مسجدجامعی در این نشست طی سخنانی گفت: من خوشحالم از اینكه این مراسم برگزار شد اما ناراحتم از اینكه دیر برگزار شد، به گونهای حس رفتن به بلوچستان دارم. آنجا یك هند كوچك است و انسان گیج میشود وقتی شدت فقر زندگی و رنج را میبیند و از سوی دیگر با روایتها و موسیقیهای این منطقه مواجه میشود.
وی با بیان اینکه ما در فضای فرهنگی گاهی به سیستان و بلوچستان ظلم میكنیم و وجوه آنجا را نمیبینیم، افزود: در یكی از فیلمهای جشنواره فجر لوكیشن بلوچستان است که فضای طبیعت در آنجا برجسته است. میدانید که كارهای دستی بلوچها نیز فاخر است اما کسی روی آن كار نكرده است.
مسجدجامعی با اشاره به اینکه در سیستان و بلوچستان به لحاظ اجتماعی مشكل داریم یادآور شد: چون تصمیمگیران با فرهنگ و هنر آنجا آشنا نیستند. من سالها پیش به جلسهای دعوت شدم و دیدم درباره سیستان و بلوچستان همه راه حلشان بر اساس دادههای دست اول نبود. من دو هفته آنجا بودم و وقتی با این فضا آشنا شدم گفتم بر اساس چه تحلیل مقدماتی دارید كار میكنید؟
در سیستان و بلوچستان قاچاق یعنی زندگی! و شما باید بدانید که قاچاق در زندگی آنها وارد شده تا آن را فهم کنید و درباره آن تصمیم بگیرید. وضعیت آنجا مثل وضعیت كودكان كار در تهران است كه یك شبكه و گروه است كه اگر فهم نشود به نتیجه نمیرسد. به هر حال من گزارشی را دادم كه با آن مقدمات كارهای خوبی انجام شد
این عضو شورای شهر تهران با تاکید بر اینکه زندمقدم همه حوزههای سیستان و بلوچستان را دیده و اطلاعات دست اول ارائه داده گفت: به طور مثال او در آنجا آیینهای باران را دیده و روایت كرده چون آسمان در سیستان و بلوچستان خسیس است. نویسنده همچنین با ورود به عروسیهای آنجا و سایر آیینها اطلاعات دست اولی را به ما میدهد و با زبان شیوا و رسا این دادهها را جمع كرده است. در زبان این کتاب هم همین بس که مسكوب قولش حجت است!
فواد نظیری در ابتدای این مراسم توضیحاتی را درباره ویژگیهای این اثر ارائه كرد و گفت: برای من به جز سفر دانشجویی در دهه ٥٠، آن چه از بلوچستان در یادم بود به مقالهای در دهه ٥٠ در یکی از نشریات برمیگشت و مقالهای از زنده یاد شاملو كه در چند صفحه موجز و غمانگیز تصویری از خاش كودكیاش داده بود و این مقاله با عنوان خاش تا بوی برهوت در مجموعه دیگری از ایشان بعدها به چاپ رسید.
وی ادامه داد: كتاب جای پای اسكندر اثر دیگری درباره سیستان و بلوچستان بود كه در ذهنم بود و بیشتر جای پای آل احمد است تا اسكندر. اما در سالهای ٧٠ نقدی ارزنده از زندهیاد مسكوب درباره «حكایت بلوچ» خواندم كه نقدی تحلیلی و ستایشگر و درخشان داشت و باعث شد تا این کتاب را پیدا کنم و بخوانم.
وی افزود: این كتاب را گرفتم و نخستین بار آنچه را که از او میشنیدم حیرتانگیز و سنگ به سنگ جامعهشناسی بلوچستان بود. خواننده كتاب به هر وسیلهای كنار نویسنده در این اثر میرود، میخورد، میآشامد و رنج میبرد و بلوچستان را میپیماید. آن زمان با خود گفتم که ای كاش جلدهای دیگر هم منتشر میشد تا اینکه در سال ٩٣ بخت آشنایی با زوج روزنامهنگاری داشتم که روزی این دو جلد کتاب را به آنها هدیه دادم و آن زمان هیچ كدام نمیدانستیم سرنوشت نهایی اثر رقم میخورد. این زوج نیز به سراغ نویسنده کتاب محمود زند مقدم رفتند و سرانجام انتشارات دنیای اقتصاد را برای چاپ هفت جلد کتاب مناسب دیدند.
نظیری در پایان سخنانش گفت: به راستی این مجموعه در هفت جلد بیهوده بسته نشده است چون هفت مقدس نشان هفت خوان حائل بر نویسنده کتاب است.
نهال نفیسی، دکترای انسانشناسی نیز در بخش دیگری از این مراسم طی سخنانی با اشاره به اینکه دست ما در ارائه نمونه برای مردمنگاری خالی است گفت: تا زمانی كه در كلاس جامعهشناسی روستایی با این كتاب آشنا شدم و با نقد مسكوب با این كتاب شیفته آن شدم.
وی با اشاره به توصیف فربه به عنوان روشی که در مردمنگاری به کار گرفته میشود، افزود: گفته میشود اگر میخواهی بدانی یك علم چیست به سراغ نظریهها نرو بلکه به سراغ كارهای عملی برو. این كتاب هم نمونه مردم نگاری است كه بسیار هم كم است چون مردمنگاری فقط جمع آوری دادهها، مصاحبه و... نیست بلكه توصیف فربه است یعنی روایت جزییات زندگی یك جامعه به گونهای كه بستر این زندگی درك شود! نقل نقلها و روایت روایت و طرح فضایی كه این روایتها اتفاق میافتد همان توصیف فربه است كه نویسنده برای آن باید وارد شكلی از زیست جامعه مورد نظر خود شود.
به گفته این انسانشناس، توصیف فربه چیزی نیست که بتوان با مصاحبه به آن رسید و مولف باید در معرض زندگی قرار بگیرد. زند مقدم نیز در این اثر با اهل كپر مصاحبه نمیكند بلكه در قالب روایتهایی مختلف از كپرها آن را توصیف میكند. متن كتاب كه در نثرش بسیار سخن گفته شده و مسكوب از آن تعریف كرده است! از مخاطب زمان میبرد تا با نویسنده انس پیدا كرده و با زبان و جهان او مانوس شود. در کتاب روایتهای مختلف از یك مساله همدیگر را قطع میكنند و از بین این روایتها مردمنگار از غریبگی به انس با آن جهان میرسد و مخاطب را نیز همراه میكند.
نفیسی اضافه کرد: مردمنگار میخواهد بفهمد هویت، ملیت، عشق، اخلاق و چیست و آن را از دریچه درگیری با زندگی عادی انجام میدهد. در این کتاب بلوچها یا مردهاند یا میمیرند و تنها حكایت آنها باقی میماند. بنابراین در این کتاب به جای اینكه به سراغ نظریه برویم به سراغ دیدن و خواندن ماحصل كار ٥٠ ساله یك مردم نگار میرویم. چون تلاش برای شناخت بلوچ در بطن زندگی عادی وجود دارد و برای همراهی با آن باید با صبر با شفقتها و رنجهای نویسنده همپا شد.
ایمان پاكنهاد، روزنامهنگار نیز در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه خوشحالم پس از چهل سال سكوت از ایشان تقدیر میشود، گفت: من ٥ سال با ایشان زندگی كردم و هیچ ساعتی نبوده كه با ایشان در ارتباط نباشم. برای ما روزنامهنگارها كه عاشق روایت هستیم این کتاب گنجینه و هدیهای برای مردم ایران است. من اغلب ناشران را دیدم اما هیچ كدام قبول نكردند تا دنیای اقتصاد این كار بزرگ را انجام داد.
وی ادامه داد: من هنوز نثر شگفتانگیز ایشان را كشف نكردم. او به گردن همه مردم ایران و نه تنها بلوچستان حق دارد. او دعوت شاه و هیچ مقامی را نپذیرفت و نمونه یك نویسنده مستقل است.
محسن گودرزی نیز در ادامه این مراسم ضمن اظهار امیدواری از اینکه این نشست آغازی برای مجموعه نشستهای بررسی آثار ایشان شود، گفت: درباره زبان آثار ایشان بحث شده و اگر مسكوب از آن تعریف میكند نشان میدهد حد اعلای نثر است. البته احمد اشرف هم از آن سخن گفته است اما انچه که بیشتر اهمیت دارد این است که ایشان ژانری را در حوزه پژوهش به كمال رسانده است.
وی افزود: در دهه ٤٠ مونوگرافی از سوی آل احمد، ساعدی و... شروع میشود و تناقضی شكل میگیرد بدین معنی که گویی خیالپردازیهای هنری نمیتواند با پژوهش یكی شود اما زند مقدم ژانری را به كمال رساند كه حافظ با غزل كرد و نشان داد زبان فقط فرم نیست بلكه بخشی از پژوهش و بیان جهان است! باید درباره این موضوع كار و تامل كرد.
به گفته وی، از سوی دیگر كارهای ایشان صفت مردممدارانه دارد بدین معنی که در پژوهشهای اجتماعی معمولا نهادها توصیف میشود اما در آثار زند مقدم، او از سلولها شروع كرده و تاریخ فردی را به تاریخ جمعی گره میزند و در آثار متعدد او دیده میشود. ما از زندگی فردی در این مجموعه هفت جلدی با تاریخ بلوچستان آشنا میشویم.
این پژوهشگر ادامه داد: یکی دیگر از وجه کارهای مردممدارانه او این است که به عنوان ابژه به موضوعات نگاه نمیكند؛ ایشان در کتاب میگوید قلم زن است ولی من میگویم او نقاش است و با موضوعاتش هم صدا میشود و به كسانی كه صدایشان شنیده نمیشود صدا میدهد!
گودرزی با اشاره به نكته سوم در وجه مردممدار کارهای زند مقدم اضافه کرد: او به حاشیهنشینها و قربانیان توسعه میپردازد. شما زندگی نكبتبار زنان قلعه را در كار ایشان میبینید كه چگونه سلسله مراتب قدرت در جهان قربانیان را به تصویر میکشد بنابراین او در آثارش صدای جمعیت حاشیه و مطرود میشود و از فرهنگ و زبان آنها استفاده میكند تا تاریخ آنها را بگوید. او در پایان کتاب «حکایت بلوچ» واژه نامه اصطلاحات را نیز آورده كه بسیار ارزشمند است و وجهی از پژوهش مردم مدار است.
زند مقدم نیز در پایان این مراسم ضمن تشکر از حضار و مدعوین با بغض طی سخنانی کوتاه گفت: من نیز تشكر میكنم كه بعد از ٥٠ سال این مراسم را برگزار کردید. بس بگردید و بگردد روزگار/ دل به دنیا در نبندد هوشیار/ ای که دستت میرسد کاری بکن/ پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار.
در پایان این مراسم نیز از سوی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 150 نسخه از این کتاب و از سوی صندوق اعتباری هنر 50 نسخه از این مجموعه خریداری شد.
نظر شما