وی در ادامه درباره تاریخچه کنترلکنندههای صنعتی گفت: از سال 1970 بود که کنترلکنندههای صنعتی وارد صنعت دنیا شدند. تا پبش از آن پروژههای صنعتی از کنترلکنندههای دستی بهره میگرفتند. قطعا خطاهای انسانی به ویژه در صنایع بستهبندی بیشتر اتفاق میافتاد که متاسفانه هنوز در ایران در برخی صنایع از این کنترلکنندهها استفاده میکنند. روش کنترلکنندههای دستی اینگونه بود که افرادی به عنوان اپراتورها همراه با دستگاه به کنترل بستهبندی یا هر فرآیند دیگری در صنعت میپرداختند.
وی ادامه داد: امروزه تمامی بستهبندیهای ساده تا پیچیده مانند بستهبندیهای پزشکی یا رباتهای جراحی تحت نظارت کنترلکنندههای صنعتی است که اصلیترین سرآمدان این فرآیند شرکت زیمنس آلمال است.
وی با اشاره به بهکارگیری کنترلکنندههای صنعتی در ایران گفت: خوشبختانه چند سالی میشود که در ایران در برخی صنایع از کنترلکنندههای صنعتی بهره میگیریم. از آنجایی که دارای فقر دانشی در این زمینه بودیم، تصمیم گرفتم اطلاعات و تجربیات خود را در یک کتاب منعکس کنم و در اختیار دیگر علاقهمندان قرار دهم؛ درواقع هر آنچه که یک مهندس درباره کنترلکنندههای صنعتی باید بداند در این کتاب آمده است.
رحمانیراد گفت: این کتاب حاصل 13سال تجربه در زمینه صنعت و کنترلکنندههای صنعتی است. درواقع سالها فعالیت و همکاری با پروژههای گوناگون داخلی و خارجی است در این کتاب منعکس شده است. این کتاب در سال گذشته منتشر شد و تاکنون از سوی اهالی صنعت نقد منفی دریافت نکرده است.
این مولف افزود: ماهیت صنعت در کشور ما بهگونهای است که نسبت به اصول یا تجربهای که با آن مانوس نباشد جبهه میگیرد؛ خوشبختانه پس از انتشار کتاب شاهد این نوع جبههگیریها نبودم و هنوز نقدی دریافت نکردم.
رحمانیراد با اشاره به ضعف آموزش در صنعت کشورمان گفت: صنعت در کشور پذیرای نوآوریهاست، اما متاسفانه دچار ضعف شدید آموزشی در این عرصه هستیم. در حقیقت آن مباحثی که در دانشگاهها دانشجویان فرامیگیرند با آن اصولی که در صنعت با آن مواجه میشوند، زمین تا آسمان متفاوت است. همین افراد بعد از آنکه تحصیلاتشان تمام شود چون دانش و تجربه فنی بالایی ندارند نسبت به کتابی که تنها بر اساس دانش فنی نگارش یافته است و در حقیقت دانش تجربی در صنعت را بسط میدهد، جبههگیریهای متعصبانه خواهند داشت.
وی ادامه داد: خوشبختانه همانگونه که پیشتر هم گفتم از سوی این افراد هم انتقاد بیموردی دریافت نکردم و میتوانم اذعان کنم بسیاری از اهالی صنعت پذیرای محتوای آن بودند. شاید چون این کتاب حاصل یک فرآیند تجربی است و صرفا ترجمه نحوه کار با یک نرمافزار نبوده، به دل اهالی صنعت نشسته است. در واقع ما تلاش کردیم کتابی باشد که در بحث فنی برای افراد اهمیت زیادی داشته باشد.
رحمانیراد مخاطبان اصلی این کتاب را افرادی دانست که به تازگی وارد فضای صنعت شدهاند، وی در این باره گفت: در حقیقت مخاطبان اصلی کتاب «کنترلکنندههای صنعتی آدرسپذیر» کسانی هستند که میخواهند شروع به کار کنند یا در عرصه شغلی میخواهند در پیشبرد صنعت تخصصیشان کوشاتر باشند و با فرآیند بهتری آن را پیش ببرند. در واقع اگر یک نفر تصمیم بگیرد که وارد صنعت شود با خواندن این اثر میتواند گرهای از کار خود را باز کند و فعالیتهای خود را گسترش دهد و آن را به خوبی پیش ببرد.
این مولف درباره ارزیابی خود از تالیف کتاب در عرصه صنایع گوناگون گفت: تالیف کتاب در صنایع چه به صورت آکادمیک و دانشگاهی و چه به صورت فنی و تجربی تحتتاثیر فرآیندهای متفاوتی است. کتابهای این عرصه نیاز به حمایت دارد اما نه آن حمایت کلیشهای که دولت از برخی ارگانها میکند، برای مثال مولفان یا ناشران کتابهای حوزه صنعت طالب آن نیستند که دولت کتابها را بخرد یا امتیازات ویژهای برای آن تخصیص دهد. نیاز اصلی این کتابها اطلاعرسانی است که متاسفانه عرصهای وجود ندارد که این کتابها را حتی با هزینه اهالی صنایع اطلاعرسانی کنند. در کل اطلاعرسانی در کتابهای صنعتی در اصل وجود ندارد.
وی ادامه داد: امتیاز دادن به کتابها میتواند یکی از راههای ساماندهی آن باشد. اینکه افراد بدانند برای چه سطح از فعالیت باید چه کتابهایی را بخوانند.
رحمانیراد در پاسخ به این پرسش که چقدر تالیف کتاب در صنایع نوپا امری ضروری است، گفت: اینکه برخی تصور میکنند در صنایع نوپا نیازی به تالیف نیست به عقیده من تصوری اشتباه است. من معتقدم تالیف کتاب باید در علوم و صنایع نوپا بیش از هر علوم دیگری باشد. چرا که در این عرصه نیاز به تالیف و مکتوب شدن اطلاعات بیش از پیش ضروری است. در واقع کتابهایی باید تالیف شود که بیشتر به کار آید تا به درس.
وی ادامه داد: اینکه ضرورت تالیف کتاب در صنایع به ویژه صنایع نوپا ضروری است، علتی مهم دارد. چراکه دانشجویان رشتههای صنعتی و مهندسی زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند و وقتی جویای شغل در فضاهای صنعتی میشوند، با انتظاراتی از سوی صاحبان صنایع و مشاغل مواجه میشوند که اطلاعات چندانی در آن زمینه خاص ندارند و باید در دل کار و صنعت آن را فرا گیرند. در حقیقت این ضعف در دانشگاهها و فضای آکادمیک در کشور است که باعث شده فاصله میان صنعت و دانشگاه افزایش یابد.
رحمانیراد گفت: وقت آن رسیده است که دانشجویان در دانشگاهها کتابهایی را بخوانند که بتوانند دانش خود را در فضای شغلی به کار ببرند. زمان پرداختن به یک سری بحثهای تئوری که فقط در کتابها جایگاه دارند دیگر تمام شده است. باید کتابهایی روانه دانشگاه شوند که همان اصول کارخانجات صنعتی را پشتیبانی کنند. در واقع بودن و نبودن برخی کتابها فرقی به حال صنعت ندارد.
نظر شما