وی با بیان اینکه این کتاب به نوعی یک مناجات‌نامه دانشجویی است، افزود: کتاب حاضر، ماحصل حدود پنج سال دلنوشتههای آن صفحه از نشریه است. این نوشته‌ها بیشتر مایه فلسفی - دینی دارد. مطالب این کتاب، ضمن اینکه یک مناجات خودمانی از زبان دانشجویان با خداست، دربردارنده جنبه‌های فلسفی برای به فکر واداشتن آن‌ها است.
حجت‌الاسلام والمسلمین مقامی گفت: کتاب «خدای دانشکده من» بیستمین اثری است که از من منتشر شده و پیش از این نیز کتاب‌هایی با موضوعاتی همچون تعلیم و تربیت و کودکان نوشته‌ام. ازجمله آن‌ها کتاب «نمی‌توانی اما عاشق نباشی» با تِم فلسفی - دینی و حال و هوایی احساسی است که آن اثر هم ماحصل دلنوشتههای من در همان نشریه «همراز» است.
.jpg)
در یکی از دلنوشتههای این کتاب می‌خوانیم:
«خدای دانشکده من!
تو کجایی؟
پشت درختان بلند دانشکده؟
یا کمی نزدیک کلاس؛
روی تخته سیاه؛
پشت صندلی‌ها؛
پشت چهره مهربان استاد؛
یا در نوک قلم‌های هم‌کلاسی‌ها؟
همراه همه صداها و شنیدنی‌ها؛
یا همراه و در همه دیدنی‌ها؟
در سرانگشتان ناهمانند پیدا؛
یا در دل‌های شاد و غمگین ناپیدا؟
خدای زیبای دانشکده من!
می‌دانم که هستی و هستی با تو،
می‌دانم که همراه همه‌ای و همه با تو،
می‌دانم که در همه‌ای و همه بی‌تو هیچ،
و هیچ با تو همه،
خدای من!
منِ هیچ را به گناهی مران!
و همواره با من بمان...»
نخستین چاپ کتاب «خدای دانشکده من» در 96 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه به بهای هشت هزار تومان از سوی انتشارات سماءقلم راهی بازار نشر شده است.
نظر شما