نیست که ممکن است حتی تا آخر بیپاسخ بماند و نفسها در واپسین دم یخ بزند در حالی که خورشید عمر به لبه بام رسیده است؟
میبینیم که در این شعر و بلکه در این کتاب ما با سه شاخصه بارز مواجه هستیم:
نخست؛ رفت و آمد پیدرپی محسوس به نامحسوس تصاویر، معانی و مفاهیم،
دوم؛ چند لایگی معنا و مقصود
و سرانجام؛ عدم قطعیت و پایان باز.
جمع این سه ویژگی اگر خوشهچینی هوشمندانه و معاصر از مکتب بیدل دهلوی نیست از کجاست؟
پس از آن نوبت به رونمایی از کتابها رسید که هر دو کتاب با حضور برخی چهرههای شاخص حاضر در جلسه از جمله صابر امامی، محمود معتقدی، محمدمهدی رسولی، اسماعیل امینی، سید اکبر میرجعفری، معصومه باغیان، محمدعلی سپهر افغان و استاد محمود عبدالحسینی انجام شد.
در پایان، حاضران کتابهای رونمایی شده را با امضاء این دو شاعر با خود به یادگار بردند.
«جشن کتاب» برنامهای است ترکیبی که با توجه به تجربه برگزاری دو برنامه رایج در حوزه معرفی کتاب، یعنی «جشن امضاء» و «رونمایی کتاب» طراحی شده است و از شاخصههای متفاوت این برنامه، میتوان به افزودن بخشهای «مروری بر کارنامه» و «نقد اجمالی» اشاره کرد.
نظر شما