کتاب «موفقیتها و اشتباههای بازاریابی» یک اثر مطالعه مورد محور است و شرکتهای معتبر دنیا را به عنوان الگو در نظر گرفته و آنها را از لحاظ نوع مدیریت، نحوه تصمیمگیری، سهمشان از بازار و نگاهشان به رقبا بررسی کرده است.
او ادامه داد: کتاب «موفقیتها و اشتباههای بازاریابی» نوشته رابرت هارلی درواقع شرکتهای معتبر دنیا را برای بررسی بهتر سیر تحولات و سهم بازار و علتیابی شکستهای احتمالیشان دستهبندی کرده است: شرکتهایی که از صفر شروع میکنند؛ شرکتهایی که به اصطلاح رو به فنا میروند و سهم بازارشان از دست میدهند، شرکتهایی که با افول مواجه میشوند اما خودشان را احیا میکنند و .. از این نظر کتاب کاملا با نمونههای مشابه متفاوت است و در تعریفی ساده میتوان گفت کتاب مطالعه موردی محور است.
این مترجم همچنین با اشاره به نقش جوایزی مثل کتاب سال اصفهان برای معرفی و شناخته شدن تالیفات و مولفان استانها اظهار کرد: این جشنوارهها بیشتر مشوق نویسنده هستند و باعث دلگرمی او میشود که اگر قلم به دست بگیرد و زحمت بکشد بالاخره جایی دیده میشود و در یک جشنواره به کارش بها میدهند. از این منظر فکر میکنم شاید قابل توجه باشد ولی از این جهت که کمک کند تا کتاب در سطح کشور معرفی شود فکر نمیکنم کارکرد چندانی داشته باشد. بالاخره هر کتابی توسط ارشاد اعلام وصول میشود و میتواند با همکاری بینسازمانی مثلا نهاد کتابخانهها خرید از آن بکنند که مثلا این اتفاق برای کتاب «موفقیتها و اشتباههای بازاریابی» افتاد. خود ارشاد هم البته خریدهایی از کتابها دارد. چنین اقداماتیست که باعث معرفی شدن و در دسترس قرار گرفتن یک کتاب در سطح کشور میشود. هرچند معرفی کتابهای نوظهوری مثل کتاب «موفقیتها و اشتباههای بازاریابی» زمان نیاز دارد تا به جامعه هدفش معرفی شود. دوسالانهای مثل کتاب سال اصفهان نیز همانطور که گفتم صرفا مشوق نویسنده هستند.
این برگزیده بیستوچهارمین دوره کتاب سال اصفهان همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا این جایزه بعد از داوری و اعلام برگزیدهها هنوز هم وظایفی دارد یا پایان داوریها یعنی پایان مسئولیت جایزه، متذکر شد: فکر نمیکنم جایزه کتاب سال اصفهان بتواند کار دیگری جز همین داوری و معرفی کتب برگزیده بتواند انجام بدهد. همین کار که کتاب را برگزیده و برتر معرفی میکند احتمالا در نوبت چاپ بعدی کتاب روی جلدش نوشته میشود و خب در اعتمادسازی مخاطبان برای خرید موثر خواهد بود. آنچه که مد نظر شما مثلا معرفی کتاب در رسانهها و تلویزیون و ... به بعد تبلیغاتی حوزه نشر باز میگردد که بعضا خود ناشران چنین کارهایی میکنند و حتی نمونه کتاب را برای اساتید حوزه مرتبط ارسال میکند و دیگر این استادان هستند که تشخیص میدهند این کتاب مطالعه مورد محور است در موضوع بازاریابی چقدر میتواند به دانش بیشتر دانشجویان رشته کمک کند. در واقع بخشی از کار این است که اساتید تشخیص نیاز برای استفاده و خوانده شدن کتاب توسط دانشجویان بدهند یا خیر. اگر کتاب مطلوب باشد و نیاز روز را تامین کند مطمئن باشید خودبهخود موفق میشود و نیاز به فشار تبلیغاتی و .. هم نیست و خودش راهش را پیدا میکند.
نظر شما