دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی در گرگان گفت: دلیل آنکه مولانا از میان مجموعه آلات موسیقی موجود در آن دوره، نی را برای بیان مقصودش انتخاب میکند، این است که از منظر مولانا نی همان انسان است.
طالبی ضمن قدردانی از برپایی سلسله نشستهای مولاناشناسی و اشاره به موضوع «انسانم آرزوست» که در این مجال بدان خواهد پرداخت، اظهار کرد: سفره عبارات مولانا سفره نور است و همانطور که آگاه هستیم در فلسفه معتقدند که نور تشکیکی بوده و این واژه به معنای شک نیست بلکه به معنای تقدم و تأخر و شدت و ضعف است.
وی تصریح کرد: ما هر چقدر به طرف نور حرکت کنیم و به نوری نزدیکتر شویم آن شعاع نور ما را نورانیتر میکند و از آنجایی که سفره کلمات مولوی بلخی از نور است و خودش به منبع نوری عظیم متصل است ما هر چه به آن نزدیکتر شویم از آن نور بیشتر دریافت خواهیم کرد.
طالبی، ابراز کرد: همانطوری که بدن ما به غذای مادی احتیاج دارد، روح ما نیز به غذای معنوی نیازمند است و کلمات حضرت مولانا از جهتی غذای معنوی وجود ما است.
دبیر پژوهشی گروه فلسفه و عرفان اسلامی جامعه المصطفی العالمیه گرگان در ادامه با اشاره به گفتگویی که بین مولانا و شمس تبریزی درباره غذای جان و غذای وجود و پختگی آدمی صورت گرفتهشده بود، اظهار کرد: بر سر این سفره نشستن و بهرهمندی از جان عبارات مولانا، آدمی را به سوی پختگی میکشاند.
وی سپس با اشاره به موضوع اصلی نشست مسئله «انسانم آرزوست» ابراز کرد: هر مکتبی که صحبت از انسان کرده معمولاً عینکی را بر چشم گذاشته و از آن زاویه به انسان نگریسته است و کمتر مکاتبی پیدا میشوند که انسان را با یک جامعیت نگاه کند و همه جوانب او را در نظر بگیرد. درحالیکه مولانا در نی نامه به خوبی به این نوع عینکها اشاره میکند و از نی که مرادش همان آدمی است، واقعاً به خوبی و جامع یاد میکند و از آن در آغاز مثنویاش میگوید.
طالبی دلیل آنکه مولانا از میان مجموعه آلات موسیقی که در آن دوره موجود بوده و یا دیگر تمثیلهایی که میشد از آن بهره بگیرد؛ نی را برای بیان مقصودش انتخاب کرد، گفت: از منظر مولانا نی همان انسان است و در نی دمیده میشود و ما این دمیده شدن را از خداوند در قرآن مشاهده کردهایم که میفرماید من از روح خودم در انسان دمیدم و در اینجاست معلوم میشود که انسان و شناختنش و جامع نگاه کردن به آن مهم است.
وی تاکید کرد: تمامی انسانها برای پی بردن به حقیقت حیات و انسان و به دنبال پاسخگویی و یافتن جواب این سه پرسشاند (از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم؟) که مولانا به خوبی به این سوال اساسی پرداخته است.
این مدرس ضمن تشریح کامل ادراکات حسی، عقلی و شهودی، اظهار کرد: ادراک شهودی مقولهای تشکیکی همچون نور است که هرچقدر به سمتش حرکت کنیم بیشتر و بهتر به آن نور و حقیقت نزدیکتر میشویم و کلام مولانا از این شهود سرچشمه گرفته که وی در شعر خام بُدم (ادراکات حسی) پخته شدم (ادراکات عقلی) سوختم (ادراکات شهودی) بدان اشاره دارد و این سوختن مولانا مربوط به شهود وی است.
مجتبی طالبی در خاتمه و در جمعبندی سخنانش، گفت: از کلام حضرت مولانا به این نتیجه میرسیم که انسان را تنها در ظاهر جسمانیاش نبینیم و شایسته است با داشتن ادراکات متعدد آدمی بکوشد تا به مرحله شهود و به عالم اکبر برسد.
نظر شما