چاوشی درباره تاثیر ابتکارات ابنسینا در جهان غرب گفت: در غرب گالیله را مکتشف اصل ماند یا اینرسی معرفی میکنند درحالی که ابن سینا را باید مبتکر اصلی این اصل دانست.
وی با اشاره به محبوبیت ابنسینا در جهان دانش افزود: ابن سینا به راستی اعجوبه تاریخ است. منظورم از «اعجوبه» آن است که عناوینی چون نابغه، دانشمند، فیلسوف، حکیم و القاب دیگری از این دست برای توصیف او ناقص و نارسا هستند. ما در تاریخ علم و فلسفه کسی را همپایه او نداریم. البته ابوریحان بیرونی، دانشمند معاصر ابن سینا را از نظر علمی میشود در عالیترین مرتبه شمرد، با اینحال بیرونی نه شهرت ابن سینا را در جهان دارد و نه رنجها و ناگواریهای ابن سینا را چشیده است. به این دلیل که ابتدا آثار ابنسینا از همان قرون وسطا مورد توجه غربیان قرار گرفت و به زبانهای لاتینی و عبری ترجمه شد. کاری که در باب آثار بیرونی متاسفانه صورت نگرفت.
چاوشی گفت: ابتکارات علمی ابن سینا بسیار گسترده است. این دانشمند شهیر ایرانی در هر علمی که تحصیل میکرد به کشفی یا خلاقیتی در آن علم نایل میشد. بررسی این اکتشافات حتی در یک کتاب قطور هم میسر نیست و من در اینجا تنها به یکی از آنها اشاره میکنم.
وی درباره تاثیر این ابتکارات در غرب افزود: در غرب گالیله را مکتشف اصل ماند یا اینرسی معرفی میکنند مورخان علم ماخذ اندیشه گالیله را متاثر از آثار بوریدان؛ فیلسوف برجسته فرانسوی در قرون وسطا میدانند. اما هرگاه آثار بوریدان را درباره نظریهای که او آن را «ایمپتوس» نامیده با نظریه «میل» ابن سینا مقایسه کنیم، ملاحظه خواهیم کرد که مطالب این دو، نکته به نکته و مو به مو شبیه یکدیگرند و این شباهت به اندازهای زیاد است که نمیتوان دنبالهرو یکدیگر دانست؛ با وجود این بوریدان که خود از شاگردان لاتینی مکتب ابنسینا بود، در اینجا به ماخذ اندیشهاش اشاره نکرده است.
چاوشی گفت: از سوی دیگر صفحاتی از ترجمه لاتینی قرون وسطایی، کتاب شفای ابنسینا هم که متضمن همین بحث بوده به دست نیامده است با اینحال ابنسینا را باید مبتکر اصلی اصل ماند یا اینرسی دانست. البته دانشمندان غربی مقالات متعددی در اینباره به زبانهای مختلف انتشار دادهاند و اغلب آنها از تاثیر ابنسینا بر بوریدان سخن گفتهاند.
وی با اشاره به محورهای همایش توضیح داد: ابنسینا مانند اغلب فلاسفه اسلامی شاگرد مکتب قرآن بوده است. این ارتباط ابن سینا با قرآن در ابعاد مختلف خود را نشان داده است، نخست آنکه ابن سینا یکی از مفسران قرآن است که برخی از سورههای قرآن را تفسیر فلسفی کرده است. بعضی از این تفاسیر به زبانهای اروپایی هم ترجمه شده است در بخشی از این همایش به توصیف ارتباط و تفاسیری که ابنسینا از قرآن داشته است میپردازیم و سخنرانان درباره ابعاد علمی دیگر او گفتوگو خواهند کرد.
نظر شما