دو دهه پس از نجات یافتن از بمباران درسدن، کرت وانهگت تجربهاش در این جنگ را برای خلق رمان خود که یکی از پیشگامان علمی-تخیلی با طنزی تلخ است، به کار بست.
وانهگت که در زمان سفر به شهرش برای تبلیغ رمانی که درباره نجات از بمباران درسدن در سال ۱۹۴۵ نوشته بود، یکی از پرفروشترین رماننویسان بود، به طرز طعنهآمیزی درباره فقدان هیاهویی که زمان بازگشت به آنجا با آن روبهرو شد مینویسد: «در ایندیاناپولیس به کتابفروشی رفتم. در عرض دو ساعت ۱۳ جلد کتاب فروختم، هر کدام را به یکی از اقوام. قسم میخورم.»
وانهگت که در ۱۱ آوریل ۲۰۰۷ در سن ۸۴ سالگی درگذشت، مطمئنا اگر زنده بود از شیوه گرامیداشت پنجاهمین سالگرد انتشار «سلاخخانه شماره پنج» لبخند به لب میزد. موزه و کتابخانه کرت وانهگت در ایندیاناپولیس ۸۶ هزار نسخه از این رمان را که زمانی ممنوع بود و سوزانده میشد به تمامی دبیرستانهای ایالت محل تولد او یعنی ایندیانا اعطا کردند. جولیا وایتهد، مدیر این موزه این اتفاق را به عنوان مهیجترین مراسم یادبود توصیف کرد. انتشارات پنگوئن نسخه یادبود پنجاهمین سالگرد «سلاخخانه شماره پنج» را منتشر کرد. کتابخانههای سراسر امریکا در حال برنامهریزی برای خوانش عمومی کل کتاب در تولد پنجاه سالگی آن هستند.
در دوازدهمین سالگرد مرگ وانهگت در ماه آوریل نویسندگانی نظیر داگلاس برینکلی از سخنرانان اصلی جشن «شب وانهگت» در ایندیاناپولیس خواهند بود. ماه آینده نیز دانشگاه ایندیانا بلومینگتون برنامه «یک اتحاد کرت وانهگاتی» را با صحبتهای دیو اگرز برگزار خواهد کرد.
رمان وانهگت که در ۱۹۷۲ به یک فیلم تبدیل شد که جرج روی هیل آن را کارگردانی کرد، در سال ۲۰۱۹ در قالب یک اقتباس تلویزیونی جدید آماده بازگشت به صفحه نمایش میشود، با کارگردانی کاری اسکاگلند، که برای کار خود در «سرگذشت ندیمه» نامزد جایزه امی شد.
یکی از دلایکی که نیم قرن پس از انتشار این کتاب، چنین هیاهویی برای آن برپا شده این است که یکی از تخیلیترین رمانهایی است که تا به حال درباره جنگ نوشته شده است. وانهگت پیش از این پنج رمان دیگر ازجمله کتابهای برنده جایزه –سیرنهای تایتان و گهواره گربه- نیز منتشر کرده بود اما این «سلاخخانه شماره پنج» بود که برایش شهرت بینالمللی را به همراه آورد. دو دهه طول کشید تا او بالاخره درباره کشتار ۱۳ فوریه ۱۹۴۵ نوشت که در آن او و چند زندانی جنگی دیگر تنها به این خاطر که در یک سلاخخانه زیرزمینی بودند، نجات یافتند.
وانهگت تصمیم گرفت نه تنها بمباران ۴۵۰۰ تن بمب انفجار قوی و آتشزا توسط نیروهای متفقین و ویرانی ۳۹ کیلومتر مربع از آنچه وانهگت آن را «احتمالا زیباترین شهر جهان» مینامد، توصیف کند، بلکه طنز و علمیتخیلی را کنار هم گذاشت تا یک رمان سورئال تراژیک-کمدی خلق کند.
پیشنویسهای متعددی از «سلاخخانه شماره پنج» در مجموعه دستنویسهای وانهگت در کتابخانه لیلی دانشگاه ایندیانا وجود دارد که نشان میدهند نویسنده که زمان انتشار رمان ۴۶ ساله بود، چطور موشکافانه کار کرد تا به نتیجه دلخواه خود برسد؛ درست از همان جمله به یادماندنی آغازین: «تمام اینها کمابیش اتفاق افتاده.»
این کتاب تا سال ۲۰۱۱ همچنان از سوی دبیرستان ریپابلیک در میزوری ممنوع بود. اگرچه خشم بخشهای کوچکی از محافظهکاران امریکا نتوانست ضربه بزرگی به محبوبیت کلی کتاب علیالخصوص در میان خوانندگان جوان بزند. گزارش شده که «سلاخخانه شماره پنج» تنها در قرن ۲۱ بیش از ۴۰۰ هزار نسخه فروش داشته است.
اگرچه وانهگت در میان خوانندگان ضدجنگ یک قهرمان محسوب میشد، عقاید مختلفی دربارهاش وجود داشت. طرفدارانش شامل مارتین امیس و گراهام گرین میشدند که وانهگت را به عنوان یکی از بهترین نویسندگان امریکایی توصیف میکردند. در مقابل، بعضی منتقدین به کتابهایش به خاطر اینکه «بیمزه» و «خودمانی» است حمله میکردند و حتی گور ویدالِ تندخو وانهگت را «بدترین نویسنده امریکا» خواند.
وانهگت همچنان به «سلاخخانه شماره پنج» افتخار میکرد و بارها به شوخی گفت: «تنها یک نفر در کل این سیاره وجود دارد که از کشتار درسدن سود برد و آن من بودم. من بابت هر فردی که کشته شد، سه دلار گرفتم. تصور کنید.»
نظر شما