محمد ریاحی نویسنده و منتقد برخی فصول کتاب «آن روز که ریحان را آب برد» را زائد خواند و گفت: این تفکر که اگر نوشتهای بتواند از داستان فراتر رفته و تبدیل به رمان شود، ارزشمندتر خواهد بود، اشتباه است؛ کما اینکه همین کتاب میتوانست یک داستان بلند 30 صفحهای اما قوی باشد نه یک رمان با فصلهایی زائد.
در این نشست، معصومه بابایی نویسنده این اثر با بیان اینکه تلاش کردم با نوشتن داستانی در جغرافیای مشهد، چیزی از گذشته این شهر و آدمهایی که کمی دورتر از ما زندگی کردهاند، بنویسم و با این کار دِینم را به شهرم و تاریخ آن ادا کنم، اظهارکرد: این داستان مربوط به 80 سال قبل است که در محدوده کشف رود واقع در حاشیه مشهد رخ میدهد. در این کتاب داستان به آب افتادن یک زن روایت میشود.
این نویسنده مشهدی همچنین یادآور شد: تاکنون 2 کتاب داستان را به چاپ رساندهام و قبل از آن چند داستان کوتاه و بلند نیز نوشته بودم که در مجموعههای مشترک با دیگر نویسندگان به چاپ رسیده است.
نقد منصفانه به نویسنده کمک میکند
در ادامه این نشست، علی براتی گجوان از منتقدان و فعالان کتابخوانی مشهد، گفت: هیچ نویسندهای بینیاز از نقد نیست زیرا دید مخاطبان با هم متفاوت است و نقدی که بیان میشود، الزاماً درست یا غلط نیست بلکه نگاه ناقد را بیان میکند.
وی با بیان اینکه تلاش میکنیم در نشستهای شمس فضایی را برای معرفی و پرورش نویسندگان فراهم کنیم، تصریح کرد: شخصیت نویسنده برای ما بسیار مهم است و اگر نقد را منصفانه بیان نکنیم و ملاحظه کنیم، ممکن است نویسنده دچار حس کاذب شود.
براتی یادآور شد: ممکن است یک حادثه مانند کلاه پهلوی را بتوان در چند پاراگراف توضیح داد اما میتوان از این واقعه داستانهای زیادی را از زبان نویسندگان قوی روایت کرد که هر کدام جذابیت خاص خود را خواهد داشت.
این نویسنده مشهدی گفت: در این داستان ضرورتی نداشت شخصیتهای معرفی شده در اثر، هر کدام از دید خود موضوع را روایت کنند زیرا معلوم نیست این افراد برای چه کسانی صحبت میکنند.
وی اظهار کرد: منطق روایی اثر قوی نیست و وقتی از ذهنیت خودمان شروع به نوشتن میکنیم، بسیاری از موصوعات روی کاغذ نمیآید. دیالوگها همه با یک لحن روایت شده و وقتی تند خوانده میشود، نمیتوانیم تفاوتی بین زن و مرد قائل شویم.
براتی تاکید کرد: اگر بخواهیم تجربه جدیدی در نوشتن داشته باشیم، نباید نوشتههای قبل خود را کنار بگذاریم بلکه باید دانستههای خود را برای خلق اثر جدید استفاده کنیم.
برخی داستانهای کوتاه حتی میتوانند ارزشمندتر از رمان باشند
محمد ریاحی از نویسندگان مشهدی هم در سخنانی در این نشست بیان کرد: نویسندگانی که کاری را ارائه میکنند، به دلیل شخصیتی و حقوقی، ارزشمند هستند و ما به عنوان منتقد حکم جراحی را داریم که به خود بیماری نگاه میکنیم نه آنکه ببینیم بیمار چه کسی است.
وی افزود: داستان در برخی صفحات بسیار قوی است و بهتر بود در ابتدای کتاب آورده شود. این داستان روایت موقعیتی است که رخ میدهد و در نهایت درونمایه متن، بیان این نکته است که واقعیت آن چیزی نیست که فکر میکنیم و تشکیکها ما را به جای دیگری میبرد.
ریاحی گفت: تعدادی شخصیت در این داستان داریم که مربوط به فرهنگ خاص و در واقع روستایی هستند و دیالوگهایی که برای این افراد از سوی نویسنده استفاده شده، متناسب با جایگاه آنها نیست و رسمی صحبت میکنند.
این نویسنده یادآور شد: برخی از فصلهای داستان زاید است و میتوان آنها را حذف کرد و به داستان بلند قدرتمندی به اندازه 30 صفحه رسید.
ریاحی گفت: اینکه اگر نوشتهای بتواند از داستان فراتر رفته و تبدیل به رمان شود، ارزشمندتر خواهد بود، تفکر اشتباهی است چرا که ممکن است یک کار کوتاه بسیار ارزشمندتر از رمان بلند باشد.
لزوم حوصله بیشتر در روایت داستان
در ادامه این نشست، مُنا بدیعی از نویسندگان جوان مشهدی در سخنانی گفت: داستان زنی ایرانی در این کتاب روایت شده است و خواننده با خواندن اثر مدام درگیر اتفاقی و یا عمدی اتفاقات روایت شده میشود.
وی افزود: ریتم داستان تند و در برخی فصلها شتاب زده است که تا حدی قابل قبول بوده و در برخی فصلها روایت با حوصله بیشتری انجام میشد.
بدیعی گفت: تعریف کردن داستان از زبان شخصیتهای مختلفی که نویسنده از آنها در اثر خود استفاده کرده است، تاثیری در خواننده ندارد زیرا همه آنها یک حرف را تکرار میکردند.
در ادامه نوید ظریف کریمی به عنوان منتقد دیگر گفت: کار به عنوان یک اثر زنانه در مقایسه با دیگر نویسندگان زن قویتر بوده و به نظر میرسد از یک اثر خارجی نیز الگوبرداری شده است.
وی افزود: برخی از بخشهای داستان جغرافیا ندارد و خواننده موقعیت خود را متوجه نمیشود. باید مقداری به مکانها بیشتر پرداخته میشد زیرا برخی از موقعیتها برای مردم مهم هستند و دوست دارند به آنها توجه شود.
تغییر راوی داستان، خواننده را کنجکاو میکند
عالی، دیگر نویسنده مشهدی نیز درباره این اثر گفت: داستان روایت شده در این اثر را دوست داشتم و به همین دلیل کتاب را 2 مرتبه خواندم و لذت بردم.
وی افزود: در این داستان درگیری ذهنی در شخصیتها دیده میشود و برخی موضوعات کنجکاوی خواننده را به دنبال دارد.
این نویسنده مشهدی تصریح کرد: زاویه دید همه اشخاص کتاب، اول شخص روایت میشود اما در یکی از داستانها راوی عوض میشود که دلیل این اقدام نویسنده در خواننده سوال ایجاد میکند.
حسین سنابادی از دیگر داستان نویسان مشهد نیز در ادامه گفت: بخشهایی از کتاب مشکل ویرایشی دارد که باید دقت بیشتری در کار شود.
وی همچنین افزود: آخر داستان من را به یاد فیلمهای هندی انداخت و به نظرم، باید قبل از آن پایان، داستان تمام میشد.
نظر شما