در نشست بررسی دومین دفتر اشعار منتشر نشده نیما مطرح شد:
نیما معتقد بود با حذف وزن سنگ روی سنگ بند نمیشود
سعید رضوانی، مصحح اشعار منتشر نشده نیما یوشیج معتقد است که نیما میدانسته وزن ذات شعر نیست و مخالفت او ادبی بوده است؛ چراکه فکر میکرده اگر وزن از شعر حذف شود سنگ روی سنگ بند نمیشود.
علیاصغر محمدخانی که مسئولیت اجرای این نشست را برعهده داشت، در ابتدای این نشست ضمن عرض تسلیت بابت درگذشت هموطنانمان در حادثه سیل در نقاط مختلف کشور گفت: خوشبختانه در روزهای گذشته اهالی ادبیات و فرهنگ به شکلهای مختلف با هموطنان سیلزده همدردی و همراهی کردند. به اعتقاد من ادبیات و فلسفه برای این است که ما آدمهای بهتری باشیم و زندگی خوبی برای خودمان و اطرافیان بسازیم.
معاون فرهنگی موسسه شهر کتاب در توضیح دفتر دوم اشعار منتشر نشده نیما یوشیج گفت: درباره کتاب «نوای کاروان» باید بگویم که این کتاب، دومین دفتر اشعار منتشرنشده نیما یوشیج است. 20سال پیش از مرحوم دکتر حبیبی شنیدم که دستنوشتههای نیما یوشیج را از فرزند او خریداری کردند و در این 20 سال گروه ادبیات معاصر فرهنگستان روی این دستنوشتهها کار کرده است. این کتاب برای شناخت بهتر نیما بسیار موثر است؛ البته همه میدانیم که کسانی پیش از این درباره نیما نوشتهاند. نیما از شخصیتهای مهم ادبیات معاصر ماست که در طول زندگی خود روی افراد زیادی تاثیر گذاشته و از افراد زیادی تاثیر گرفته است.
محمدخانی با اشاره به اشعار نیما یوشیج در این دفتر اظهار کرد: منتقدان شعر نیما را در سه قالب تقسیمبندی میکنند. نخست اشعار قدمایی؛ دو اشعار نیمه قدمایی و در آخر اشعار نو یا نیمایی اوست که انتشار کتاب نوای کاروان نظر کارشناسان را عوض میکند؛ چراکه اشعار منتشر شده در کتاب «نوای کاروان» در این سه قالب قرار نمیگیرد. از طرفی فعالیتهای نیما در وزن شعرمان هم مهم است؛ چراکه آن را تغییر داده، هدف نیما نزدیککردن ساختار شعر به نثر بوده است.
وی افزود: یکی دیگر از ویژگیهای شاخص اشعار نیما ابهام در شعرش است که شبیه به حافظ بوده و او از این طریق توانسته از یک معنا به چند معنا برسد. البته باید این نکته را نیز یادآور شوم که او خیلی به صنایع ادبی شعر توجه نداشته است. ما در این کتاب هم منظومههای بلند میبینیم و هم حکایتهایی مثل حکایتهای سعدی در گلستان. در این کتاب نگرشهای سیاسی نیما، اندیشهورزیها، ذوقهای هنری و شگردهای زبانی او نمایان است.
نیما میدانست وزن ذات شعر نیست
در ادامه سعید رضوانی که با کوشش او کتاب «نوای کاروان» منتشر شده است با اشاره به انتشار این اثر گفت: فعالیت روی اسناد نیما از سال 73 و بعد از خریداری دستنوشتهها از شراگیم آغاز شد. مطالب خریداری شده، آشفتگی بسیار زیادی داشت و نیما روی هر چیزی که به دستش رسیده بود شعرها و یادداشتهایش را نوشته بود. همین آشفتگیها باعث شد که کار تا سال 93 عقب بیفتد و بعد از آن فرهنگستان توانست مطالب را آرشیو کند؛ بعد از آن طرحی را فرهنگستان داد و من و دکتر علیائیمقدم شروع به تقسیمبندی مطالب براساس موضوع و ژانر آثار کردیم.
وی ادامه داد: این اسناد فقط شعر نبودند و از یادداشتهای خصوصی که هیچ ارتباطی با نثر یا شعر نیما ندارد تا نمایشنامه و پژوهشهای مختلف را میتوان در آن دید. در کل میتوان گفت که اسناد تنوع زیادی دارد. ما در کنار تقسیمبندی مطالب شروع به استخراج شعرها کردیم که سال 96 نخستین دفتر اشعار منتشر شد. بعد از دفتر نخست، کار کتاب «نوای کاروان» را به تنهایی انجام دادم که این کتاب نیز در اسفندماه سال 97 راهی بازار نشر شد.
این پژوهشگر حوزه ادبیات با اشاره به گستردگی زمانی و انواع قالبهای این دفتر گفت: گستردگی زمانی در دفتر دوم کمتر است؛ در این دفتر در کنار سه دسته شعر نیما، یعنی کلاسیک، نوقدمایی و اشعار نیمایی، هفت شعر وجود دارد که در این قالبها جای نمیگیرد. در این کتاب شعر هجایی و یک ترانه وجود دارد که گویا قرار بود که ترانه را موسی معروفی بسازد اما ساخته نشد. من گمان نمیکنم که پیش از این ترانهای از نیما منتشر شده باشد. همچنین در کتاب دو قطعه «تو با منی» و «نوای کاروان» وجود دارد که اولی کاملا بیوزن بوده و دومی با یک بیت کلاسیک شروع شده، بعد دو بند بیوزن میآید و با چند بند نیمایی تمام میشود. به عبارتی در این شعر ما با سه نظام وزنی روبهرو هستیم که اتفاق جدیدی است.
وی ادامه داد: البته با توجه به همه این تفاسیر کسی که نیما را بشناسد، میداند که نیما شعر بیوزن را نپذیرفت. به نظر من نیما میدانست که وزن ذات شعر نیست و مخالفت او ادبی بوده؛ چراکه فکر میکرد اگر وزن از شعر حذف شود سنگ روی سنگ بند نمیشود. به اعتقاد من این دو قطعه نیز به شکل آزمایشی بوده و او میخواسته خودش را امتحان کند.
تا به حال ترانهای از نیما ندیده بودم
کامیار عابدی که دیگر سخنران این نشست بود، در توضیح اهمیت این کتاب گفت: نیما در دهه 20 و 30 به کسانی که به منزلش مراجعه میکردند، میگفت که در پستوی خانه گونیهای شعر دارد. عدهای حرف او را قبول کردند؛ اما بعدها که شعرهایش چاپ شد عدهای معتقد بودند که او در بیان این مطالب مبالغه کرده است؛ اما با این دو دفتر و شعرهایی که تازه از نیما منتشر شده است متوجه میشویم که حرف او درست بوده است.
وی ادامه داد: من در سال 1385 به پیشنهاد استاد سمیعیگیلانی این دستنوشتهها را دیدم و بعد از آن به وی گفتم که یک نفر باید از همه کار و زندگیاش بگذرد تا بتواند این کار را انجام دهد. باید در اینجا بگویم که علاوه بر کیفیت بد اسناد و آشفتگی آن، نیما خط بسیار بدی هم داشت که سختی کار را چندبرابر میکرد. به همین دلیل از سعید رضوانی برای انتشار این آثار سپاسگزارم و امیدوارم که او همچنان باقدرت این کار را ادامه دهد؛ هرچند که میدانم کمی دلسرد شده است.
این پژوهشگر حوزه شعر با اشاره به علاقه نیما به سنت و عبور از آن گفت: نیما تسلط کافی روی وزن داشته است؛ اما این تسلط کامل نبوده است و میبینیم که او گاهی از وزن عبور میکند. نیما یک شاعر نوگرا و تنها بود و در دورهای نوگرایی میکرد که نوگراها کم بودند. او هم علاقه به بازسازی سنت داشت و هم علاقهمند بود که از سنتها فراتر برود و این نیما را در یک زایمان دردناک قرار داده بود.
وی افزود: مدرنیسم در دو حالت یعنی سادگی و پیچیدگی زبان است که نیما به سمت مدرنیسم پیچیدهتر از زبان رفت. این پیچیدگی به دلیل استبداد تاریخی است که باعث میشود او به این سمت برود. در این دفتر شعرهای عاشقانهای آمده که به احتمال زیاد نیما شعرهای نخست را برای عشقهای اول، یعنی هلنا و صفورا سروده و شعرهای بعدی نیز برای همسرش، عالیه نوشته شده است. در بالای برخی شعرها کلمه «بیرقها و لکهها» آمده است که نشان میدهد نیما قصد داشته دفتری را با این نام منتشر کند. بد نیست که در اینجا مطرح کنم که بالای شعر «افسانه» نیز این کلمه آمده است که نشان میدهد این شعر هم ذیل همان دفتر بوده است.
عابدی با اشاره به تاریخ برخی شعرها گفت: تا حدود سال 1308 تاثیر ادبیات سوسیالیستی خیلی وسیع بوده و نیما نیز از طریق مهاجران، زبان ترکی و شعرهای لاهوتی تحت تاثیر این نوع از ادبیات بوده است. او از سال 1308 دیگر در تهران نیست و این درست زمانی است که حکومت رضاشاهی تثبیت میشود. نیما در این سالها با فضای ادبی ارتباط نداشته است، ضمن اینکه در این دوره دیگر ادبیات سوسیالیستی وجود ندارد و شعرهای نیما تا اواخر دوره رضاشاه به سمت کارهای پیچیده میرود. در سال 1315 و با انتشار شعر «همزاد» یک بازگشت به شعر «افسانه» میبینیم.
وی ادامه داد: همچنین غزلی در این کتاب آمده که تاریخ آن برای سال 1317 است؛ این غزل پیش از این در کتاب سیروس طاهباز آمده بود؛ اما اختلافاتی با این شعر دارد و شعری که دکتر رضوانی آورده یک بیت بیشتر دارد. نیما بعد از سال 1318 به تهران برمیگردد و با عدهای مانند مین باشیان و صادق هدایت همنشینی دارد و همین باعث میشود که او به سمت نوگرایی بیشتر برود. در این دوره باید بگوییم که او به پختگی کامل رسیده است و حضور در دورهمیهای انجمن و مجله موسیقی باعث این تغییر نگاه او میشود.
این محقق ادبیات در توضیح شعرهای بیوزن نیما گفت: در یکی از شعرهای بیوزن کتاب تاریخ 1325 آمده است؛ اما شعر دیگر تاریخ ندارد که تصور من این است که این شعر هم متعلق به سال 1324 یا 1325 است. در توضیح شعرهای منثور نیما اثبات من این است که او در حال رد و قبول کردن شعر است و در نامهای که به شین پرتو مینویسد این مسایل نمایان است. البته بعدها کمی سختگیرتر میشود و نگاه او به کلی تغییر میکند. شاملو بارها اشاره کرده که در دهه 30 نمیشد با نیما درباره شعر بیوزن صحبت کرد.
وی افزود: ترانهای که در این کتاب آمده نیز بسیار جالب است و من پیش از این کتاب چنین چیزی را ندیده بودم. در توضیح بیشتر شعرهای منثور نیما باید این را نیز بگویم که او در چندجایی اشاره کرده است که برای نوشتن شعر ابتدا آن را به شکل نثر و بیوزن مینوشته و بعد لباس وزن به آن میپوشانده و شاید این شعرها اتود اولیه باشد.
عابدی در بخش پایانی صحبتهایش با تشکر از سعید رضوانی گفت: تا به امروز کارهای بسیار ارزشمندی انجام شده است؛ اما پیشنهاد من این است که دیگر انتشار دفتر کار درستی نیست و فرهنگستان باید به فکر انتشار اسناد نیما در قالب دو یا سه مجموعه باشد.
نیما تنها برای بستن دهان عدهای شعر کلاسیک نگفته است
در ادامه این نشست دکتر بهرامپور که آخرین سخنران این نشست بود گفت: اگر بخواهیم ارزش این مجموعه را بررسی کنم باید بگویم که اگر به دنبال شعرهای تکاملیافته نیما باشیم این مجموعه چندان به ما کمک نمیکند؛ چراکه اگر بخواهیم 50 قطعه ارزشمند از نیما جداکنیم نمیتوانیم یک یا دو شعر از این دو دفتر را نیز در میان آن 50 شعر جا دهیم و بیشتر از این مجموعه باید برای شناخت نیما استفاده کرد.
وی ادامه داد: در یادداشتهای شخصی نیما آمده که مرتضی کیوان قصد داشته است که اشعار او را جمع و چاپ کند؛ اما بعد از فوت نیما کار به جنتی عطایی و آلاحمد سپرده شد و در وصیتنامه آنطور که آمده قرار بود که معین کارهایی را برای آثار او انجام دهد که بعد از به اغما رفتن معین کارهای به طاهباز سپرده شد. شراگیم نیز در سالهای اخیر آثاری را از نیما منتشر کرد که به اعتقاد من کار جدیدی نبود. به نظر من طاهباز این 50 قطعه را در گذشته دیده بوده اما با توجه به اینکه میدانسته این اشعار چیزی به نیما اضافه نمیکند آنها را نادیده گرفته است.
نویسنده کتاب «در تمام طول شب» که کتابی درباره بررسی آراء نیما یوشیج است، با اشاره به انتشار کلیات اشعار نیما گفت: در سالهای گذشته سیروس نیرو نیز کلیاتی از نیما چاپ کرد که به نظرم خیلی بد بود و در آن زیاد دستکاری شده بود. عبدالعلی عظیمی نیز با نشر نیلوفر کتابی کار کرد که آن اثر شسته و رفته بود. این دو دفتر نیز بینظیر تصحیح شده است و خوشحالم که کیفیت دفتر دوم از کیفیت دفتر اول کمتر نشده است.
وی ادامه داد: عدهای معتقدند که نیما برای بستن دهان دیگران چند شعر سنتی گفته است؛ اما با دیدن اشعار این کتاب و دیگر شعرهای نیما میتوان گفت که این نظریه درست نیست و او به شاعران کهن گذشته، به خصوص شاعران خراسانی و آذربایجانی علاقه بسیاری داشته است.
بهرامپور با اشاره به برخی ایرادات کتاب گفت: شعر «نعره گاو» که در این دفتر وجود دارد پیش از این در نسخه طاهباز منتشر شده است که آن شعر 4 بیت بیشتر از این شعر دارد. دکتر رضوانی در این دفتر امانتداری را بسیار رعایت کرده است و همانطور که گفته است تنها در یک هجای بلند به خود اجازه داده که در اشعار دست ببرد؛ من از وی تشکر میکنم اما انتظار داشتم که مشاوران وی در فرهنگستان مثل دکتر طبیبزاده و دکتر قهرمانی که در کتاب نیز از آنها تشکر شده، مشکلاتی را که با علامت مشخص شده است، حل کنند. به نظر من بیش از 50 درصد این مشکلات را میشود با اضافه کردن تشدید حل کرد.
این پژوهشگر ادبیات در پایان گفت: به نظر من قطعاتی مانند «آوای سگ من»، «مقلدین»، «آخ از این زندگانی»، «بوسه»، «مکتوب» و «دود سیگار من» قطعات زیبا و قابل تأمل این مجموعه است.
نظر شما