نتایج نظرسنجی یک شرکت صاحبنام از افزایش 57 درصدی فعالیتهای چاپی در خاورمیانه و آفریقا عنوان میکند که شرکتهای حاضر در این منطقه نسبت به سه سال گذشته رشد چشمگیری داشتهاند؛ در عین حال در خاورمیانه چندان از هزینههایی که برای چاپ صرف میکنند مطلع نیستند.
متن این یادداشت به شرح زیر است؛
در مراکز دانشگاهی تعاریف بسیاری از واژه کارآفرینی میشود، اما به زبان ساده کارآفرینی خلق و ايجاد بينشي ارزشمند است. بهعبارتی كارآفريني فرآيند ايجاد و دستيابی به فرصتها است و شامل، خلق و توزيع ارزش و منافع بين افراد، گروهها، سازمانها و جامعه است. سابقه کارآفرینی به قرن شانزدهم میلادی باز میگردد و در ایران با آغاز برنامه سوم توسعه در اوایل 1380 موضوع توسعه کار آفرینی مورد توجه قرار گرفت. با گذشت زمان کارآفرینی به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای دولتمران قرار گفت و در سراسر جهان توجه ویژهای به این مبحث معطوف گردید.
یکی از راهکارهایی که تاکنون در کشورهای مشابه ایران به جهت جمعیت، بحران بیکاری و ناکارآمدی عوامل تولید مطرح شده، بحث ایجاد بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط بوده است. کشورهایی مانند چین، ژاپن، کانادا، استرالیا و ...، توجه ویژهای به بنگاههای کوچک و متوسط و نقش آنها در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال کردهاند. رونق و توسعه کسب و کارهای کوچک و متوسط، یکی از اصلیترین رموز توسعه اقتصادی دهه آینده است. بررسیها نشان داده است که کسب و کارهای کوچک و متوسط از طریق چهار کانال کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی تاثیرگذارند.
در دو دهه اخیر تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی در بازارهای جهانی رخ داده است و ماهیت کسب و کارها تغییراتی اساسی کرده است؛ به موازات آن، دوره تولیدمحوری به انتهای حیات خود رسیده و دوره مشتریمحوری در حال شکلگیری است. براساس تعریفی که بانک جهانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط ارائه داده، به بنگاههایی اطلاق میگردد که دارای حداکثر 300 پرسنل بوده و فروش کل سالیانه آن از 15 میلیون دلار تجاوز نکند و بر اساس تعریف ارائه شده از سوی این بانک، چنین کسب وکارهای را میتوان به سه طبقه خرد، کوچک و متوسط تقسیم کرد.
در ایران نیز تعریف کسب وکارهای کوچک و متوسط از سازمانی به سازمان دیگر فرق میکند و تعریف واحد و مشترکی در این خصوص وجود ندارد؛ در طبقهبندی اداره آمار بانک مرکزی واحدهای با کمتر از 10 پرسنل «خرد»، 10 تا 49 پرسنل «کوچک»، 50 تا 99 پرسنل «متوسط» و بالاتر از 100 پرسنل «بزرگ» نامیده میشوند. صنعت چاپ نیز بی شک یکی از همین دست کسب و کارها است؛ اهمیت و جایگاه صنعت چاپ در کسب و کارهای کوچک و متوسط از دو دیدگاه قابل بررسی است. اول نقش استراتژیک این صنعت در صادرات غیرنفتی و دوم گستردگی جغرافیایی و تعدد دستاندرکاران و اشتغالزایی این صنعت در ابعاد گوناگون.
بخش کسب وکارهای کوچک و متوسط اهمیت زیادی برای اقتصاد کشورها دارد؛ از سوی دیگر صنعت چاپ با توجه به بعد صنعتی و رسانهای در این میان بسیار حائز اهمیت و استراتژیک است و کمک شایان توجهی به اشتغال و تولید و درآمد ناخالص ملی میکند. نتایج نظرسنجی یک شرکت صاحبنام از افزایش 57 درصدی فعالیتهای چاپی در خاورمیانه و آفریقا خبر میدهد. دراین نظرسنجی شرکتهای حاضر در این منطقه نسبت به سه سال گذشته رشد چشمگیری داشتهاند؛ در عین حال درمنطقه خاورمیانه چندان از هزینههایی که برای چاپ صرف میکنند مطلع نیستند. از این رو کارآفرینی و ایجاد زیرساختهای مناسب در این بخش از صنعت میتواند باعث رسمیت بخشیدن به اقتصاد بدون تکیه بر نفت و توسعه صادرات غیر نفتی کشور شود. بهرهوری حاصل از این کسب و کارهای مرتبط با صنعت چاپ و بطور ملموس ایجاد اشتغال و متعاقبا رشد صادراتی غیرنفتی و نهایتا افزایش سرانه درآمد ملی به همراه خواهد داشت.
همچنین عواید اقتصادی اجتماعی این رویکرد به مردم یا اقشار متوسط جامعه خواهد رسید. از دیگر محاسن ایجاد بنگاههای اقتصادی کوچک در صنعت چاپ فعالیت بصورت منطقهای این کسب و کار و تمرکززدایی از پایتخت خواهد بود. در این راستا با طراحی یک مدل کسب و کار رقابتی و تهیه طرح استراتژیک منسجم میتوان ابتدا پتانسیل بالقوه را شناسایی و سپس با توجه به پتانسیل موجود (نیروی انسانی ـ منابع سرمایه و مدیریت منطقهای) محصول یا خدمت خاص یک منطقه را تولید تا نیازهای آن منطقه برآورده سازند، بدین وسیله علاوه بر ایجاد اشتغال، پتانسیلهای گوناگون منطقهای در بخش چاپ و بستهبندی شناخته شده و با یک برنامهریزی دقیق در مسیر صادراتی قرار خواهد گرفت.
بر اساس این برنامه در مدت زمان اندکی کسب و کار چاپ دچار دگرگونی عظیم خواهد شد و این روند از نمایشگاهها و رویدادهای پیشرو بیشک این پیام مهم را به مخاطبان و دستاندرکاران این صنعت مخابره میکنند. در این راستا دولت وظیفه دارد بستر لازم برای این دست از کسب و کارها را مهیا سازد. ارائه خدمات مالی و بانکی به بخش کسب وکارهای کوچک و متوسط نیز به دلیل اهمیت این بخش در تمام کشورها از لحاظ اقتصادی بسیار ارزشمند است. به خصوص در کشورهایی با درآمد پایین، بانکها و موسسات مالی میتوانند نقشی اساسی در این حوزه ایفا کنند؛ به طوری که ارائه تسهیلات بانکی در یک فرآیند کارآمد میتواند انگیزه کافی برای بخش غیر رسمی ایجاد کند تا برای دریافت این گونه تسهیلات تمایل بیشتری به ثبت کسب وکار خود و رسمیت بخشیدن به آن داشته باشند. لذا دولت باید به این امور بپردازد و بحث تولید کالا و خدمات را طبق اهداف سند چشمانداز ۲۰ ساله به بخش خصوصی واگذار کنند که این یکی از راهکارهای لازم برای ایجاد و گسترش بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی است.
نظر شما