باید به انجمنهای تخصصی حوزه کودک اعتماد کنیم
مدیرعامل موسسه خانه کتاب در این نشست با بیان اینکه دغدغه اغلب دستاندرکاران کتاب کودک و نوجوان این است که چه اقداماتی میتوان در راستای کیفیتبخشی آثار کودک و نوجوان انجام داد، به افزایش کتابهای ترجمه در بازار کتاب کتاب کودک و نوجوان و شیب تند تولید این آثار اشاره کرد و گفت: بر این اساس باید تدابیری اندیشیده شود تا توجه بیشتری به استانداردسازی کتابهای کودک و نوجوان شود. البته ما هیچوقت به دنبال ایجاد محدودیت جدیدی در این زمینه برای انتشار کتابهای این حوزه نیستیم بلکه به دنبال ایجاد اعتماد عمومی نسبت به کتابهای کودک و نوجوان در بین مخاطبان هستیم.
نیکنام حسینیپور در ادامه به سابقه تاریخی استانداردسازی اشاره کرد و افزود: در کشورهای اروپایی از قرن بیستم بحث استانداردسازی مطرح شد و کم کم این بحث به حوزه فرهنگی و اسباببازی کشیده شد. تا اینکه از دهه 60 شماره استاندارد بینالمللی کتاب در جهان و در کشور انگلستان، مطرح شد و به تدریج شکل جهانی به خود گرفت و از سال 1372 در ایران مطرح شد و ما به سازمان جهانی استاندارد بینالمللی کتاب پیوستیم و تا به حال حدود دو میلیون شماره شابک صادر شده است.
به گفته حسینیپور، به نظر میرسد در حوزه کودک و نوجوان، در زمینه جلدسازی، نوع کاغذ، تصویر و قطع کتاب نیاز به صحبتها و تبادل نظرهای بیشتری وجود دارد و اگر به ضرورت اجرای این نشان رسیدیم میتوانیم آیتمهایی را مشخص کنیم تا در سال 1398 اجرایی شود. البته ما نمیخواهیم مدل سوسیالیستی ایجاد کنیم که خلاقیت را از بین ببریم. باید به انجمنهای تخصصی حوزه کودک و نوجوان اعتماد کنیم و آنها را فعالتر کنیم.
میخواهیم به خواننده امکان تشخیص سره از ناسره بدهیم
حمیدرضا شاهآبادی نیز اظهار امیدواری کرد برگزاری این جلسات زمینهای باشد برای ایجاد ارتقای کیفی در ادبیات کودک و نوجوان و گفت: خوشبختانه سطح استقبال از کتاب کودک و نوجوان در کشور ما بیشتر از حوزه بزرگسال است و هرچه گروه سنی مخاطبان بالاتر میرود، میزان استقبال نیز کاهش مییابد و این مساله سبب شده ناشران متعددی وارد این حوزه شوند و سالانه شاهد انتشار عناوین متعددی در این حوزه هستیم. اما این تعداد نویسنده، تصویرگر و ناشر خوبی که بتواند این عناوین را پشتیبانی کند، وجود ندارد.
نخواندن برخی کتابها بیضررتر از مطالعه آنهاست
این نویسنده افزود: از سویی شاید کتابهایی بتوانند از سطح ممیزی رد شوند و کتابهای خوبی باشند اما کتابهایی هم وجود دارد که از نظر محتوایی مناسب بچهها نیستند اما با رنگ و لعاب خوبی منتشر میشوند و مطالعه نکردن این کتابها ممکن است بیضررتر از مطالعه آنها باشد و ما باید بتوانیم به خانوادهها، معلمان، مربیان و ... ناشرانی که کتاب خوب منتشر میکنند را معرفی کنیم.
او در ادامه به نقش نهادهای مدنی در حوزه کتاب کودک و فهرستهایی که منتشر میکنند، اشاره کرد و گفت: این فهرستها شامل حجم زیاد عناوینی که در کشور منتشر میشود، نیست و همه کتابها برای بررسی به دستشان نمیرسد از سویی دسترسی به این فهرستها هم برای عموم مردم امکانپذیر نیست. لذا میتوان موازینی را تحت عنوان استانداردسازی ملی کتاب کودک تعریف کنیم و آن را به نشانی تبدیل کنیم که به کتابهای کودک داده میشود اما این نشان به آن معنا باشد که این کتاب حداقلهایی را از نظر محتوا، تصویر و فیزیک کتاب برخوردارند. و این اطمینان را به خانوادهها دهد که حداقلهای شرایط کیفی در این کتابها وجود دارد و مطاله آن نه تنها بیضرر است بلکه مفید هم هست و این به معنای ایجاد مرحله دیگر ممیزی کتاب نیست، ما صرفا میخواهیم به خواننده امکان تشخیص سره از ناسره را بدهیم و اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم طی یک دوره پنج ساله شاهد ارتقای کیفی کتاب کودک باشیم و افرادی اعم از نویسنده و ناشر که نمیتوانند در این زمینه کار قابل قبول تولید کنند، از چرخه خارج میشوند.
استانداردسازی مساله اصلی ادبیات کودک و نوجوان نیست
مهدی حجوانی، از دیگر شرکتکنندگان این نشست بود که به نمایندگی از سوی انجمن نویسندگان کودک سخن گفت. او موضوع این جلسه را موضوع محور دانست و گفت: بهتر بود این جلسه مسالهمحور باشد. اگر مسالهمحور نگاه کنیم، این مبحث، مساله اصلی ادبیات کودک و نوجوان و کتاب کودک نیست و اولویت ندارد. ما در حال حاضر دچار سریدوزی نویسندگان خلاقی هستیم که مجبورند برای امرار معاش اینکار را انجام دهند و کارهایشان با کارهای معصومانهای که پیشتر منتشر میکردند، قابل مقایسه نیست. همچنین امروزه با پدیده قاچاق کتاب مواجهایم، کتابهایی که جزء آمار کتابخوانی به حساب میآیند.
جرات نمیکنیم بحث استانداردسازی را در حوزه ادبیات بزرگسال مطرح کنیم
این نویسنده و سرویراستار افزود: اما اگر به موضوع این نشست برگردیم این ابهام وجود دارد که کتابهای مورد بحث ما درباره کدام دسته از کتابهای کودک و نوجوان است، هرچند که به اعتقاد من این برنامه نهایتا به شکلی از سانسور میرسد. ما در زمینه استاندارد کتاب از نظر محتوا و فیزیک، جشنوارههای مختلفی داریم که برگزار میشود مانند جایزه لاکپشت پرنده، شورای کتاب کودک، وزارت فرهنگ و ارشاد و جشنوارههای سالیانه و فصلی. وقتی مسائلی در قالب تشویق، توصیه و دادن جایزه مطرح میشود، خوب است اما اگر استانداردسازی مربوط به ادبیات شود، نامعقول است.
نگران سیطره نگاه دولتی بر ادبیات کودک هستم
حجوانی در ادامه بیان کرد: من نگران سیطره نگاه دولتی بر ادبیات کودک هستم و با نظارت پیش از چاپ به معنای سانسور موافق نیستم. سانسور پیش از چاپ باید به نظارت پس از چاپ تبدیل شود. من نگران این مساله هستم که با این برنامه جامعه به سوی همسانسازی پیش رود و مانع گسترش نگاه زیباییشناسی میشود. اینکه برخی میگویند ادبیات کودک و نوجوان جوهره ادبی ندارد تا حدی به رفتارهای ما برمیگردد چون ما جرات نمیکنیم در حوزه ادبیات بزرگسال بحث استانداردسازی را مطرح کنیم در حوزه ادبیات کودک مطرح میکنیم. در کدام کشور اروپایی که ادبیات کودک پیشرفتهای دارد، ادبیات کودک را استانداردسازی کرده است؟ اگر استانداردسازی به صورت فیزیکی وارد حوزه ادبیات کودک و نوجوان شود به این معنا که جلوی انتشار برخی آثار گرفته شود، اعمال نوعی محدودیت در این زمینه است.
استانداردسازی کتاب کودک اعمال محدودیت است
سیدعلی کاشفی خوانساری، نماینده فصلنامه نقد کتاب کودک و نوجوان، نیز در این نشست استانداردها را به دو دسته اجباری و اختیاری تقسیم کرد و گفت: در ابتدا باید مشخص شود که این استانداردسازی در کدام دسته قرار میگیرد. اگر در دسته اختیاری قرار بگیرد که سالهاست از سوی نهادهای مختلف اجرا میشود. مثلا فهرست کتابهای خوبی که محمد پروین گنابادی در سال 1312 برای دانشآموزان منتشر کرد و ابتدای آن معیارهای کتابهای مناسب برای دانشآموزان را بیان کرد از جمله همین موارد است. در کتابهای تئوری ادبیات کودک و نوجوان هم عمده بحث همین استانداردهاست. با شکلگیری نهادهای مختلف در حوزه ادبیات کودک نیز به جوایز مختلف ادبی رسیدیم و سالانه فهرستهای مختلفی از سوی این نهادها منتشر میشود. این نوع استانداردسازی اختیاری در سراسر دنیا در سراسر حوزهها وجود دارد و با درجه و ستاره مشخص میشود.
او در ادامه به استانداردهای اجباری اشاره کرد و گفت: اگر این استانداردسازی اجباری باشد هم قبلا انجام شده است و بنابر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی هیات نظارت برکتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشود و آییننامه مشخصی دارد که در آن به همه موارد اعم از سلامت روانی، اخلاقی و فیزیکی کتاب توجه شده است و وظیفه هیات نظارت بر کتاب کودک تدوین همین استانداردهای اجباری است.
به گفته این نویسنده، اگر منظور از استانداردسازی این است که چگونه باید باشد و چه معیارهایی باید داشته باشد قابل بحث است درغیر اینصورت استانداردسازی اجباری و اختیاری کتاب کودک از سوی نهادهای دیگر در کشور اعمال میشود و ایجاد نهاد دیگری در این زمینه ایجاد محدودیت دوباره برای انتشار کتاب کودک است.
درج نشان استاندارد به مصرفکننده اطمینانخاطر میدهد
سیدسعید میرمحمدصادق، معاون فرهنگی موسسه خانه کتاب، نیز در این نشست از منظر مصرف کننده ادبیات کودک سخن گفت و به نقش «نشان» در انتخاب کتاب کودک اشاره کرد و گفت: معمولا فهرستهایی که از سوی نهادهای مختلف اعلام میشود، به دست مصرفکنندگان نمیرسد اما درج نشان استاندارد، روی کتاب به مصرفکننده اطمینانخاطر بیشتری میدهد.
او افزود: معمولا دیدگاه و نظراتی در پس هرکدام از این فهرستها وجود دارد که به آن یونیفورم خاصی میپوشاند، درحالیکه این نشان دیگر این حس را در مصرف کننده ایجاد نمیکند. لذا اگر در این مجموعه نشستها به درج نشان استاندارد رسیدیم، باید از همه ظرفیتها برای معرفی این نشان استفاده شود.
تقویت نهادهای فعال در زمینه استانداردسازی بهتر از ایجاد نهادی جدید است
علی بوذری نیز در این نشست به لزوم شفافسازی در زمینه دلیل ایجاد چنین نهادی اشاره کرد و گفت: اگر نهادهایی که درحال حاضر در استانداردسازی کتاب کودک فعالیت میکنند، اشکالاتی دارند باید کمک شوذ مشکلات برطرف شود نه اینکه نهاد جدیدی تاسیس شود و اگر اشکال موجود این است این نهادها همه کتابها را بررسی نمیکنند ما میتوانیم در راستای رفع این مشکلات کمک کنیم. به نظر میرسد اگر نهادهای فعال در این زمینه را تقویت و حمایت کنیم کار بهتر و مفیدتری از تاسیس نهاد جدید در این زمینه انجام دادهایم.
اگر قرار است استانداردسازی کنیم ابتدا باید همین نهادهای موجود استانداردسازی شوند
هادی خورشاهیان نیز به عنوان نماینده هیات نظارت بر کتابهای کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این نشست گفت: ما تعدادی ناشر و نویسنده کاذب تولید کردهایم و در خیر و شر آن ماندهایم، کتابهایی که تولید میشود ولی استاندارد لازم را ندارد تولید این افراد است.
او با بیان اینکه حاکمیت میخواهد از هنرمندان و کارهای فرهنگی حمایت کند، گفت: چرا ناشران باید از مالیات معاف باشند؟ چرا نباید مثل هر صنف دیگری مالیات بپردازند. درحال حاضر به 14 هزار نفر به عنوان ناشر مجوز دادهایم که 12 هزارتای آنها فعالیت نمیکنند و از دوهزار ناشر فعال هم تعدادی کاذب هستند. اگر قرار است استانداردسازی کنیم ابتدا باید همین نهادهای موجود استانداردسازی شوند.
شورا توانایی ارائه فهرستهایش به همه مخاطبان را ندارد
جمیله سنجری، نماینده شورای کتاب کودک نیز در این نشست به مشکلاتی فهرستهای این نهاد مدنی با آنها روبهرو است، پرداخت و گفت: باتوجه به اینکه برای تهیه این فهرستها نیرو و توان زیادی مصرف میشود و از سوی 18 کارگروه کتابها بررسی میشوند اما این فهرستها به دست افراد خاصی میرسد، و شورا این توانایی را ندارد که فهرستهایش را به صورت رایگان در اختیار همه مردم در شهرهای مختلف قرار دهد.
لزوم توجه به معیارهای مشخص قبل از انتشار کتابهای کودک
مریم محمدزاده، نماینده نهاد کتابخانههای عمومی، نیز در این نشست بیان کرد: برای انتخاب معیارهایی که برای تدوین استاندارد ملی برای ادبیات کودک باید درنظر گرفته شود استفاده از نظرات و تجربیات متخصصان این حوزه ضرورت دارد.
نماینده دیگر نهاد کتابخانهها نیز در این نشست به لزوم توجه به معیارهای مشخص قبل از انتشار کتابهای کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: توجه به معیارهایی مانند ارزشها و فرهنگ ایرانی اسلامی، رعایت قواعد نگارش، تجدید نظر در گروههای سنی و آسیبشناسی در ژانرها مانع از انتشار کتابهای نامناسب میشود و سطح سلیقه مخاطب را افزایش میدهد.
ادبیات کودک، ادبیات تحقیرشدهای نیست و بسیار عمیق و مهم است
اعظم بزرگی، مسئول کمیته بررسی و انتخاب کتاب کانون پرورش فکری نیز در این نشست بیان کرد: ادبیات کودک، ادبیات تحقیرشدهای نیست و بسیار عمیق و مهم است. در کانون پرورش فکری 12 کارگروه وجود دارد که تقریبا همه کتابهای موجود را بررسی میکنند برای خرید و تهیه فهرست. ببه نظر من بهتر است کتابها قبل از چاپ از سوی کارشناسان این حوزه بررسی شوند.
نظرات