در نشستهای «همآیی قلم و دوربین» مطرح شد:
«شهرزاد» ققنوس است و «هزارویکشب» قرنها به آتش کشیده شده است
در نشست نویسندگان و کارگردانان ایرانی و الجزایری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به موضوعات «شهرزاد تهران، شهرزاد بغداد» و «زنان کارگردان سینمای ایران و جهان عرب» پرداخته شد.
تغییر جامعه به وسیله زنان
واسینی الاعرج رماننویس الجزایری در ابتدا گفت: وقتی در مورد زن مینویسیم، گویی سعی میکنیم حالت غیرطبیعی در جامعه را بنویسیم! در حالی که باید بین مرد و زن تساوی باشد. ما از آغاز با مشکل حرکت میکنیم. پاسخهای ممکن را در مورد این چالش بیان میکنیم و به گونهای چیزی که وجود دارد را بازسازی میکنیم. «شهرزاد» این نماد را دارد که به این موضوع بپردازد.
الاعرج با تاکید بر اینکه ما مسائل مهم را با افق کوچک خود معالجه میکنیم بیان کرد: جامعه میتواند به وسیله زنان عوض شود. من «شهرزاد» را به ققنوس تشبیه میکنم، چون «هزار و یک شب» طی قرون متمادی به آتش کشیده شد. آخرین آتشسوزی در دانشگاه آمریکایی مصر بود. این داستان سطح جهانی دارد.
وی ادامه داد: «کورنی» نویسنده معروف فرانسوی که ساختار ادبی را متحول کرد از این کتاب الهام گرفته است. علت آتش زدن این متن مشکل با زن است. این کتابسوزی غیراخلاقی است. تمام مشکلات دنیا را از چشم زنان میبینند و زن را دورو میپندارند. «شهرزاد» تنها زنی بود که از دست ملک جهان جان سالم به در برد. البته من از «شهرزاد» به خاطر گفتمان غزلیاش انتقاد دارم. او در پایان تسلیم ملک جهان میشود و از او با عظمت یاد میکند.
حقوق و جایگاه زنان
حسن فتحی نیز در این نشست اظهار داشت: وقتی به عنوان مرد میخواهیم به مسئله زنان بپردازیم این سئوال پیش میآید: تا کجا میتوانیم درک عمیقی از حقوق و جایگاه آنها داشته باشیم؟ وقتی مسئله زنان مطرح میشود، حقی است که براساس عقل و منطق و خردجمعی همان اندازه که متعلق به مردان است به زنان نیز تعلق دارد. موضوع تا اینجا روشن است اما وقتی میخواهیم به دنیای پیچیده روح زنان بپردازیم، در مقام یک مرد و با توجه به فاصله وجودی که بین جنس مذکر و مونث وجود دارد ممکن است مقداری کمبود شناخت داشته باشیم.
نگاه تاریخمند به مفاهیم گذشته
فتحی ضمن بیان اینکه من همیشه سعی میکنم از حضور یک همکار زن استفاده کنم گفت: اینکه در «شهرزاد» تصمیم گرفتم فیلمنامه را با نغمه ثمینی بنویسم حساب شده بود. هنرمندان مرد ما باید در خلق اثر هنری از زنان استفاده کنند تا هرگونه توجه به دنیای زنانه از طرف یک مرد، منصفانه باشد. این رویکردی است که من همیشه سعی کرده ام داشته باشم.
وی ادامه داد: به اعتقاد من به همه مفاهیمی که از گذشته به ما به ارث رسیده باید نگاهی تاریخمند داشته باشیم. اگر بخواهیم در مورد «شهرزاد» نسبت به قوانین جدید جهان قضاوت اخلاقی کنیم، ممکن است در متد دچار خطا بشویم.
سیر جغرافیایی «هزار و یک شب شهرزاد» و میراث تمدنی آن
فتحی با اشاره به اینکه در قصه «هزار و یک شب شهرزاد»، چیزی که اهمیت دارد سیر جغرافیایی قصه است بیان کرد: این سیر جغرافیایی از هند آغاز میشود، به ایران قبل از اسلام میآید و بعد به کشورهای عربی میرود و در نهایت در مصر به پایان میرسد.
فتحی با بیان اینکه قصههای «هزار و یک شب» میراث تمدنی یک منطقه بزرگ محسوب میشود گفت: اگر این قصهها در کنار هم قرار گرفتهاند به خاطر این است که این مناطق صرف نظر از تفاوتهایی که در بعضی افکار و آداب و رسوم دارند، از تجربههای زیسته مشترک تاریخی برخوردارند. این تجربیات بین این چند منطقه، ضامن جاودانگی و مانایی «هزار و یک شب» بوده است.
«هزار و یک شب» مایه افتخار ادبیات مشرق زمین
وی گفت: دو محور در قصههای آن اهمیت دارد؛ یکی نسبت مردم با قدرت، دوم جایگاه زنان در حیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه. بنابراین متوجه میشویم چه نگاه عمیقی در این کتاب هست. ما نمیتوانیم براساس اخلاقیات امروز، اخلاقیات آن روز را بسنجیم. از این منظر معتقدم «هزار و یک شب» مایه افتخار ادبیات مشرق زمین است. تکلیف ما را با قدرت مشخص میکند.
فتحی همچنین در پاسخ به اینکه در برابر قدرتی مالیخولیایی و افسارگسیخته چگونه باید رفتار کنیم؟ گفت: «هزار و یک شب» پیشنهاد میدهد با قدرت گفتگوی انتقادی داشته باشیم، جنگ، ستیز و خشونت را توصیه نمیکند. تمام تحولات فکری، فرهنگی، ادبی زمانی اتفاق افتاده که نظام سیاسی و اجتماعی در موقعیتی تثبیت شده بوده است.
پتانسیل حیات بخش زنان
وی در پایان گفت: این کتاب از طرفی یادآوری میکند جایگاه زنان مهم است. در مغرب زمین هم تازه ۱۵۰ سال است زنان آزادی دارند. قبل از آن حتی نگاه مغرب زمین به زنان، مساواتطلبانه نبود. بنابراین تضیع حقوق زنان و ستم به آنها جهانی بوده و الزاما مختص منطقه ما نیست. در «شهرزاد» از پتانسیلی صحبت میشود که مردها برای اصلاح امور نادیده گرفتهاند و آن پتانسیل حیاتبخش زنان است. مردها پیامآور مرگ و جنگ هستند و زنان حیات. زنان قدرت زایش دارند؛ افزودن چیزی از جنس زندگی به جهان. روح زنان مستعد صلح و حیاتبخشی است. جهانی که زنان در آن حکومت کنند جهان زیباتری است.
در نشست دیگری، «چیستا یثربی» و «زینب الاعوج» در مورد «زنان کارگردان سینمای ایران و جهان عرب» به گفتوگو پرداختند.
سینما قدرتمند است و زنان توانستند این قدرت را به دست آورند
زینب الاعوج شاعر الجزایری در این نشست گفت: سخن در رابطه با سینما و زن بسیار وسیع است. چون سینما قدرتمند است و همیشه قدرت دست مردان بوده است اما زنان توانستند این قدرت را به دست بیاورند. میخواهم از مفهوم شروع کنم. سئوال این است: «آیا سینمای زن با سناریو مرتبط است؟ یعنی فیلمنامهای که زن مینویسد و یا اینکه کارگردان فیلم زن است و یا اینکه تهیهکنندهاش زن است». این سئوال بزرگی است.
الاعوج ادامه داد: در جهان هنر، مفهومی که بین زن و مرد مشترک است مهم است تا اینکه بگوییم خانمی در ساخت فیلم نقش دارد. متخصصان جامعه شناسی و هنر و سینما همیشه سعی دارند این مفهوم را بدانند.
حضور دیرهنگام زنان در عرصه سینما
وی با اشاره به اینکه زن دیر وارد عرصه سینما شد گفت: با بررسی تاریخ سینما در جهان عرب، به ویژه در مصر که سینمای عرب از آنجا آغاز به کار کرد، میبینیم در دهه سی زن همه کاره بوده است. «عزیزه امیر» یکی از پیشتازان زن سینمای مصر است. «عزیزه امیر» نام هنری «مفیده محمودغنیمی» است که بسیاری از فیلمها را کارگردانی کرد و خانه تولید سینمایی مصر را تاسیس کرد. او مشهور بود به اهتمام ورزیدن به موضوعات تاریخی. زن در جهان عرب یا هنرپیشه بود یا کارگردان یا تهیه کننده فیلم. زن عرب که توانست با تلویزیون همکاری کند، توانست تهیه کننده هم بشود. مثلا در الجزایر زنان ما نیز پس از استقلال وارد این عرصه شدند.
زینب الاعوج همچنین گفت: دو اسم مهم در دهه ۸۰ الجزایر وجود دارد. آنها به تابوهای ما پرداختند. مثلا «حوریه خطیر» همچنان در تلویزیون الجزایر مدیر است. او با شجاعت و هوش زیاد تابوشکنی کرد. «آسیه جوپان»، رمان نویس معروف که عضو آکادمی فرانسه است، واقعیت زن الجزایری پس از استقلال را بررسی کرد. او فیلم «زنان ژنوا» را ساخت و موضوع زنان در منطقهای از الجزایر را بررسی کرد و دوشادوشی آنان با مردان برای استقلال الجزایر را نشان داد.
تحریم فلسفه در الجزایر
الاعوج با اشاره به اینکه در دورهای فلسفه در کشور الجزایر تحریم شده بود بیان کرد: کسانی که اسلام را برای مفاهیم سیاسی تحریف کردند، در کشور ما خرابکاری میکردند. آنها توانستند با دیدگاههای خود فلسفه و روانشناسی را ممنوع و تحریم کنند. چون برای بیماران روانی پزشکی نبود، ناگزیر به فالگیرها مراجعه میکردند. «جمیله صحراوی» که در مورد زن فیلم میسازد، راجع به همین موضوع فیلمی ساخت؛ مسائلی مانند تعدی به زنان، ازدواجهای تحمیلی، تاثیر تروریسم بر الجزایر و زنان. این نسل، نسل میانسال است و نسل جدید (فرزندان ما) غافلگیرمان کردند. آنها به موضوعاتی نظیر اینکه مرد میتواند در هر سنی ازدواج کرده و بچهدار بشود ولی زن پس از مرگ همسرش یا جدایی نمیتواند این کار را بکند، میپردازند.
نگاه جاهطلبی نسل نوی سینمای زنان به سینما
چیستا یثربی در این نشست اظهار کرد: به نظرم مسائل زنان سینماگر ما با زنان عرب خیلی متفاوت نیست. زنان سینمای ایران یا مستندساز بودهاند و یا روزنامه نگار. آنها از ابتدا هدفی نداشتند جز پرسش و پاسخ و مطالبات طبیعی زنان. مثل امنیت، حمایت جامعه از زن… الان نسل نوی سینمای زنان ما نگاهش به سینما کاملا با جاهطلبی است. میخواهد تغییر نگرش ایجاد کند، یعنی سینما فقط برای سئوال نباشد. نسبت به زن و خانواده تغییر ایجاد کند. ما با کمک هم انسان میشویم.
وی ادامه داد: «ژان ژاک روسو» میگوید باید قرارداد اجتماعی درستی تنظیم شود تا ساختارهای مساوی پدید آورد. زنان سینماگر ما تا این را میگویند متهم میشوند و به آنها طرفداران فمینیسم گفته میشود.
زنان سینماگر ایرانی
یثربی درباره حضور زنان سینماگر ایرانی گفت: اولین زن سینماگر پس از انقلاب ما، «پوران درخشنده» است. قبل از انقلاب «فروغ فرخزاد» و «شهلا ریاحی» را داشتیم ولی نتوانستند مسیر خود را ادامه دهند. فیلم «مرجان» شهلا ریاحی فضای فیلم فارسی داشت. «این خانه سیاه است» فروغ در مورد جزامیان بود و عمرش کفاف نداد که فیلم بسازد.
وی ادامه داد: دغدغه این زنان چه بود؟ آنها که کارمند تلویزیون بودند. چرا به سینما روی آوردند؟ چون دیدند بسیاری از مسائل زنان روشن نیست. اینکه زن باید اجازه بگیرد! از موارد روزمرهاش گرفته تا موارد قانونی همچون خروج از کشور. در فیلم «زیرسقف دودی»، مسئله زن، مشکلات خودش است. یعنی انگار زنان به حقوق خود واقف نیستند. در این فیلم زن با آب پرتقال پشت در اتاق پسرش ایستاده، طلاق عاطفی با همسر دارد و نمیداند مشکل کجاست. به نظرم موضوع این فیلم یک پرش به جلو است چرا که میتوان موضوع فیلمهایی مثل «هیس دخترها فریاد نمیزنند» را در مستندها نشان داد! تجاوز به دختران، بچهها، ازدواج زودرس و… محدودیتهای پس از ازدواج. در این فیلم زن حس میکند بدون شوهر و پسرش وجود ندارد و مشکل هویتی دارد.
بالا رفتن خودآگاهی زنان در سینما
چیستا یثربی در پایان گفت: از نظر تماتیک ما در فیلمهای «تهمینه میلانی» بی رحمی به زن را میبینیم. من این نگاه را دوست ندارم. این نگاه دوقطبی است. زن باید به آگاهی برسد. ما نباید منتظر باشیم کسی خوشبختمان کند. باید خودمان برای خودمان کافی باشیم. در سینمای ما خودآگاهی زنان در حال بالا رفتن است. زنان فیلمساز ما مجبورند با محافظهکاری حرف بزنند.
نظر شما