مجموعه داستان رضا فکری، داستاننویس و روزنامهنگار به چاپ دوم رسید.
«بهشت برین»، «مزرعه جوانی»،«بالاحصار»، «بغ»، «نان گرد»، «پشت به باد»، «خودمعرف»، «نصفه و نیمه»، «نان گرد» و «بینام» از داستانهای این مجموعهاند.
در بخشی از داستان «بینام» میخوانیم:
«امروز دوباره برای مشت ومال دادنت میآیند. هر بار که جایی از بدنت را تکان میدهی من دلم می لرزد و همهشان را بالای سرت جمع میکنم. کاری بلد نیستند جز اینکه گند بزنند به حال خوشم «این تکانها فقط یکجور رفلکس عضلانی است.» میدانم که نمیخواهند امید الکی بهم بدهند ولی اگر دلبت به این دنیا نباشد که اینطوری نمیشوی، میشوی؟ تازه اگر بنا بود به این زودی بروی چرا همان دو سالگیات نرفتی؟ همان وقت که داشتی کنار جوی آب بازی می کردی؟ خواهرت را توی خانه گذاشته بودم. تو را بغل گرفتم و با خودم بردم سر فشاری. چه میدانم حواسم کجا رفته بود؟ «دنیا، دنیا، دل من شد اسیرش.» را می خواندم یا یک چیز دیگر، درست یادم نیست. یک وقت به خودم آمدم دیدم نیستی، گشتم. همهی زنها هم آمدند و با هم گشتیم...»
این مجموعه داستان برای اولین بار در سال 1391 به چاپ رسیده بود. رضا فکری هماکنون به عنوان روزنامهنگار با مطبوعات و رسانهها همکاری میکند.
مجموعه داستان «چیزی را به هم نریز» نوشته رضا فکری در 90 صفحه و تیراژ 500 نسخه در سال 1397 به قیمت 15000تومان در مجموعه قصه نو از نشر افکار منتشر شده است.
نظر شما