کتاب جان مایکل گرین در سال 2012 منتشر شد و یکی از پرفروشترینهای چندسال اخیر نیویورک تایمز و آمازون بوده و مورد توجه همه ردههای سنی قرار گرفته است.
جان مایکل گرین، نویسنده با استعداد و هوشمند توانست با نخستین اثرش با نام در جستجوی آلاسکا، که از همان ابتدا در صدر پرفروشترینهای نیویورک تایمز و آمازون قرار گرفته بود، جایزه بهترین داستان رده سنی نوجوانان را در سال 2006 به خود اختصاص دهد. اثر دیگرش با نام شهرهای کاغذی در سال 2008 نیز با استقبال شایانی روبهرو شد.
مهراد بازياري در پيشگفتار كتاب آورده است: «قلمِ توانا و پرداختن جان مایکل گرین به مسائل روز جوانان و موضوعات سنتشکنانه قهرمانان داستانهایش از ویژگیهای مهم نوشتههای اوست و همین ویژگی موجب محبوبیت و به تصویر کشیده شدن بیشتر آثار او گردیده است. جالب اینکه در سال 2014 یعنی پس از انتشار همین اثر جان گرین در فهرست صدنفری تاثیرگذارترین افراد جهان قرار گرفت و این موضوع گواه فروش فوقالعاده این کتاب و تأثیر عمیق آن بر خوانندگانش است.
اشتباه در ستارههای بخت ما یک داستان عاشقانه نو و در عین حال متفاوت درباره دو نوجوان مبتلا به سرطان است؛ ماجرایی عاطفی و در عین حال دلخراش با فرجامی قابل پیشبینی دو جوان روبهمرگ.
شیوع بیماریهای لاعلاج و افزایش تعداد بیماران در جان موجب شده تا نویسندگانی فراوانی به توصیف سرگذشت قربانیان و آسیبهای اجتمعی و روحی ـ روانی این بیماریها بپردازند. پیچیده و مبهم بودن روشهای صحیح مواجهه با این شرایط ناگوار این موضوع را به یکی از درونمایههای جذاب و در عین حال آموزنده ادبیات جهان تبدیل کرده است. تا زمانی که در این گرداب سهمناک اسیر نشدهایم، داستانها و روایتها از این بیماریها است که برای دیگران و در مکانهای دور اتفاق میافتد؛ ماجراهایی که بعید است هیچ ربطی به ما داشته باشد. این شتری است که درِ خانه دیگران میخوابد و تنها وظیفه ما همدردی و دعا برای درگیران این بیماریهاست. هیچکس آمادگی روبهرو شدن با این نوع بیماریها را ندارد. سرطان و ایدز میتوانند هر خانه و کاشانهای را ویران و رؤیاهای زیبای بسیاری را به کابوس بدل کنند. حتی تصورش دردناک و تحملناپذیر است.
کنار آمدن با اینگونه بیماریها نهتنها برای فردِ درگیر سخت و ناگوار است، بلکه بستگان و همراهان بیمار هم سختیها و ناخوشیهای خاصِ خودشان را دارند. این جراحتها از جهات بسیاری چهبسا سهمگین و کوبندهتر از زخمهای شخص بیمار باشد. ادامه زندگی با غم و اندوه و خاطرات عزیزِ از دسترفته ممکن است زندگیهای بسیاری را متلاطم و ویران کند.
نگاه نویسنده به این گونه بیماران، بهویژه در سنین جوانی، نگاهی واقعیتگرایانه و نوین است. او این افراد را جوانانی امیدوار، مبارز، خوشبین و مملو از شور و شوق زندگی توصیف میکند و به نمایش میگذارد. قهرمانانی که به اجبار در سنین کم به نبردی نابرابر با زندگی و مرگ کشیده میشوند. اشتباه یا اختلال در ژن یا ستارههای بخت بیماران از آنان بمبهای خطرناکی میسازد که هر لحظه احتمال انفجارشان میرود؛ بمبهایی که نهتنها خود را نابود میکنند، بلکه ترکش آنها جراحتهای عمیق و بعضا مادامالعمر در بازماندگان باقی میگذارد، و آگاهی از این آسیبهای دردناک زخم و نگرانی عمیق دیگری است که تحمل این بیماریها و رفتن را عذابآورتر میسازد.
اشتباه در ستارههای بخت ما کتابی است برای بازماندگان. داستانی زیبا و کاملا واقعگرایانه برای آنهایی که باقی میمانند و باید با آلام روحی از دست دادن عزیزان زندگی کنند و کنار بیایند.
اشتباه در ستارههای بخت ما داستانی زیبا و مملو از لحظات شاد و فرحبخش از دو جوان مشتاق و عاشق زندگی است؛ جوانانی که سعی دارند در همین فرصت اندک عشق و دلباختگی و ایثار را تمرین و تجربه کنند.
و به قول شاعر گرانقدر سیاوش کسرایی:
«زندگی زیباست/ زندگی آتشگهی دیرینه پابرجاست/ گر بیفروزیش،/ رقصِ شعلهاش در هر کران پیداست.»
زندگیِ از آنِ زندههاست. در این مسیر، باید با واقعیات فراوانی روبهرو شد و با آنها کنار آمد. یکی از اینها مرگ است. مرگ به ه شکل و شمایل و در هر سنوسالی حقیقتی تلخ و انکارناپذیر است. برخی زندگی را سرگذشتی از پیش تعیین شده میدانند که از بدو تولد و بدون دخل و تصرف ما نوشته و رقم زده شده است. و بعضی آن را چکیده و حاصل مجموعه انتخابهای خودمان. اشتباه در ستارههیا بخت ما ترکیبی از این دو اعتقاد را به تصویر میکشد.
انتخابهای آگاهانه چهبسا تعیینکننده مسیر زندگی باشد. از سوی دیگر، اتفاقات و وقایعی که دست ما نیست و گاهی به اشکالی عجیب و غریب به سراغمان میآیند هم بسیار تأثیرگذ ار و سرنوشتسازند. بنابراین در گذر زندگی هم میتوانیم آگاهانه و مستقل انتخاب کنیم و هم به شکلی ناآگاهانه و غیرارادی انتخاب شویم.
انتخابهای خارج از اراده و بدون اعمال سلیقه ما از جمله زمان و محل تولد، پدر و مادر، و موارد مؤثری چون بیماریهای لاعلاج و اختلالات یا چگونگی ترکیب ژنها است.
اما میتوان از سهم انتخابهای ارادی درست و سنجیده استفاده کرد و با گزینشهای سنجیده و جذاب به زندگی عمق و کیفیت و کمیت بخشید. تصمیمهایی که هم روح و روانمان را بشاش و سرزنده نگه دارد و هم تا حد ممکن ضامن جنبههای مطلوب دیگر زندگی باشد. انتخابهایی که در نهایت به رضایتمندی و پرداختن به علایق و ترسیم یک زندگی پرشور و شوق منجر گردد. بیاییم آنگونه که دوست داریم و میخواهیم زندگی کنیم و از زندگی لذت ببریم، با این پیام که زندگی مال زندههاست و فرصت اندک.»
بخشي از متن رمان: «در حالی که امواج آب بالا و پایین میرفت و ساحل را میشست، مرد لاله هلندی رو به اقیانوس کرد و گفت «پیوند دهنده، پنهانکننده و افشاگر، همینطور که بالا و پایین میرود با خودش همهچیز را میبرد.»
پرسیدم «این چیست؟»
مرد هلندی پاسخ داد «آب و همینطور زمان.»
کتاب «اشتباه در ستارههای بخت ما» اثر جان گرین با ترجمه مهرداد بازیابی در 247 صفحه به بهای 30هزار تومان از سوی نشر چشمه راهی بازار کتاب شد.
نظر شما