جلیلی درباره اینکه چگونه توانسته به نگاهی نو و جدید در تصویرگری برسد، میگوید: من برعکس اینکه کتاب بخوانم بیشتر زندگی کردم و دوره عاشقی خوبی را طی کردم و در این دوره سرفصل کار هنری را یافتم و متوجه شدم اگر عشق را مرکب بدانیم نه مقصد، میتوانیم به مقصدهای بزرگ دست پیدا کنیم. وقتی مرکب بودن عشق را بدست آوردم از ایدههای مختلف سرشار شدم.
این تصویرگر میافزاید: اگر هوش و ذکاوتمان را در لحظه بکار ببریم به سرفصلهای کتابهای بزرگ میرسیم. سرفصلهای کتابهای بزرگ در لحظههای کوچک بوجود میآید. من به خلاصهگویی تصویری بیان و محتوا رسیدم و لحظههای کوچک را به فیلم تبدیل کردم و فیلمهای کوتاه یک دقیقهای میسازم.
او معتقد است تا زمانی که قالبها را نشکنیم به خلاقیت و نوآوری نمیرسیم و دربار طرحها و فعالیتهایش توضیح میدهد: من طرحها و ایدههای فراوانی دارم که اجرای آنها در جذب کودکان به کتابخوانی تاثیر زیادی دارد. یکی از این طرحها، طرح کتاب- بنر بود که چند سال پیش به موسسه خانه کتاب ارائه دادم و نوعی طرح کتاب دیواری است که در آن، کتاب در 4 صفحه خلاصه میشود و روی بنر کار می شود و کودکان و نوجوانان ضمن راه رفتن کتاب را میخواند. همچنین طرح سفره کتاب نیز طرح دیگری است که الان در دست تولید است و به زودی وارد بازار میشود. در این طرح سفرههایی طراحی شده که برحسب موضوعات مختلف مرتبط با آداب و فرهنگ و سنت ایرانی مانند نوروز، یلدا، عقد، حضرت ابوالفضل(ع)، افطار، جنگ و ... و همچنین استانهای مختلف طراحی شده است و در هر سفره بنا بر موضوع و استان مورد نظر کودکان، نوجوانان و بزرگسالان میتوانند ضمن غذا خوردن، شعر و داستان بخوانند و تصاویر کتابها را ببینند. شیوههای تصویرگریاش را هم تغییر دادم و جدید کردم مثلا با نخهای قالی کتابها را مصور کردهام. از ترکیب سنگ و قالی تصویرسازی کردم یا براساس سنتها و سوغاتهای شهرهای مختلف مانند سوهان قم، گز اصفهان، حصیر جنوب و ... تصویرسازیهایی برای کتابها انجام دادهام.
جلیلی در ادامه به کتابی اشاره میکند که همه تصاویر آن را با پول برای بچهها طراحی کرده و در آن به بچهها یادآوری کرده که با فکر و خلاقیت میتوانند صاحب سرمایه شوند. قصه از اینجا شروع میشود که با استفاده از تصاویری که روی پولهاست کتابی تصویرگری کرده و قصهای نوشته است. مثلا روی 20 تومنی عکس کشاورزی میبینیم که در حال بیل زدن است. برحسب این عکس داستان کودکی را بیان کرده که یک اسکناس 20 تومانی از مادرش میگیرد تا نان بخرد اما در نانوایی متوجه میشود که با این پول مقدار محدودی میتواند نان بخرد. به تصویر روی پول نگاه میکند و در عالم خیالش با مادرش به روستایشان میروند و با این پول گشت و گذار میکند و متوجه میشود که اگر در روستایشان کشاورزی را احیا کند، با این پول میتواند به یک جهان دست یابد.
این تصویرگر و مستندساز که در گذشته فستیوال کودکی به نام «شهرآینده جهان را طراحی کنید» را برگزار کرده و کتاب آن نیز منتشر شده است، از برگزاری فستیوال جدیدی برای کودکان به نام «ایران به روایت کودکان» خبر میدهد و میگوید: فراخوان این فستیوال تا دو ماه دیگر منتشر میشود و در آن از تمام بچههای ایران میخواهیم در هر نقطهای از ایران زندگی میکنند آداب و تاریخ و فرهنگ و جاذبه تاریخیاش را تصویرسازی و برای ما ارسال کنند. از مجموع آنها 31 کتاب به نام استاننامه و یک کتاب نفیس به نام «ایران به روایت کودکان» با همکاری بانک صادرات و کانون پرورش فکری منتشر میشود.
نظر شما