دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۸
ساختارهای اجتماعی اقتصاد از نگاه بوردیو چگونه است؟

روح‌اله نصرتی در یادداشتی درباره کتاب «ساختارهای اجتماعی اقتصاد» نوشته است: پیر بوردیو رویکرد جدیدی را در تحلیل موضوعات اقتصادی پیش روی محققان و خوانندگان قرار می‌دهد که البته لازمه درک آن به تعلیق درآوردن فهم‌های متعارف از اقتصاد و کنش کنشگران و نهادهای اقتصادی است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) روح اله نصرتی(استادیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران): کتاب «ساختارهای اجتماعی اقتصاد» نوشته پیر بوردیو جامعه‌شناس و انسان‌شناس فرانسوی است. این کتاب را دکتر حسن چاوشیان از متن انگلیسی ترجمه کرده و از سوی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی منتشر شده است. چاوشیان قبلا هم کتاب‌هایی از پیر بوردیو از جمله کتاب تمایز و کتاب انسان دانشگاهی را ترجمه کرده است. بنابراین آشنایی کامل ایشان به دستگاه نظری بوردیو باعث شده است، متن کتاب علی‌رغم سبک دشوار بوردیو قابل فهم شود. هر چند که به نوشته مترجم خوانندگان اثر، گوش به زنگ باشند که با متن آسانی روبه‌رو نیستند چون خصیصه سبک دشوار بوردیو این است که نهایت دقت و تمرکز را از خواننده می‌طلبد. در این نوشتار تلاش کرده‌ام ضمن معرفی کوتاه کتاب، برداشت‌های خودم از کتاب را نیز ارایه کنم.

سوید برگ در مقاله‌ای تحت عنوان جامعه‌شناسی‌های اقتصادی پیر بوردیو گفته است که بسیاری از جامعه‌شناسان مهم‌ترین کار جامعه‌شناسی بوردیو را کتاب تمایز می‌دانند که در واقع کتابی در زمینه تحلیل مصرف است. اما بوردیو در اواخر زندگی خود اعلام کرد که ایشان سه مطالعه مهم در زمینه اقتصادی دارند و آن سه مطالعه عبارت است از کار در الجزایر (60-1950)، مطالعه او در زمینه اعتبار (1963) و اقتصاد خانواده‌های تک‌نفره (1999). این سه مطالعه از طرف بوردیو به‌عنوان مطالعه اقتصادی او معرفی شده است.

اما نکته‌ای که بایستی بدان توجه کرد این است که برداشت بوردیو از اقتصاد خیلی گسترده‌تر از برداشت رایج است و فهم او فراتر از مرزهای مرسوم فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. او عنوان انسان‌شناسی اجتماعی را در ارتباط با کارهای اولیه خود در الجزایر به‌کار برد و مقاله پروبلماتیک خود در زمینه نحوه مطالعه اقتصاد را با عنوان اصول انسان‌شناسی اقتصادی نگاشت که در کتاب ساختارهای اجتماعی اقتصاد نیز به صورت کامل آمده است.

اشاره او به انسان‌شناسی دوباره ما را به این واقعیت سوق می‌دهد که بوردیو تلقی خیلی گسترده‌ای از پدیده اقتصاد داشته است. برداشت او فقط شامل مولفه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیست، آن‌چنان که جامعه‌شناسی اقتصادی مرسوم تمایل به درک اقتصاد در چهارچوب همین مولفه‌ها دارد، بلکه مولفه فرهنگی نیز  در رویکرد بوردیو مهم است.


کتاب «ساختارهای اجتماعی اقتصاد» پیر بوردیو تلاشی در راستای نقد رویکرد نئوکلاسیک اقتصادی و اتخاذ رویکردی انسان‌شناختی در تحلیل پدیده‌های اقتصادی است. هر چند که بوردیو قائل به تفکیک پدیده‌ها به صورت اقتصادی و فرهنگی نیست. بوردیو در این کتاب تلاش کرده است تحلیل‌هایی فراتر از تحلیل‌های متعارف اقتصادی در مساله اقتصاد به ویژه با تاکید بر مطالعه تجربی و میدانی ارایه کند. وی تلاش کرده است دستگاه نظری خود را با ارجاع به مطالعات میدانی و تجربی در زمینه مسکن در فرانسه، اقتصاد مبتنی بر شرف و اعتبار در الجزایر، عوامل اقتصادی و فرهنگی پراکسیس‌های پس‌انداز، اعتبار یا سرمایه‌گذاری و تحلیل بانک‌ها و مشتریان قوام ببخشد. در این کتاب بوردیو به شرح ذیل رویکرد نئوکلاسیکی به اقتصاد را به لحاظ نظری و روشی به چالش کشیده است.

بوردیو معتقد است دانش اقتصاد بر پایه اقدام به انتزاع  نوع خاصی از پراکسیس (کرد و کار) از بستر نظم اجتماعی شکل گرفته است. دانشی که یک ساحت از حیات بشری را مستقل و منفک از ساحت‌های دیگر قلمداد کرده و با درکی ریاضی‌وار از کنش اقتصادی تلاش کرده است داعیه‌های نظری عام و جهان‌شمول در تحلیل کنش اقتصادی ارایه کند. بوردیو از طریق کارهای تجربی و میدانی تلاش می‌کند نشان دهد که اقتصاد در چارچوب درکی انسان‌شناختی پدیده اجتماعی تام است. یعنی قابل تقلیل به یک عرصه و به یک بعد مشخص نیست و پراکسیس اقتصادی حک شده در بستر نظم اجتماعی است.

بنابراین در تحلیل موضوعات اقتصادی نیاز به اتخاذ رویکردی همه جانبه و کامل به موضوع است و برای تحلیل مساله اقتصادی به عنوان مثال مسکن فقط دانش بانکداری، بازار، شرکت‌ها کافی نیست، باید از همه شناخت درباره ابعاد مختلف نظم اجتماعی از جمله خانواده، مدرسه، دولت، سازمان‌های مردم نهاد، اتحادیه‌های کارگری برای تحلیل موضوع اقتصادی کمک گرفت.

درک کنش اقتصادی فقط با داعیه‌های عام و جهان‌شمول نظری و استفاده از مفاهیم  ثابت و یکسان و مفاهیم فرازمانی و فرامکانی میسر نیست. وی در مطالعات خود برای درک موضوع اقتصادی با استفاده از مطالعات تجربی دستگاهی از مفاهیم جدید (سرمایه، میدان، عادت‌واره) را می‌سازد که در حکم نظریه بدیل برای فهمیدن کنش اقتصادی است.

معرفی این مفاهیم فقط جنبه‌ای از چرخش زبانی کلی‌تری است که لازمه بیان دیدگاهی درباره کنش اقتصادی است که از بیخ و بن با آنچه پایه و اساس اقتصاد نئوکلاسیک محسوب می‌شود تفاوت دارد. به عنوان مثال بوردیو در دستگاه نظری خود با درک جامع و کاملی، به جای مفهوم تصمیم‌گیری، مفهوم طبع و قریحه و به جای مفهوم عقلانی، مفهوم معقول را به‌کار می‌برد.
 
بوردیو معتقد است برای درک کنش کارگزاران و نهادهای اقتصادی نیازمند به تعلیق درآوردن تمام باورها و تعهدات همیشگی خود نسبت به اندیشه‌ها و موضوعات از پیش شکل گرفته عقل سلیم هستیم. باورها و اندیشه‌هایی که در چارچوب اقتصاد نئوکلاسیک به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر و اجتناب‌ناپذیر کنش تعریف شده است. به عنوان مثال استفاده از مفاهیمی چون حسابگری، انسان اقتصادی، انتخاب عقلانی و غیره نه تنها در مقام درک کنش اقتصادی به عنوان مفاهیم بدیهی انگاشته می‌شوند، بلکه فراتر از مفهوم‌سازی برای درک کنش، ماهیت انسان نیز براساس آنها تعریف می‌شود.

وی معتقد است ما باید خود را با سازو برگ‌های معرفتی تجهیز کنیم که نه فقط چند بعدی بودن و چند کارکردی بودن کنش‌ها را به تعلیق در نمی‌آورد بلکه ما را قادر به ساختن مدل‌های تاریخی می‌کند. مدل‌هایی که با دقت، کنش‌ها و نهادهای اقتصادی را همانطور که در مشاهده تجربی نمایان می‌شوند توضیح می‌دهد.

بوردیو معتقد است تئوری‌های اقتصادی با داعیه جهان‌شمول و با گرایشی قوم‌مدارانه درصدد تحلیل رفتار و کنش کنش‌گران و کارگزاران عام اقتصادی هستند که به صورت عقلانی رفتار می‌کنند. چنین پیش‌فرض‌هایی قوم‌مدارانه و تاریخ زدوده است. فقط با دست کشیدن از پیش‌داوری ضد تکوینی علم محض می‌توان واقعیت اجتماعی را دوباره از وجه درست و در خورشان نمایش داد.

بوردیو معتقد است برای درک کنش اقتصادی برخلاف اقتصاددانان نیازمند توجه به ساختارهای عینی و دگرگونی آنها و اتخاذ رویکرد تاریخی است. در برابر نگاه غیر تاریخی اقتصاددانان باید از یک سو خاستگاه قریحه و طبایع اقتصادی کارگزاران و کنشگران اقتصادی به ویژه سلیقه‌ها و نیازها، گرایش‌ها و استعدادهای آنها برای محاسبه، پس‌انداز و غیره را بازسازی کرد و از سوی دیگر خاستگاه خود میدان اقتصادی را از نو بازسازی کرد.

بوردیو برخلاف اقتصاددانان نئوکلاسیک روی اهمیت دولت انگشت می‌گذارد و معتقد است بدون شک کمتر بازاری پیدا می‌شود که همچون بازار مسکن نه فقط تحت کنترل دولت باشد بلکه از اساس به دست دولت برساخته می‌شود. وی اهمیت دولت را در سیاست‌گذاری مسکن در فرانسه و به صورت مطالعه تجربی نشان می‌دهد.

کتاب «ساختارهای اجتماعی اقتصاد» رویکرد جدیدی را در تحلیل موضوعات اقتصادی پیش روی محققان و خوانندگان قرار می‌دهد که البته لازمه درک آن به تعلیق درآوردن فهم‌های متعارف از اقتصاد و کنش کنشگران و نهادهای اقتصادی است. در این کتاب اقتصاد در متن جامعه درک می‌شود. بوردیو در ساختارهای اجتماعی اقتصاد، سه مفهوم کلیدی منش، میدان و انواع سرمایه را ارائه کرده است.

اگر اصول انسان‌شناسی اقتصادی به‌عنوان برنامه نظری بوردیو تعریف شود، مبنی بر اینکه چگونه موضوعات اقتصادی را در جامعه مدرن بایستی تحلیل کرد. ساختارهای اجتماعی اقتصاد یک پژوهش تجربی است که بر اساس این الگوی پارادایمی انجام شده است. ساختارهای اجتماعی اقتصاد نه تنها نحوه تحلیل تجربی موضوع اقتصادی مشابه را با استفاده از سه مفهوم کلیدی بوردیو فراهم می‌سازد، بلکه نظریه بازار او را نیز به تصویر می‌کشد. دو مفهوم کلیدی، تحلیل بوردیو از بازار را متفاوت از رویکردهای مرسوم می‌سازد.

اول اینکه تقاضا و عرضه هرگز مشخص نیستند بلکه بایستی به‌صورت اجتماعی ساخته شوند. دوم اینکه کنش متقابل در بازار تحت تأثیر نیروی میدان صورت می‌گیرد. چیزی‌ که در بازار اتفاق می‌افتد رابطه دوطرفه و یا در واقع رابطه سه طرفه است. بین دو عامل (خریدار و فروشنده) و فضای اجتماعی که کنشگران (عاملین) در درون آن جای گرفته‌اند. در ساختارهای اجتماعی، تقاضا اشاره به افرادی دارد که قصد خرید خانه برای خانواده خود را دارند.

بوردیو با دقت، منش‌های خریداران متفاوت را با استفاده از پیمایش ملی در نیمه دهه 1980 ترسیم می‌کند. او همچنین به دقت بیان می‌کند که اهمیت خانه خیلی بیشتر از وجهه پس‌انداز مالی آن است. مردم علاوه بر پول، وقت، کار و احساساتشان را در خانه انباشته می‌کنند. خانه جایی برای زندگی خانواده است و بنابراین سرشار از پیوند اجتماعی، فرهنگی و اهمیت نمادین است. خانه حتی می‌تواند به‌عنوان یک چیز مقدس توصیف شود.

وی میدان تولیدکنندگان را نیز بر اساس آمارهای ملی بررسی کرد. بر اساس این آمارها اکثر مردم دنبال خانه‌‌هایی یگانه و منحصر به فرد هستند. این موضوعی است که بنگاه‌ها بدان آگاهی دارند. بنگاه‌های کوچک توانایی ساخت خانه‌های سفارشی را بیش از شرکت‌های بزرگ و تولیدکننده  انبوه دارند. این‌جاست که تبلیغات مطرح می‌شود و کتاب ساختارهای اجتماعی تحلیل جالبی از این پدیده است. بنگاه‌های کوچک نوعاً محلی هستند و نیاز به تبلیغ ندارند.

اما شرکت‌های صنعتی نیاز به تبلیغ دارند و بنابراین در تبلیغ‌هایشان از سمبل‌های فرهنگی منطبق با رویاهای خریداران استفاده می‌کنند. به‌طور خلاصه، تبلیغات نقش مهمی در ساخت فرهنگی و اجتماعی بازی می‌کنند. بوردیو در این کتاب به سیاست‌های دولت فرانسه در دهه 1970 اشاره می‌کند که دولت در تلاش بود با ارائه وام، خرید مسکن را آسان‌تر کند. وی تأکید می‌کند که در پی اجرای این سیاست‌ها، تهیه مسکن اجتماعی متوقف و به‌لحاظ تاریخی سیاست‌های نولیبرالی در فرانسه شروع شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها