در نشست بررسی کتاب«ادبیات ایران در دوره قاجار» عنوان شد:
تلاشم بر این بود که از ذبیحالله صفا پیروی کنم
مهوش واحددوست گفت: در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» سعی کردهام فقط به انواع ژانرهای ادبی بپردازم و در این اثر تلاشم بر این بود، که از مرحوم ذبیحالله صفا پیرویکنم و تا حدی ادامهدهنده راه او باشد. البته ما تعاریف زیادی از ادبیات داریم، ولی سعی من بر این بود که همان تعریفی که صفا استفاده کرده را مد نظر داشته باشم.
در ابتدای این نشست مهوش واحددوست، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه و نویسنده کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» گفت: کتاب حاصل سالها تدریس من در زمینه ادبیات معاصر است. احساس من این بود که به دوره قاجار ظلم شده؛ چرا که اساسا در دانشگاهها امکان پرداختن به این دوره وجود ندارد. البته در رشته تاریخ دوره قاجار یک مقطع جداگانه دارد و اگر در ادبیات هم بسته به نظر برنامهریزان، دو واحد در دوره کارشناسی، یا گرایشی در مقطع تخصصی در زمینه ادبیات قاجار اختصاص یابد؛ حق این دوره ادا میشود.
واحددوست با بیان اینکه همیشه پرداختن به نخستینها سخت است، عنوان کرد: در این زمینه تا به حال کار نشده بود. دوره قاجار چه در دوره پهلوی و چه پس از انقلاب به دلایل مختلف مهجور مانده و همکاران من به این دوره نپرداختهاند. البته کتاب حاضر خیلی بیشتر از این چیزی بود که میبینید. هم من و هم انتشارات، بسیار این متون را سانسور کردیم. چون خودم نقد تدریس میکنم معتقدم که کتاب باید از صافی زمان بگذرد و امروز برخلاف دورههای پیشین و با وجود ناقدان خوبی که در کشور داریم، قدم گذاستن در این وادیها کمی سخت و ترسناک است. از طرفی چون کار من نخستین است و دیگران به هر دلیلی به آن نپرداختهاند، در تدوین این کتاب، با مشکلات زیادی مواجه شدم.
تلاشم بر این بود که از ذبیحالله صفا پیرویکنم
نویسنده کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» گفت: جای خالی این کتاب را در جامعه دانشگاهی احساس کردم و آن را نگاشتم. جالب است که مخاطبان این کتاب، هر کدام با توجه به زمینه مطالعات خودش، از این کتاب انتظار دارد. مثلا یک فمینیست دنبال رگههای فمینیستی و ادبیات زنان در این کتاب است. اما در این دوره قلم در دست مردان بوده است؛ چون نهایتا این سیاست بود که حرف اول را میزد و نویسندگان همه ژانرها و انواع ادبی، همه اهل سیاست بودند، به همین دلیل عرصه را در زمینه زنان نداریم.
مهوش واحددوست
او ادامه داد: در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» سعی کردهام فقط به انواع ژانرهای ادبی بپردازم و در این اثر تلاشم بر این بود، که از مرحوم ذبیحالله صفا پیرویکنم و تا حدی ادامهدهنده راه او باشد. البته ما تعاریف زیادی از ادبیات داریم، ولی سعی من بر این بود که همان تعریفی که صفا استفاده کرده را مد نظر داشته باشم. شاید این ایراد به من گرفته شود که چرا قراردادها و نامههای این دوره را هم مورد توجه قرار دادهام، اما باید گفت که متن قراردادها و نامهها هم همان عناصر ادبی رایج در ادبیات آن دوره را دارد و از این نظر حائز اهمیت است.
عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه در پایان گفت: در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» فقط به انواع نثر در این دوره پرداختهام و به مسائل جمعی که موجب حجیم شدن کتاب میشد، کمتر توجه کردهام. علت اینکه چرا جلد اول این کتاب به شعر دوره قاجار نپرداخته، این است که از نظر من، حرف اول در این دوره را نثر زده است و به همین دلیل جلد اول آن را به نثر این دوره اختصاص دادهام.
دوره قاجار تا حد زیادی در دانشگاهها نادیده گرفته شده
نسرین فقیهملکمرزبان، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) ضمن تایید سخنان واحددوست درباره کمتوجهی به دوره قاجار در دانشگاهها، گفت: بحث دوره قاجار تا حدود زیادی در دانشگاهها نادیده گرفته شده است. در نتیجه آن یک تاریکی ایجاد میشود که این تاریکی حلقههای شناخت شعر و نثر را از بین میبرد و نمیتوانیم آنچه که سیر منطقی تاریخ ادبیات است، را تحلیل کنیم.
او ادامه داد: واحدهای دانشگاه تا قرن هشتم است و تا این قرن، نظم و نثر فراوانی میخوانیم. اما وقتی که به قرن هشتم میرسیم، واحدهای مربوط به دوره صفوی، زندیه، افشاریه، قاجاریه، پهلوی و تا معاصر، بسیار محدود و نارساست. این مسئله یک خلأ بزرگ ایجاد میکند، که ما نمیتوانیم تحلیل منطقی درستی از آنچه که الان اتفاق میافتد و آنچه که نتیجه انتخاب و سلیقه ادبا و فکر اندیشمندان ماست، را داشته باشیم.
فقیهملکمرزبان با بیان اینکه در دوره صفوی نگاه تشیع به علوم عقلی تا حدی شکل میگیرد؛ ادامه داد: اتفاق مهمی که در دوره قاجار میافتد، این است که پیچشی که در حوزه تغییر نگاه به سوی مقولههای عقلی، ایدئولوژیک، تغییر قدرت و وحدت ملی ایجاد میشود، شاید گسترهای که در گفتمان حکومتی به وجود میآید را دوباره بازبینی کرده و یک نوع اعتلای به ایران باستان را هم اضافه میکند؛ که این بازگرداندن یک نوع ابهت و شکوه است که به آن اعتنا میشود. بحثی که در دوره قاجار بهوجود میآید، مسیری را باز میکند که امروز بیشتر از پیش به جهانبینی خود بپردازیم. به همین دلیل پرداختن به ادبیات دوره قاجار کار ارزشمندی است و باید از نویسنده کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» به خاطر توجه به این دوره تشکر کرد.
نسرین فقیهملکمرزبان
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) توجه نویسنده به نثر دوره قاجار را هوشمندی خواند و افزود: گرچه شاید بتوان یک نوع تعادل بین شعر و نثر دوره قاجار دید و هر دو را حائز اهمیت دانست، اما به هر حال از این دوره نثر یک مرحله جدیدی را آغاز میکند که این مرحله در گذشته، پیشینه اینچنینی ندارد. نکته دیگر این است که کتابهایی که در حوزه ادبیات پرداخته میشودف بیشتر به بعضی از مقولههایی میپردازد که در ذهن نگارنده وجود دارد. کاری که خانم واحددوست کرده و تکههای زیادی از متون مختلف را آورده، گرچه بر حجم کتاب افزوده و شاید حمل آن را دشوار میکند؛ اما به خواننده اجازه میدهد که به خودی خود، نوعی نظر پیدا کند و بتواند برای خودش، راهبردی در شناخت سبک نوشتاری این متون ایجاد کند.
او ادامه داد: از مشکلاتی که احتمالا نویسنده با آن درگیر بوده، این است که در این دوره، تعدد و تکثر آثار بسیار زیاد است و دسترسی به همه اینها، چندان آسان نیست. بنابراین درباره این دوره یک تعدد و تکثری روبهروی ما است که هر گوشه آن حرفی دارد. همچنین درباره قراردادها و نامهها که در کتاب به آن اشاره شده هم باید گفت که عریضهها و وقفنامههای فراوانی در این دوره وجود دارد که کاملا ادیبانه نوشته شده و نمیتوان گفت که ادبیات نیست.
در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» خودم را مخاطب کتاب دیدم
فقیهملکمرزبان در ادامه به ارائه چند پیشنهاد درباره اثر و برای کمک به بهبود آن پرداخت و افزود: از پیشنهادات من این است که مقداری به منابع کتاب اضافه کنیم. از طرفی مخاطب کتاب بسیار مهم است. در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» من خودم را مخاطب کتاب دیدم، یعنی مخاطب کتاب از نظر بنده استادی است که میخواهد تاریخ ادبیات را بفهمد و به نوعی برای دانشجو بیان کند. یا در حوزههای تحقیقی، دانشجو را به کتاب ارجاع دهد. به همین دلیل فکر میکنم، بعضی از مباحث میتوانست کمی مستقیمتر و فقط به اصل مطلب بپردازد.
او ادامه داد: دوره قاجار یکی از دورههایی است که هروقت تاریخ ادبیات میخوانیم، همیشه در ابتدای آن، یکسری مقدمههای سیاسی-حکومتی عنوان و بحث میشود و بعد به سراغ نویسندگان و شاعران میروند. فکر میکنم وقت آن رسیده که به طورکلی، مقداری درمورد این سیستم فکری در تاریخ ادبیات تجدید نظری داشته باشیم. شاید جای آن باشد که ادبیات در سطح سیاسی نماند و ادبیات عامیانه هم مقداری در کتاب وارد شود.
فقیهملکمرزبان در پایان گفت: تصور میکنم در ذکر تحلیلهایی که برای کتاب میشود و هر کدام وجوه ادبی منطقی که در ژانرهای مختلف پیش گرفتیم، میتوان از نظرات نویسنده بیشتر بهرهمند شد و تسلسل مطالب پیوستهتری را انتظار داشت. به هر حال کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» کار بسیار مهمی است و آرزو دارم از مجلد دوم آن که بحث شعر باشد، بهرهمند شویم.
احساس میشود دست نویسنده در منابع بسته بوده
در ادامه محمود بشیری، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در شروع صحبتهای خود به تلاش نویسنده اشاره کرد و گفت: اگر خود من میخواستم چنین کتابی بنویسم، قطعا از عهده آن برنمیآمدم. به همین خاطر باید از نویسنده به خاطر نگارش این کتاب تشکر کرد. خصوصا که در بحث دوره قاجار چنین کتابی نداریم. یعنی اگر قرار بود چنین کتابی باشد، باید مرحوم ذبیحالله صفا مینوشت، که نشد. تا به حال کتابی که جامع باشد و ابعاد مختلف حوزه نثر را در دوره قاجار بیان کند، نداریم و کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار»، این مشکل را تا حدودی رفع کرده است.
او ادامه داد: دوره قاجار، دوره پر مسئلهای است؛ بنابراین کتاب حجم زیادی میطلبد و از این جهت نباید از حجم این کتاب ترسید یا ایراد گرفت. نکته دیگر اینکه احساس میشود دست نویسنده در منابع بسته بوده است؛ چون کتابهای مهمی وجود دارد که به نثر فارسی پرداختهاند، اما در اثر استفاده نشده است. همچنین نویسنده در کتاب مسائل گوهرهای بسیار مهمی در کتاب ذکر کرده و از کنار آن گذشته است که خیلیها از دلایل آن مطلع نیستند و خوب بود که بیشتر به این مسائل پرداخته میشد.
بشیری ضمن ارجاع دادن نویسنده به کتاب «نه شرقی، نه غربی، انسانی» عبدالحسین زرینکوب، گفت: زرینکوب در آن کتاب وقتی کتاب «از صبا تا نیما» را نقد میکند، نکتههای بسیار عمیق و دقیقی درباره دوره قاجار، خصوصا در نثر بیان میکند، که درخور توجه است، ولی در کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» به آن اشاره نشده است. یکی از منابع دیگری که لازم است نویسنده به ان توجه کند، «تاریخ اجتماعی ایران» از مرتضی راوندی، خصوصا جلد هشت آن استف که عنوان جزئی آن «حیات ادبی مردم ایران است». در واقع تاریخ ادبیات است و درباره دوره قاجار هم تقریبا هیچ نکتهای را فرو نگذاشته است.
محمود بشیری
وی افزود: ادبیات دوره قاجار از پویاترین و زندهترین ادبیات دورههای ادبی ما است؛ یعنی حتی از مشروطه مهمتر و در واقع مشروطه ثمره دوره قاجار است. این که نویسنده عنوان کتاب را «سبک بازگشت» نگذاشته، کار جالب و خوبی است و همان عنوان «ادبیات ایران در دوره قاجار» عنوان درستی است،منتها ای کاش در مورد نویسندگان دستهبندی دقیقتری میشد؛ چون نویسندگان این دوره، چند تیره و تبارند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه ضمن بیان اینکه تاریخ یک مرجع استنادی است که حرفها را تایید یا رد میکندف ادامه داد: در این کتاب ارتباط اینچنینی بین تاریخ و آن اثر ادبی که ذکر شده، وجود ندارد. البته هم تاریخ و هم جغرافیا، در ادبیات موثرند و باید به آنها اشاره شود. نکته دیگر این است که در این کتاب، باید بحثی درباره فرق اساسی نثر قاجار با دوره پیش از آن، صورت میگرفت و طبقبندی آن ذکر میشد که نیاز به بحث بیشتری دارد.
بشیری در پایان گفت: نکته دیگر درباره روزنامههایی است که نویسنده باید آنها را طبقهبندی میکرد؛ چون درست است که بحث روزنامهها ماهیت سیاسی دارد، اما به هر حال یک بحث ادبی است و ادبیات آن دوره هم خارج از سیاست نیست.
جای این کتاب در ادبیات ما خالی بود
عیسی امنخانی، عضو هیات علمی دانشگاه گلستان و از شاگردان واحددوست به عنوان اخرین سخنران این نشست گفت: جای این کتاب در ادبیات ما خالی بود، هرچند که به این کتاب پیشنهادهایی صورت گیرد و نقد شود؛ اما جزو کتابهایی است که به اصل آن هیچ ایرادی نمیتوان گرفت، جز این که تحسین کنیم. کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» کتابی است که پژوهشهای دوره قاجار واقعا به آن نیازمند است و جای خالی آن حس میشد.
امنخانی ضمن اشاره به چند نمونه از ایرادات تاریخی در بخشهایی از کتاب، بیان کرد: مسئلهای که در بخش تاریخی کتاب دیده میشود، این است که مخاطب حس میکند، یک نگاه چپ به کتاب حاکم است. البته این به آن معنی نیست که نویسنده قصد چنین کاری داشته، بلکه بیشتر تحت تاثیر منابعی است که در آن دوره نوشته شده است.
عضو هیات علمی دانشگاه گلستان ضمن تاکید بر اینکه کتاب محاسن فوقالعاده زیادی دارد و نکات گفته شده چیزی از ارزش آن کم نمیکند، اضافه کرد: نگاه تاریخی کتاب کمی پررنگ است که این تاریخ هم از میان وقایعنویسی پررنگ شده و جا دارد که از تاریخ وقایعنگاری عبور کنیم.
عیسی امنخانی
وی ضمن اشاره به تغییر نظام فکری و ایدئولوژیها در دوره قاجار، عنوان کرد: وقتی که میخواهیم آن دوره را بررسی کنیم، حتما باید نوآوریها را با تفکر بهوجودآورنده آن ارتباط دهیم. باید جایی در این کتاب، در حدود 10 تا 15 صفحه اضافه شود و به آن جهاننگری که پشتوانه نوآوریهای این دوره است، به صورت مختصر پرداخته شود.
امنخانی ضمن اشاره به ژانرهای دوره قاجار و پیشنهاد اضافه کردن بخشی از این ژانرها به کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار»، گفت: بذر بسیاری از ژانرهای دوره پهلوی، در دوره قاجار است. به اعتقاد من، دوره پهلوی به لحاظ ادبی چیزی به دوره قاجار اضافه نمیکند. به همین دلیل که بذر خیلی از ژانرها در دوره قاجار است و چون اصالتا در خاک دوره قاجاریه روییده است، باید آن را در ادبیات همین دوره بررسی کرد.
«ادبیات ایران در دوره قاجار» آغازی در این حوزه است
در پایان واحددوست ضمن تشکر از استادانی که به نقد و نظر درباره کتاب او پرداختند، گفت: این کتاب اوایل سال 97 چاپ شده و پروسه چاپ ان 6 سال طول کشیده است. البته یک یا دو سال قبل از آن هم، آماده بود تا پروسه داوری را طی کند. بنابراین وقتی 10 سال طول میکشد، تا یک کتاب از زیر چاپ درآید، در این 10 سال، کتابهای فراوانی چاپ شده است که باید به آن مراجعه شود. یعنی اگر روند چاپ یک کتاب یک یا دو سال میشد، امروز به جای چاپ اول باید شاهد چاپ دوم یا سوم این کتاب بودیم.
وی افزود: دیدگاهها درباره اینگونه کتابها متفاوت است. کتاب «ادبیات ایران در دوره قاجار» فقط یک سرچشمه یا اغاز در این حوزه است.
نظر شما