گفتوگوی ایبنا با محمودجواد بخشیزاده؛
جلوهگری ادبیات فارسی روی صحنه تئاتر/ «تنبورزن آواره» به شیراز رسید
محمدجواد بخشیزاده، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر که پس از اجرای موفق نمایش «لیلی و مجنون» در تدارک روی صحنه بردن یکی از حکایتهای مثنوی معنوی روی صحنه تئاتر است، از اینکه «ادبیات فارسی در میان تئاتریهای ایران جایگاه مناسبی ندارد» انتقاد کرد.
بخشی زاده چند دهه است با اجرای گروه سپید در محل سفرهخانه قدیمی خود در مجموعه زندیه شیراز، نقش مهمی در آشنایی مردم با ادبیات فارسی و هنرهای نمایشی دارد.
او هم در جوانی مثل بسیاری از هنرمندان تئاتر به دنبال اجرای نمایشنامههای کلاسیک جهان بود اما اتفاقی جالب نقطه عطف زندگی هنری او شد؛ «نمایشی از یکی از نمایشنامه نویسان شناخته شده فرانسه را در زندان مرکزی شیراز برای مددجویان اجرا کردیم اما صحبتهای یک زندانی در پایان اجرا مسیر زندگی هنری من را تغییر داد او گفت مگر ادبیات فارسی خودمان قابلیت اجرا و تبدیل شدن به نمایش ندارد که این متون بیگانه را نشان مردم میدهید؟!»
بخشیزاده که پیش از آن نمایشهای کلاسیک اروپا همچون ساموئل بکت و ویلیام شکسپیر را اجرا کرده بود، با این تلنگر، مطالعه ادبیات کلاسیک فارسی را آغاز کرد و سراغ شاهنامه رفت؛ «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» نمایشهایی است که بخشی زاده به روی صحنه برد و در کشور مورد توجه قرار گرفت.
خودش میگوید: در نمایش رستم و سهراب، خودم نقش رستم و فرزندم در نقش سهراب ایفای نقش کرد. در صحنه به قتل رسیدن سهراب، واقعا احساس میکردم فرزندم را میکشم و همیشه اشک میریختم!
بازیگر فیلم سینمایی «ملک سلیمان»، پس از آن بارها نمایشنامههایی را با استفاده از متون کهن ادبیات فارسی همچون «معرکه در معرکه»، «سعدی مرد سخن»، «دلدار»، «پیرچنگی»، «فروغ بیپایان»، «فرشتگان قصهگو»، «پهلوان اکبر میمیرد» و ... بیش از 100 نمایشنامه دیگر را به روی صحنه برده است.
بخشی زاده در آخرین اجرای نمایشی خود سراغ «لیلی و مجنون» یکی از متون مهجور ادبیات فارسی رفت؛ تعجب نکنید! لیلی و مجنونی که ابن هنرمند پیشکسوت امسال در شیراز به روی صحنه برد، با شاهکار نظامی گنجوی متفاوت بود.
بخشی زاده در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: از جمله کسانی که به نظم داستان لیلی و مجنون پرداخته، مکتبی شاعر قرن نهم هجری شیراز است. مکتبی در این منظومه داستان عشق مجنون و لیلی را به تصویر کشیده است؛ عشقی که شاید در نظر اول عشقی ظاهری و زودگذر است اما در عمق آن ریشه در عشق حقیقی دارد که در تار و پود آن دو ریشه دوانده است.
بازیگر فیلم «در مسیر تندباد» با «لیلی و مجنون» نام این شاعر را در شیراز زنده کرد و حالا پس از دورخوانیِ «تنبورزنِ آواره» از مثنوی معنوی به دنبال اجرای آن است؛ «این نمایش روایت چوپانی است که برای رسیدن به معشوق به خنیاگری مبدل میشود اما پس از رضایت معشوق او را رها میکند و به دنبال عشق حقیقی است».
این هنرمند در نمایشهای خود از متون اصلی بهره میبرد با این حال نمایشنامههایش را خودش مینویسد و لباسهای نمایش را نیز همسرش میدوزد و فرزندانش هم در کنار سایر بازیگران ایفای نقش میکند.
بخشی زاده از جای خالی ادبیات روی صحنه تئاتر در ایران گلایه دارد: «بدون شک شاهنامه، مرزبان نامه، گلستان و بوستان سعدی، مثنوی، خمسه نظامی، منطق الطیر و... قابلیت دراماتورژی و مبدل شدن به شاهکارهای نمایشی را دارند اما متأسفانه هنرمندان جوان دچار نوعی خودباختگی در برابر ادبیات نمایشی غرب هستند».
بازیگر فیلم «دل و دشنه» گفت: نباید این واقعیت را فراموش کرد که تئاتر کلاسیک از غرب وارد ایران شده و من هم منکر استفاده از تجربیات و پیشرفتهای تئاتر مدرن نیستم اما متون نمایشی باید برای فرهنگ این مردم چیزی برای گفتن داشته باشد در غیر این صورت محکوم به شکست است.
بخشیزاده آرزوی خود را هم به روی صحنه بردن رزم گردآفرید عنوان کرد و گفت: هنرمندان مدیون فرهنگ این سرزمین هستند و باید دین خود را به مردم ادا کنند که استفاده از متون کلاسیک و حتی معاصر ادبیات فارسی در نمایش کمترین کاری است که هنرمندان تئاتر دراین مسیر میتوانند آن را به انجام برسانند.
نظر شما