اگر به فهرست کتابخانههای عمومی سطح شهر تهران مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد در کنار برخی از خانهموزههای مربوط به شخصیتهای مهم تاریخ معاصر کتابخانهای عمومی نیز برپاست.
این نمودی از پیوند کتاب با موزه است. نمود دیگر آن وجود موزههای تخصصی در کتابخانههای بزرگ و ملی است. به عنوان نمونه کتابخانه ملی ایران موزهای با نام «موزه کتاب و میراث مستند ایران» را در خود جای داده است و کتابخانه مجلس شورای اسلامی نیز گنجینه نسخ خطی و آثار چاپ سنگی و اسناد خود را در قالب موزه به معرض دید عموم گذاشته است.
پیوند دو سویه میان کتابخانه و موزه، امری است که اهمیت کتاب در ساختار موزهداری را نمایان میسازد. این موضوع ما را بر آن داشت تا در «روز جهانی موزه» مروری داشته باشیم بر کتابخانههای فعالی که در کنار موزههای تهران برقرار هستند و شاید در سایه این موزهها چندان شناخته شده نباشند.
کتابخانه موزه ملی ایران؛ مهمترین کتابخانه تخصصی باستانشناسی
اندیشه ایجاد کتابخانه موزه ملی ایران جدا از فکر تشکیل موزه ایران باستان نبود و همزمان با اجرای طرح ساختمان موزه در سال 1306 مکانی به عنوان کتابخانه باستانشناسی نیز منظور شد. پس از اتمام بنای موزه در سال 1316 کتابخانه آن نیز آماده شد که به این ترتیب کار خود را با هدف تأمین نیازهای پژوهشی کادر موزه و اداره باستانشناسی با فراهم کردن یکهزار جلد کتاب فارسی و لاتین که از کتابخانه معارف به عاریت گرفته بود آغاز شد. سرپرستی این کتابخانه را «آندره گدار» طراح و معمار فرانسوي موزه بهعهده گرفت.
از سال 1325 مدیران ایرانی مختلفی فعالیت این بخش را ادامه دادند تا اینکه در سال 2-1351 همزمان با تغییر نام اداره کل باستانشناسی به مرکز باستانشناسی ایران، این بخش نیز به کتابخانه مرکز باستانشناسی تغییر نام یافت. سال 1360 همراه با دوره جدید فعالیت موزه ایران باستان، کتابخانه آن نیز احیا شد و با تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور و تغییر نام این مجموعه به موزه ملی ایران، بهطور کامل تحت نظارت این موزه در آمد. در این کتابخانه افراد گوناگونی از رجال علمی و فرهنگی کشور نظير علی اصغر حکمت، علی فرهمندی، مهدی بهرامی، محمدتقی مصطفوی و سلما مقدم در توسعه و تکمیل اين مجموعه کوشیدهاند.
يكي از امتيازات كتابخانه موزه ايران باستان اين است كه گزارشهای تخصصي در حوزه باستانشناسي را كه در بازار موجود نيستند، به صورت گپی از كتابخانه دانشگاهها تهيه ميكند و در اختيار دانشجويان قرار ميدهد.
در اين كتابخانه سفرنامهها از جمله سفرنامه هانری دالمانی و گزارشهاي باستانشناسی، حفاریهای مختلف تپههای باستانی مانند حصار، ترنگ تپه، حسن لو (دهي كه جام معروف حسنلو از آن مكان بهدست آمده است) و... از جمله گزارشهای معتبر باستانشناسی در كتابخانه موزه ملی ايران است.
از ديگر منابع ارزشمند و معتبر در كتابخانه، دايرهالمعارف هنر در 34 جلد و دايرهالمعارف مذهب در 15 جلد به زبان انگليسي است كه دانشجويان بسياري از اين منابع استفاده میكنند. كتابخانه موزه ملي ايران دارای كتابهای خطی و چاپ سنگی مانند مجمعالفصحا، ناسخالتواريخ، چاپ سنگی قرآن مجيد و... كه متعلق به دوره قاجاريه است. نشريات تخصصی خارجی و فارسی نيز در زمينه باستانشناسي و تاريخ هنر در كتابخانه موجود است و محققان و پژوهشگران از آنها بهرهبرداری میكنند.
این کتابخانه در طی 70 سال فعالیت، مكان مطالعه و بازدید بسیاری از شخصیتهای فرهنگی، باستانشناسي و هنر ایران و جهان بوده و همواره مورد توجه فرهنگ دوستان قرار گرفته است. هم اكنون منابع این کتابخانه هزاران جلد کتاب و نشریه به زبانهای گوناگون است و مهمترین کتابخانه تخصصی کشور از نظر تاریخ هنر و باستانشناسی در ایران و کشورهای همجوار به شمار ميرود، از اين رو اعتبار و منزلتی جهانی نیز دارد.
کتابخانه و موزه ملک؛ گنجینه بزرگ نسخ خطی
کتابخانه ملی ملک با داشتن 19 هزار عنوان نسخه خطی نادر و نفیس، یکی از گنجینههای بزرگ نسخ خطی ایران است. کتابخانههای دیگر عبارتند از کتابخانه ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه مرحوم آیت الله مرعشی نجفی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. در این میان، امتیاز کتابخانه ملک به نفاست و ارزش هنری آثار است. همچنین این کتابخانه دارای حدود 70 هزار کتاب چاپی، 3400 کتاب چاپ سنگی و 548 عنوان نشریه ادواری در 4000 مجلد است.
بخش قابل توجهی از کتابهای چاپی متعلق به پیش از سال 1320 خورشیدی هستند و در زمره نخستین کتابهای چاپی ایران قرار میگیرند. کتابخانه ملک پیوسته با خرید کتابهای خطی و چاپی از محل عواید موقوفات ملک غنی تر میشود. غیر از مخازن کتاب و تالارهای مطالعه، بخش های مجهزی هم برای انجام امور فنی از قبیل مرمت نسخ خطی، عکاسی و تهیه میکروفیلم، صحافی، جلدسازی و... ایجاد شدهاند. در کنار این بخشها انتشارات مؤسسه از سال 1348 برای چاپ و نشر نسخ خطی موجود در کتابخانه و آثار پژوهشی مرتبط با آنها تأسیس شده است.
کتابخانه و موزه ملی ملک تا سال ۱۳۷۵ در خانه ملک برپا بود. اما حاج حسین از آغاز کار، گسترش آن را از نظر دور نداشت و بنای ساختمانی بزرگ تر را پیش بینی کرد. بنابراین در ۲۹ تیرماه ۱۳۲۳ قطعه زمین بزرگی را در باغ ملی تهران برای ساختمان جدید کتابخانه و موزه وقف کرد. احداث ساختمان جدید در زمان حیات حاج حسین ملک ممکن نشد. تا این که آستان قدس رضوی طراحی و بنای ساختمان جدید را در سال ۱۳۶۴ آغاز کرد و در ۱۳۷۵ به پایان برد و تاکنون نیز در همان مکان به کار خود ادامه میدهد.
کتابخانه خانهموزه بازار؛ یکی از زیباترین کتابخانهها به انتخاب یونسکو
خانهموزه بازار (خانه سلطان بیگم شجاعی) با قدمتی 150 ساله در دل بازار تهران قرار گرفته و به خاطر بنای منحصر به فرد و زیبایش و نیز تالار آینه عظیمش میتواند توجه زیادی را به خود جلب کند. هر چند که این توجه هنوز به اندازه کافی به این مکان دیدنی جلب نشده است. از بخشهای پر اهمیت این خانهموزه، کتابخانهاش است که شش هزار جلد کتاب را در خود جای داده است و به دلیل قرار گرفتن این کتابخانه داخل یک بنای تاریخی و همجواری آن با تالار آئینه، توسط فدراسیون بینالمللی انجمنها و موسسات کتابداری IFLA در فهرست هزار و یک کتابخانه دیدنی از نظر یونسکو قرار گرفته است. کتابخانه دیگری که در ایران در این فهرست قرار گرفته متعلق به آستان قدس رضوی است.
کتابخانههای تخصصی شخصیتهای تاریخی
اگر به فهرست کتابخانههای عمومی سطح شهر تهران مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد در کنار برخی از خانهموزههای مربوط به شخصیتهای مهم تاریخ معاصر کتابخانهای عمومی نیز برپاست. از جمله این کتابخانهها میتوان به کتابخانه تخصصی دکتر شریعتی واقع در خانهموزه این شخصیت تاریخی، در خیابان جمالزاده شمالی؛ خانهموزه شهید مطهری و کتابخانه آیتالله طالقانی اشاره کرد. همچنین کتابخانه آیتالله ایروانی هم در منزلی قاجاری با ارزشهای موزهای که متعلق به آیتالله ایروانی از علمای مشهور تهران در زمان قاجار بوده است، واقع شده است.
نیاز به توجه و معرفی بیشتر
کتابخانهها و موزهها همزادهای تفکیکناپذیر هستند. از همین روست که به عنوان نمونه در فضایی مانند کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس هم بخشهایی به موزه اختصاص داده شده است. اما نکته این است که آیا هنگامی که یک واحد فرهنگی متمرکز بر امر موزهداری یا کتابخانهداری میشود به بخشهای جنبی آن واحد فرهنگی هم به اندازه کافی توجه میشود؟ به نظر میرسد ما نیازمند بازتعریف نسبت میان موزه و کتابخانه و بیشتر کردن پیوند میان این دو ساختار فرهنگی هستیم.
نظر شما