سعید آرمات میگوید: به نظرم وهاب با توجه به وضعیتش یک داستاننویس غریزی بود و در این چند سال اخیر وقتش را صرف چیزی جز داستاننویسی نمیکرد و یکی از داستاننویسان موفق بود.
وی افزود: من از جمله کسانی بودم که او را تشویق کردم تا تنها خود را به شعر محدود نکند و وارد دنیای داستان شود. به او گفتم چه اصراری داری که فقط شعر بنویسی. فضاهای داستانی او فضاهای معمولی بود و تلاش میکرد همپای بقیه بنویسد. به دلیل شرایط جسمانی رفتوآمدش به جلسات سخت بود اما با این حال در این جلسات حضور مداوم داشت و کمکم صحبتهایی بینمان ردوبدل شد. در همین راستا به او پیشنهاد کردم، هر کسی به عنوان نویسنده میتواند از زندگی خودش بنویسد.
آرمات در ادامه گفت: او این اواخر یک سری داستان بر اساس زیست خودش به نام «ویلچرنوشت»ها مینوشت که در فضای مجازی هم با استقبال مواجه شده بود. من فکر میکنم او به نقطه خوبی رسیده بود و آخرین کارهایی که برایم یک ماه پیش خواند کارهای ارزشمندی بود، به ویژه این که از زاویه دیدی مطرح میشود که هر کسی نمیتواند بنویسد و شرایطی را تجربه میکرد که هر کسی نمیتوانست آن موقعیت را درک کند.
سعید آرمات
این نویسنده درباره شیوه نویسندگی وهاب نظری توضیح داد: نوشتن تجربیات را حتا اگر بدون در نظر گرفتن فرم و شکل داستانیاش هم در نظر بگیریم، برای وهاب نظری نوشتن همین تجربهها هم کافی است اما او در کنار اینها در زمینه فرم هم تجربیات خوبی اندوخته بود. خیلی مطالعه میکرد و خیلی فیلم تماشا میکرد. به نظرم با توجه به وضعیتش یک داستاننویس غریزی بود و در این چند سال اخیر وقتش را صرف چیزی جز داستاننویسی نمیکرد و به نظرم یکی از داستاننویسان موفق بود.
سعید آرمات درباره جلساتی که در جنوب برگزار میشد عنوان کرد: این جلسات در بندرعباس در فرهنگسراها، خانه دوستان نویسنده و اهل قلم و هر جایی که امکان داشت، برگزار میشد. با توجه به اینکه کسی که ویلچر دارد هر فرهنگسرایی نمیتواند برود اما وهاب حداکثر تلاشش را میکرد که چراغ ادبیات را برای خودش روشن کند و حتا گاهی این جلسات را در خانه خودش برگزار میکرد. تمام تلاش او این بود که این جلسات را احیا کند و زنده نگه دارد. مجموعه داستانی هم به قلم آقای نظری قرار است به زودی از سوی نشر نیماژ منتشر شود که دربرگیرنده همان «ویلچرنوشت»هاست.
نظرات