پنجشنبه ۸ آذر ۱۳۹۷ - ۲۲:۱۱
موزه،‌ متنی است که توسط انسان‌ها خوانده می‌شود

نجومیان می‌گوید: اشیا به واسطه قرار گرفتن در موزه در چارچوبی قرار می‌گیرند که آن‌ها را وارد یک نظام معنایی مجدد می‌کند و تبدیل به متن شده و خوانده می‌شوند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه رونمایی و معرفی کتاب «موزه‌خوانی» نوشته رضا دبیری‌نژاد با  حضور نویسنده،‌امیرعلی نجومیان و سجاد باغبان‌ماهر در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

 در ابتدای نشست سجاد باغبان ماهر به عنوان مقدمه بحث گفت: هدف نشانه شناسی بررسی،‌تحلیل و تفسیر فرآیندهای معناسازی است و اینکه چگونه معنا تولید و خوانش می‌شود. ما در نشانه‌شناسی با نظام و رمزگان و دستور زبان مواجه هستیم. در اینجا می‌خواهم هفت نکته هم درباره موزه بگویم تا متوجه ارتباط موزه با حوزه نشانه شناسی شویم. اول اینکه؛‌موزه را به مثابه یک نظام متن‌ساز می‌توان در نظر گرفت. دوم؛ موزه را به مثابه گفتمان و نمادی از گفتمان‌هایی مانند شرق‌شناسی، دیگری سازی، بافت زدایی، تقدس زدایی و باز مقدس‌سازی در نظر گرفت. سوم موزه را به مثابه یک نهاد حقیقت ساز و حقیقت یاب در نظر گرفت. چهارم، موزه و موزه‌دار را به مثابه کنش‌گر فعالی در نظر گرفت که نقطه مقابل برداشت قبلی است و لایه‌های متعدد معنا و فضا می افزاید. از مهمترین لایه‌های معنایی موزه نام‌گذاری اشیا و سالن‌هاست. پنجم، می‌شود به موزه به مثابه پیرامتن نگاه کرد و به ‌مانند یک رسانه. موزه‌دارها الزاما مولفان آن متن‌ها نیستند و خالق خرده‌پیرامتن‌های متعددی‌اند که آستانه ورود مخاطب را به جهان متن مهیا می‌کنند. ششم، گاهی موزه‌ها و موزه‌دارها خالق متن هستند. در اکوموزه‌ها، مولفین متن‌ها،‌موزه‌دارها هستند. هفتم، موزه را به مثابه یک نهاد مرجعیت و مشروعیت در نظر گرفت.

سپس در ادامه نشست امیرعلی نجومیان بحث نشانه شناسی را ادامه داد و گفت: موزه یک کلان‌متن و هایپرتکست است و دبیری‌نژاد با این کتاب مبحث جدیدی از موزه‌شناسی را وارد ایران کرده است. موزه متنی است مشتمل بر متن‌هایی زیاد با کارکردهایی متفاوت. این کتاب از رویکرد نشانه شناسی به موزه پرداخته و به گفته مولف از درس‌گفتارهای فرزان سجودی در این حوزه بهره فراوان برده است. نقش موزه در کار کرد معناسازی به شخصه همیشه برایم جالب بوده است. من صحبت‌هایم را درباره این کتاب و بحث موزه به سه بخش تقسیم می‌کنم؛ بخش اول درباره بوطیقای نشانه‌شناختی موزه، بحث دوم درباره سیاست موزه و سازوکار معنایی آن در قدرت و ایدئولوژی و بخش سوم پیشنهاداتی برای آینده موزه در ایران.

این نشانه‌شناس بخش اول بحث خود را اینگونه آغاز کرد:  نشانه‌شناسی درگیر معناست. نشانه‌شناسی بیش از یک دانش یک پارادایم و چارچوب است که از آن به دنیا می‌نگریم. آنچه در نشانه‌شناسی معنا را می‌سازد، بازنمایی است و تمرکز نشانه شناسی بر فرآیندهایی است که ما با استناد به آن به درک معنایی می رسیم. استوارت هال نشانه شناس می‌گوید؛ بازنمایی تولید معنای مفاهیم در ذهن به واسطه زبان است. ما وقتی در موزه قرار می‌گیریم چند چیز به واسطه زبان برایمان بازنمایی می‌شود؛‌یک، آثار و یادگارهای گذشته، دوم،‌تاریخ به دو شکل سیر و روند تاریخ و نقاط عطف تاریخ و سوم،‌کنشگران. حال باید ببینیم موزه چگونه این سه آیتم را بازنمایی می‌کند؟ پاسخ این است از طریق ابژه‌ها. اشیا به واسطه قرار گرفتن در موزه در چارچوبی قرار می‌گیرند که آن‌ها را وارد یک نظام معنایی مجدد می‌کند و تبدیل به متن شده و خوانده می‌شوند. در نهایت موزه،‌ متنی است که توسط انسان‌ها خوانده می‌شود. این متن‌ها می‌توانند دیداری،‌شنیداری و نوشتاری باشند. برای این کار موزه باید این متن‌ها را در معرض نمایش بگذارد و مرحله بعدی و مهم‌تر روایت‌سازی از ابژه‌هاست. موزه،‌ ابژه‌ها را در چیدمان و شکلی ویژه قرار می‌دهد تا برای مخاطب داستان پردازی کند. روایت سازی از مهمترین ویژگی‌های هر کنش معناساز است. انسان باید از تاریخ خودش روایت بسازد و وقتی ما روایت‌هایی برای زندگی فردی و تجربیات جمعی نداشته باشیم به لحاظ هویت دچار مشکل می‌شویم. روایت در تمام 24 ساعت با ما هست و موزه‌ها از این ابزار استفاده می‌کنند. سومین فرم بازنمایی موزه‌ها، پرفورمنس و اجراست.

وی افزود: موزه فضایی برای آموزش علم و دانش، حفظ میراث، بازآفرینی واقعیت، روایتی از تاریخ، خلاقیت و نوآوری و نقطه تلاقی بین  دانش و جامعه است.

                          
                          سجاد باغبان‌ماهر

نجومیان در بخش دوم صحبت‌های خود عنوان کرد: من به موزه یک نگاه‌ نشانه‌شناسی اجتماعی و فرهنگی دارم. موزه درگیر ایدئولوژی‌ها و تفسیرهاست. موزه یک فضای خنثی نیست و در آن مجموعه‌ای از ارزش‌های ایدئولوژیک شکل گرفته است و به همین دلیل موزه‌ها فضایی هستند برای تفسیر. هر بازنمایی در موزه یک جور سوگیری دارد. بازنمایی موزه‌ها یک تصویر خیالی از واقعیت را منعکس می‌کند. موزه‌ها درگیر انتخاب هستند تا اینکه چه چیزهایی را به نمایش بگذارند و سوال این است که این ابژه ها چه میزان از واقعیت آن دوره را به ما نشان می‌دهند و در درک و تفسیر ما از آن دوره موثرند. هر گونه شکل بازنمایی ریشه در نوع تفسیر دارد. موزه‌ها نماد ارزش‌گذاری نظام ایدئولوژیک در هر جامعه‌ای هستند و می‌توان با تماشای موزه‌ها گفتمان غالب و جاری در آن کشور را دانست. موزه‌ها از سه طریق این مباحث را بازنمایی می‌کنند؛ اول اینکه موزه‌ها تفسیر ویژه‌ای از تاریخ و زمان به ما می‌دهند. دوم اینکه بازنمایی از زمان در موزه‌ها به‌واسطه مکان و فضا اتفاق می‌افتد و سوم، موزه‌ها روایتی منظم از تاریخ ارائه می‌دهند. موزه‌ها جای بسیار خوبی برای دانستن تصورات یک ملت از خودش و دیگری است که این مبحث ریشه در مقالات ادوارد سعید دارد. آنجا که می‌گوید؛ ما با تغییر دیگران خود را می‌سازیم. موزه‌هایی که از خود می‌گویند،‌نقش ملیت‌ساز دارند و در پی ساختن هویت ملی هستند نه کشف آن! اما موزه‌هایی که به دیگری می‌پردازند- مانند موزه لوور- اولین چیزی که می‌گویند این است؛ من فاعل شناساندن دیگری هستم و در مقام معنادهی به دیگران. این موزه‌ها به شکلی آیرونیک از دیگران می‌گویند تا خودشان را بشناسانند و این همان چیزی است که نشان می‌دهد موزه‌ها نیز درگیر سیاست و مسائل ایدئولوژیک هستند.

نجومیان درباره وضعیت موزه‌های ایران گفت: در ایران متاسفانه این وضعیت وجود ندارد. به عنوان مثال در دانشگاه رشته‌ای به نام غرب‌شناسی وجود ندارد و فلسفه غرب در دانشگاه محدود می‌شود. اما غرب همواره خود را در مقام شناساننده دیگران قرار داده است.

                          

این استاد دانشگاه در ادامه بحث موزه و نوع تفسیرهای آن توضیح داد: سومین نوع تفسیری که موزه‌ها به ما می‌دهند،‌ تغییر ابژه‌هاست. هر ابژه به صرف بودن در موزه آن را در مقامی ویژه و مقدس قرار می‌دهد. این ارزش‌گذاری ریشه در نهادهای قدرت و دانشگاه‌ها دارد. آنچه در موزه بازنمایی می‌شود،  از حاشیه می‌رهد و وارد مرکز می‌شود. آخرین نوع تفسیر موزه‌ها،‌ تفسیری ویژه از دانش است؛ موزه ها نوعی ماشین حقیقت‌ساز هستند و کارکرد حقیقت‌سازی در ساخت معنا در یک جامعه بر عهده دارند. موزه در جهت استیلای دانشمندان و مردم عادی عمل می‌کند و فضایی مشروع می‌سازد.

امیرعلی نجومیان در انتهای بحث خود پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد موزه ها در ایران ارائه داد و گفت: موزه‌ها باید پیش از هر چیز مخاطب را در امر معناسازی دخالت بدهند تا او بتواند از بدو ورود به موزه با ابژه‌ها تعامل کند. موزه باید مخاطب را از حالت انفعال دربیاورد و خلاقیت مخاطب را تحریک کند. موزه‌ها باید فضایی برای پرسشگری ایجاد کنند و تنها گذشته‌نگر نباشند. موزه باید از بازنمایی حافظه تاریخی به تخیلات آینده حرکت کند و در نسبتی با آینده قرار بگیرد. درنهایت موزه باید روی امر در حال شدن کار کند نه امر تمام‌شده.

در انتهای جلسه نویسنده کتاب،‌ رضا دبیری‌نژاد از زحمات فرزان سجودی و امیرعلی نجومیان و دیگر کسانی که در نوشتن و معرفی این کتاب به او یاری رسانده بودند،‌ تشکر کرد و گفت: ما نیازمندی موزه‌شناسی از طریق طرح پرسش به نظام منسجمی برسد و این کتاب هم طرح همین موضوع است.  من دراین کتاب تفکیکی پنج‌گانه از موزه‌شناسی ارائه داده‌ام که عبارت است از: موزه‌خوانی، موزه‌شناسی انتقادی، موزه‌شناسی روایی، موزه‌شناسی ارتباطی و موزه‌شناسی اجتماعی.

گفتنی است سید احمد محیط طباطبایی نیز  در این نشست حضور داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها