کتاب «مقدمهای فلسفی بر علوم شناختی» نخستین متن اساسی در ارائه یک بررسی جامع از علوم شناختی در معنای کامل آن است. رویکرد ویژه هره به علوم شناختی، رویکردی ترکیبی است: میان دو قطب اصلی موجود در علوم شناختی، یعنی رویکرد گفتمانی محض از یک سو و رویکرد عصبزیستشناختی محض از سوی دیگر، رویکردی میانه وجود دارد که در آن سه دستور زبان شخصبنیاد، انداموارهبنیاد و ملکولبنیاد با یکدیگر همساز میشوند.
برای رسیدن به چنین تعادلی، هره در فصول مختلف کتاب نخست میکوشد هستیشناسی واقعگرایانه و قابلدفاعی برای روانشناسی و علوم شناختی فراهم آورد. آنگاه از خلال معرفی ابزارهایی مفهومی، مانند مدل، دستور زبان، معنا، جهتمندی، هنجارمندی و موضعمندی، نوعی مطالعه غیرتقلیلگرایانه و غیرشیءانگارانه از قلمرو انسان و جهان اجتماعی او پیشنهاد میکند. دست آخر، نشان میدهد که این برنامه پیشنهادی چگونه میتواند با نمونهها و مسائل انضمامی و ملموس روبهرو شود و در کجا از رویکردهای رایج فاصله میگیرد.
نظر شما