داستان این رمان در روستایی در شمال کشور میگذرد و فضای دوران قبل از انقلاب و درگیریها و مبارزات پراکنده مردم را به تصویر میکشد. شخصیت اصلی این رمان پسر نوجوانی است که با خانوادهاش زندگی میکند اما ناگهان متوجه میشود پدرش درگیر موضوعاتی شده و ماموران پاسگاه برای دستگیریاش آمدهاند.
«سرخ باد» در ٢١ فصل تنظیم شده و فضای رعب و ترس بر کل داستان سایه افکنده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «برای لحظهای خودم را کنج پلکان ادارهای قایم کردم؛ اما وقتی دیدم همهمه سخت و گنگی در گرفته و همه وحشتزده داشتند به هر سو میگریختند، معطل نکردم و مانند پرندهای که از کمین صیادی گریخته باشد یکنفس دویدم به طرف میدان شهرداری و در میان جمعیت وحشتزده که به هرسو فرار میکردند، ناپدید شدم. نفسم که جا آمد به سختی از لابهلای آدمهای عصبی و هراسان خودم را کشاندم بیرون. جمعیت مانند سیلاب موج میزد و پسوپیش میشد. عدهای جسورانه میخواستند به طرف صحنه بروند اما چند تا از مامورها بهتزده و عصبی زود جلوی خیابان ریسمان کشیدند و راه را بستند.»
نوجوانان با مطالعه این داستان تا حدی با فضای حاکم بر کشور در زمان پیش از انقلاب و مبارزات و درگیریهای مردم آشنا میشوند. از سویی مطالعه این رمان میتواند تداعی کننده خاطرات برای افرادی باشد که زمان گذشته در این فضا زندگی کردهاند.
سیدمحمد میرموسوی در این رمان که دوازدهمین اثر او محسوب میشود، همچنان نگاه بومی خود را حفظ کرده و به موضوعی اجتماعی پرداخته است و با جملاتی ساده و استفاده از شخصیتی نوجوان تلاش کرده فضای صمیمی را برای مخاطبش فراهم کند و در این راستا از طنزی زیرپوستی هم بهره برده است. البته این زبان طنز در سایر آثارش مانند «آقای مد» و مجموعه داستان «چمدان سفر» نیز دیده میشود.
سیدمحمد میرموسوی، متولد روستای «کلاجان سادات» شهرستان گرگان است و نویسندگی را با نوشتن داستانهای کوتاه برای مطبوعات شروع کرد. او در سال 1373 نخستین کتاب خود را به نام «آقا جان سرهنگ» که یک مجموعه داستان بود، منتشر کرد. از دیگر آثار او میتوان به «کلاجان» و «نشانههای بهار» اشاره کرد.
انتشارات قدیانی، رمان «سرخ باد» را در قالب ١٧۶ صفحه با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۶ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما