در ابتدای نشست، محمود جعفری دهقی با اشاره به دلایل اهمیت ایران برای اروپائیان و از جمله آلمانیها در دوران میانه و قرون وسطی گفت: از جهت سیاسی و اقتصادی ایران به عنوان دروازه شرق به غرب مورد توجه اروپا بود. دروازهای که میتوانست مانع هجوم قبایل چادرنشین آسیای مرکزی به مغرب زمین باشد. از سوی دیگر ایران نیروی قدرتمندی بود که میتوانست در مقابل افزونطلبیهای امپراتوری عثمانی ایستادگی کند. این هم بود که منابع اقتصادی فلات ایران همواره غربیها را به وسوسه میانداخت.
او با اشاره به اینکه مطامع استعماری آلمان نسبت به ایران کمتر دیگر کشورهای قدرتمند اروپایی بوده است، به این موضوع پرداخت که مکتب ایرانشناسی آلمان به ویژه از سده هجدهم به بعد متکی بر مباحث زبانی و باستانشناسی بوده است. او سپس به برخی سفرنامههای مطرح نوشته شده توسط آلمانیزبانها پرداخت و گفت: یکی از اولین سفرنامههای آلمانی در ایران به یوهان شیلت برگر تعلق دارد که در آلمان به دنیا آمد و در 16 سالگی در جنگ نیوکوپلیس به دست عثمانیها اسیر شد و به خدمت سلطان بایزید عثمانی درآمد. او سپس به دست تیمور اسیر شد و در لشکرکشیهای تیمور هم حضور داشت. پس از مدتها یوهان از طریق دریای سیاه به قسطنطنیه فرار کرد و بعد با کمک امپراطور بیزانس پس از 30 سال اسارت به زادگاهش برگشت.
دهقی درباره سفرنامه شیلت برگر گفت: وقایع سفرنامه شیلت برگر به دوره تیموریان برمیگردد و مطالب آن گزارشهای ارزشمندی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این دوره ارائه میدهد. در این سفرنامه لشکرکشی عثمانی در اروپا و آسیای صغیر، لشکرکشی تیمور و نزاعهای جانشینان وی منعکس شده است. یادداشتهای شیلت برگر درباره اقتصاد و کشاورزی ایران منحصر به فرد است. همچنین تقابل دین اسلام و مسیحیت در قرون وسطی و برخی از آداب و رسوم اجتماعی و دینی مسلمانان و ارامنه با دقت در کتاب او که توسط ساسان طهماسبی به فارسی ترجمه شده منعکس میشود. مسیر سفر شیلت برگر در خلال یادداشتهای او چندان قابل ردیابی نیست، تنها میتوان مطمئن بود که او از قراباغ، ارمنستان، ارس، آذربایجان، مازندران، ری، خراسان و سمرقند عبور کرده است.
محمود جعفری دهقی
این استاد دانشگاه سپس به سفرنامه «انگلبرت کمپفر» یکی دیگر سیاحان آلمانیزبانی که به ایران سفر کرده است پرداخت و در معرفی او گفت: کمپفر در سال 1676 با سفیر ایران در دربار ورشو ملاقات کرد و چند سال بعد از سوی پادشاه سوئد همراه با هیئتی سیاسی و تجاری به دربار ایران اعزام شد. هدف از این سفر، عقد قرارداد تجاری با ایران و ترغیب پادشاه صفوی برای اتحاد علیه ترکها بود.
دهقی همچنین از «کارستن نیبور» نام برد که یکی دیگر از سفرنامهنویسان آلمانی زبان بوده است. وی گفت: نیبور جهانگرد، نقشهنگار و ریاضیدان آلمانی بود که در اواسط قرن هجدهم از تختجمشید و بیستون دیدن کرد. سفرنامه او در شناخت ویژگیهای خلیج فارس در قرن هجدهم و به دلیل نقشهها و مساحیهایی که از ایران ارائه داده است اهمیت دارد. او همچنین مطالبی کمنظیر درباره مردمشناسی، آداب و رسوم مردم به ویژه باورها و خرافهها ارائه کرده است که از لحاظ مردمشناسی تاریخی و تاریخ اجتماعی عصر زندیه بسیار حائز اهمیت است.
دهقی همچنین در ادامه سخنان خود خصوصیات سفرنامههای سیاحانی نظیر آدام اولئاریوس، یاکوب ادوارد پولاک، هاینریش کارل بروگش، ویپرت فون بلوشر، آلفونس گابریل و والتر هینتس را برشمرد.
پس از دهقی نوبت به احمد چایچی رسید تا با تمرکز بر آثار ایرانشناسان آلمانی که کمتر در ایران مورد توجه بوده است سخنرانی خود را ارائه دهد. وی در ابتدا با اشاره به اینکه آلمان در مقام دولت ـ ملت گسترهای کوچکتر از مناطقی که به زبان آلمانی تکلم میکنند دارد گفت: بهتر است برای یاد کردن از گستره فرهنگ آلمان از اصطلاح جهان آلمانی استفاده کنیم تا مشخص شود منظورمان تنها کسانی نیستند که تابعیت کشور آلمان را دارند.
وی افزود: یکی از نکات جالب درباره سفرنامهنویسان آلمانی آن است که بیشتر آنها از دانشگاه لایپزیک یا دانشگاه برلین فارغالتحصیل شدهاند. این موضوع به این دلیل بوده است که خانواده پادشاهی پروس پول زیادی را هزینه کرده بودند تا شرقشناسی را توسعه دهند و نطفه ایرانشناسی در زمان پادشاهی پروس گذاشته شد.
چایچی گفت: سه دسته از آلمانیان به ایران رفت و آمد داشتهاند. وابستگان سیاسی و نیز مستشارانی که برای انجام برخی امور در حوزههایی نظیر پلیس و... به ایران میآمدند. دسته دیگر کارمندان و کسبهای بودند که در استخدام انگلستان قرار داشتند که دو شخص از این افراد تاکنون به صورت اتفاقی شناخته شدهاند. یکی از آنها ارنست هولتسر است که به خاطر انتشار مجموعه عکسهایش شناخته شد. شناخت هولتسر اتفاقی بود و احتمال اینکه آثار بسیار دیگری از این دست افراد در آرشیوهای خانوادگی و... وجود داشته باشد که برای شناخت فرهنگ ایران اهمیت داشته باشند بسیار است. گروه دیگر افرادی هستند که برای تحقیقات علمی به ایران میآمدهاند.
احمد چایچی
وی با اشاره به اتفاق علمیای که در ایران رخ داده و کمتر به آن پرداخته شده است گفت: در زمان دولت پروس ماموریتی به هیئتی آلمانی داده شد تا برای رصد سیاره زهره به ایران و اصفهان بیایند. این هیئت با هولتسر هم در ارتباط بودند. ماموریت آنها در چارچوب برنامهای علمی بود که در نهایت پس از سالها به نظریه نسبیت انیشتین منتهی شد. سرپرست این ماموریت با گوستاو فریس بود که مردمشناسی شناخته شده است و در آفریقا و دیگر نقاط جهان تحقیقات بسیاری انجام داده است. از دیگر اعضای این هیئت فرانس اشتولز بوده است که در جنبههای مختلف علمی فعالیت داشته و در آلمان به دلیل اینکه مخترع اولین توربین بخار بوده است معروف است. اشتولز پس از آمدن به ایران در حفریات تخت جمشید نیز شرکت میکند. یکی از فعالیتهای او در حوزه فوتوگرامتری بوده است که یونسکو آن را به عنوان بزرگترین پروژه فوتوگرامتری از بناهای تاریخی ثبت کرده است و در میان آنها عکسهایی از تخت جمشید هم وجود دارد. در سالهای اخیر سیصد عکس از عکسهای او دیجیتال شده و در اینترنت در دسترس است. اشتولز تحقیقات ارزندهای درباره اقتصاد ایران به زبان آلمانی دارد که موجود است ولی منتشر هم نشده است.
چایچی همچنین با اشاره به پیوندهای میان خانوادههای اشرافی در اروپا گفت: به عنوان نمونه الکساندر اشتال رئیس اداره پست ایران که سفرنامهای نیز نوشته است و به عنوان شخصی روسی شناخته میشود از اشراف آلزاس و نصف انگلستانی و نصف آلمانی بود و به زبان آلمانی مینوشت.
این محقق حوزه باستانشناسی همچنین گفت: اشیایی که از محوطه باستانی تورفان به دست آمده که به جهان ایرانی مربوط میشود پانزده تن وزن دارند. این اشیا شامل آثار دوران ساسانی، آثار بودایی و آثار مانوی هستند و هنوز هم مطالعه نشدهاند.
او در پایان سخنان خود گفت: بسیاری از اسناد و آثار باقی مانده مربوط به ایران در آلمان و جهان آلمانی زبان هنوز ناشناخته مانده و به آنها پرداخته نشده است. لازم است که دانشجویانی با ماموریت شناسایی این اسناد و آثار بورسیه شوند و به آلمان فرستاده شوند تا زمینه مناسب برای شناخت بخشهایی مغفول مانده از فرهنگ ایران فراهم شود.
پس از چایچی، سعید فیروزآبادی مترجم و محقق حوزه ادبیات آلمانی و عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: حضور سیاحان آلمانی در ایران گنجینهای عظیم از سفرنامهها را فراهم آورده است که تنها بخشی بسیار کوچک از آن به فارسی ترجمه شده و لازم است همتی در قالب یک پروژه انتشاراتی به سراغ ترجمه این سفرنامهها برود.
فیروزآبادی افزود: باید توجه داشته باشیم که ایران جای دشواری برای سفر اروپائیان بوده است. مسیر حرکت آنها به ایران از طریق عثمانی بوده و عثمانیان و حتی پس از آن ترکهای جوان در این مسیر اختلالات فراوانی ایجاد میکردهاند. حتی در 1927 والتر میتل هولتسر خلبان سوئیسی برای بررسی راههای ایران قصد ورود به کشور را داشته است، در ترکیه که در آن زمان حاکمیت آن در دست ترکان جوان بوده است دو هفته متوقف میشود و تا آنها از دلایل و انگیزههای او برای ورود به ایران مطمئن نمیشوند، به او اجازه پرواز نمیدهند. از سوی دیگر از آنجا که ایران حوزه نفوذ روسیه و انگلستان بوده است آنها نیز تمایل چندانی برای حضور آلمانیها در ایران نداشتهاند و در این مسیر اخلالهایی ایجاد میکردهاند.
به گفته این پژوهشگر، آلمان جایگاهی عمده در شناخت فرهنگ ایران بود اما این جایگاه پس از دو جنگ جهانی از بین رفت و یا بسیار تضعیف شد. مراکز ایرانشناسی در آلمان بسیار معتبر بودهاند. به عنوان نمونه لایپزیک به دلیل فیلولوژی مشهور عام و خاص بوده است و نیچه نیز شاگرد همان دانشگاه بوده است یا کارل فردریس آندرئاس که کارمند پست ایران بوده است روی گویشهای ایرانی تحقیقات فراوانی کرده است. از نکات جالب حاشیهای این است که همسر آندرئاس به نام لو سالومه از دوستان نیچه بوده است و چنین گفت زرتشت حاصل پیشنهاد او به نیچه بوده است. سالومه تاریخ ادیان میخوانده و درباره زرتشت با نیچه صحبت کرده بوده است.
سعید فیروزآبادی
وی گفت: من چندین نمونه از سفرنامهها سراغ دارم که هنوز به فارسی ترجمه نشدهاند. فقط در دوره قاجار که من به صورت تخصصی در مورد آن کار کردهام این آثار به 43 کتاب مستقل میرسد. به عنوان نمونه یکی از این آثار که نوشته اتو فون لائو است و در 1858 نوشته شده است «وضعیتهای تجاری در ایران» نام دارد. این نویسنده یک سفر به ایران داشته است و در این سفر با دقت شرایط بازار در ایران از قبیل اوزان، نحوه خرید و فروش و... را توضیح داده است. این کتاب جواهری به تمام معنا برای شناخت یک دوره خاص است و تنها نمونهای از یک خروار است. بسیاری از آثار هستند که باید ترجمه شوند. یکی از کارکنان سفارت آلمان در ایران به نام ریتن مجموعهای از تعزیهنامههای دوره قاجار در هشتصد صفحه جمعآوری کرده است که سندی بسیار ارزشمند محسوب میشود و مواردی از این دست بسیار است.
فیروزآبادی گفت: آخرین اثری که من آماده انتشار کردهام و منتظر تصمیمگیری ناشر درباره آن هستم سفرنامه میتل هولتسر است و فیلمی دو ساعته درباره ایران مربوط به 1927 را هم شامل میشود. هولتسر بیست هزار قطعه عکس از ایران تهیه کرده است که بیشتر آنها عکس هوایی هستند. این گنجینه بزرگی برای مملکت است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در پایان سخنان خود گفت: فهرست کامل سفرنامههای آلمانی را خانم شهلا بابازاده تهیه کرده است و همچنین کتاب «سفر اروپائیان به ایران» نوشته خانم ژن شیبانی که ضیاالدین دهشیری آن را به فارسی ترجمه کرده است میتواند برای به دست آوردن شناختی قابل قبول در زمینه مورد بحث این نشست گرهگشا باشد.
نظر شما