پروین سلاجقه میگوید: زنهای حاضر در افسانه نیما، مریم میرزاده عشقی، رکسانای شاملو، زن حاضر در شاسوسا یا خواهران شبانه موعود سهراب سپهری و ریرای سیدعلی صالحی نمودهایی از زن کهنالگویی هستند و «اقلیما» نیز در ادامه همین سنت شاعری در شعر معاصر ایران است.
در این نشست عوامل سازنده اثر شامل فرزاد کریمی (شاعر)، محمدعلی چاوشی (تهیه کننده)، میلاد میرشکاری (صدابردار، میکس و مسترینگ)، ناصر نصیری (طراح جلد و پوستر) و شهراد نوین (عکاس) حضور داشتند و مهمان ویژه نشست نیز سیدعلی صالحی بود. در آغاز حمیدرضا شعیری، دبیر نشست، با قدردانی از زحمات مسئولان انجمن، سهراب فتوحی و نسرین خطاط، به حاضرین در جلسه خوشامد گفت.
پروین سلاجقه نخستین منتقد نشست بود و بخش اول سخنان خود را به مروری بر شخصیتهای زن در تاریخ شعر معاصر ایران اختصاص داد. سلاجقه زنهای حاضر در افسانه نیما، مریم میرزاده عشقی، رکسانای شاملو، زن حاضر در شاسوسا یا خواهران شبانه موعود سهراب سپهری و ریرای سیدعلی صالحی را نمودهایی از زن کهنالگویی دانست و اقلیما را در ادامه همین سنت شاعری در شعر معاصر ایران ارزیابی کرد.
سلاجقه در بخش دوم سخن خود به زیباییشناسی زبان شاعرانه در شعرهای مجموعه «اقلیما» پرداخت. به عقیده وی، شاعر در سرایش اشعار این مجموعه از ظرفیتهای ویژه زبانی استفاده کرده است که حول محور خبر عظیم میچرخد؛ خبر نابهنگام یا همان گزارههای اسطورهای. او پارهای حشوها را نیز از ایرادهای زبانی شعرهای اثر دانست.
منتقد بعدی، سیدمهدی زرقانی، ساختارهای نحوی حماسی، ایماژها، لحن محکم جملهبندیها و اتمسفر حاکم بر مجموعه را سببساز حماسیشدن شعر خواند و آن را در تعارض و تقابل با رمانتیسیسم و برخوردار از زبانی معترض دانست که به جهان اسطورهها پناه برده است. به گفته وی، شاعر سپس از لایه اسطورهای حیات بشر ایرانی به لایه تاریخی وارد شده است. زرقانی تعبیرهای پارادوکسیکال را نتیجه در گذشتهماندن زن اسطورهای شعرها دانست؛ اقلیمایی که به عصر مدرن نیامده و در تاریخ به سنگ بدل شده است. شیفتگی شاعر ـ راوی به اقلیما در سفر تاریخ چندان است که او را در جایگاه ابژه منعطف نشانده و خویش را در جایگاه سوژه مقتدر. زرقانی نقطهضعف مجموعه را همین ابژهگی معشوق دانست که در جای جای اثر نقشی تعیینکننده ندارد.
در ادامه حمیدرضا شعیری به نشانهشناسی طرح جلد اثر پرداخت و طرح را انعکاسی از اقلیما و مجموعهای منسجم دانست که المانهایی از سنگ، تابش خورشید بر سنگهای لب، مروارید، آسمان، خورشید، خون، مروارید و پنجه را در خود دارد و همچنین جداشدن لبها از صورت، صورت که نیمه است، چشمهایی که در صورت نیست، صورت که سنگواره یا اسطوره شده است. شعیری نکته جالب طراحی را کوبیسمگونگی آن برشمرد و همزمانی وجود هنرهای سنتی ایران و هنر مدرن که به ما اجازه میدهد تصویر را چندگانه ببینیم؛ هم در سنت، هم در مدرنیته و هم در پسامدرنیته. درگیری راوی با اقلیما در تصوری از چنگانداختن پلنگ در کنه تصویر قابل درک است؛ همچنان که افتادن از بلندای تو.
سپس ناصر نصیری، طراح جلد، سختترین سفارش ممکن برای یک گرافیست را طراحی جلد برای شعر دانست و دلیل آن را برداشتهای متعددی ارزیابی کرد که بنا بر خاصیت شعر، هرکس میتواند از محتوای آن داشته باشد اما طرح جلد باید معنایی واحد را به مخاطبهای گوناگون القا کند. وی حد گرافیک را تا مرز انتزاع تعریف کرد زیرا به محض انتزاعیشدن ارتباط خود را با مخاطب از دست میدهد. نصیری گفت: سعی من در طراحی این جلد بر این بوده تا تصویر هویت خاصی نداشته باشد و از همین روست که طرح فاقد چشم و لب و عناصر هویتی است تا ذهن مخاطب مصادره نشود و هر کس بتواند برداشت خود را از طرح داشته باشد.
در بخشی از نشست، محمدعلی چاوشی، تهیهکننده اثر، از زندهیاد استاد صدرالدین شجره یاد کرد که خوانش شعرهای مجموعه را بر عهده داشته است. چاوشی با اشاره به صدای تلخ او و لحن میانه رمانتیک و حماسه، فقدان وی را خسرانی برای شعر مدرن ایران خواند و نقش او را در تأثیرگذاری هرچه بیشتر شعرهای مجموعه بیان کرد. در این قسمت، حاضرین در جلسه به احترام استاد شجره، یک دقیقه سکوت کردند. نشست با سخنانی کوتاه از دکتر فتوحی و دکتر خطاط و با اهدای هدایایی به منتقدان پایان یافت.
نظر شما