شرح حال 101 تن از عرفا، متصوفه و زهاد عصر قاجار
نسخههای خطی که زینالعابدین صفوی گنجوی در روزگار قاجار نوشت
کتاب «شرح حال عرفا، متصوفه و زهاد عصر قاجار» شرح حال 101 تن از عرفا، متصوفه و زهاد عصر قاجار برگرفته از نسخه خطی تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و شرفاء است.
سلسله نسب وی از جانب مادری به سلطان حیدر صفوی و از طرف پدری به شیخ ابوالقاسم گرکّانی میرسد. با توجه به ارادتورزی وی به شیوخ نعمت اللهیه و مطالبی که خود وی بیان داشته است میتوان حدس زد که وی از ارادتمندان این طریقه بوده است. از تاریخ وفات وی اطلاعی یافت نشد.
تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و شرفاء در دو نسخه به سال 1296 ق. توسط محمدجعفر نخجوانی کتابت شده که یکی در کتابخانه دانشگاه تهران با 316 برگ به شماره 2513 و نسخه دوم در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(ره) با 509 برگ به شماره 10047/2 نگهداری میشود.
تحفة الالباء از جمله تذکرههای دوره قاجار است که در کنار دیگر آثار بر جای مانده از آن دوران همچون: ریاض السیاحة، حدائق السیاحة،معارف العارفین و ... جای دارد و از نظر سبکشناسی، قرابت بسیاری با کتاب بستان السیاحه زينالعابدين شيروانى (متوفی 1253 ق) دارد.
این کتاب از چهار قسمت عمده تشکیل شده است:
1) وصفنامه به قلم محمدحسن گرمرودی آذربایجانی؛ 2) مقدمه؛ 3) متن تذکره؛ 4) خاتمه.
مؤلف در مقدمه، هدف از نگارش این کتاب را این چنین بیان میکند: «امید دارم که کتابی پرداخته کنم که دوست و دشمن گواهی دهند که از صدر اسلام تاکنون در هیچ دولتی از دول جهانیان کتابی بدین سیاقت و ذلاقت تحریر نشده که جامع جمیع حوادث حدثان و حاوی تمامی وقایع جهان باشد.» در ادامه به بیان فواید سیر و سیاحت میپردازد و دوازده شرط را برای آن برمیشمرد. در این میان به اهمیت و جایگاه سیر و سیاحت نزد عرفاء و پیران راه نیز اشاره میکند.
مؤلف در تبویب کتاب، نام شهرها را به ترتیب بیست و هشت حرف الفبا ذکر میکند و ضمن ارائه توصیفی از آن شهر، به معرفی و بیان شرح حال نامآوران آن بلاد و منطقه میپردازد. همین رویکرد، کتاب را به ترجمهای متشکل از شرح حال سیصدوبیستوهفت نفر از مشاهیر و شعرا و رجال و علماء و اطباء که تا اواسط دوره قاجار میزیستهاند مبدل ساخته است.
در بخش پایانی و خاتمه کتاب نیز به شرح اقدامات انجام شده و نحوه پرداختن به موضوع و نیز تاریخ پایان کار اشاره شده است. تالیف این کتاب هفت سال (1273ق – 1280ق) به طول انجامیده است.
مصححان بر اساس تخصص و رویکرد علمی شان، اهتمام خود را صرفاً بر تصحیح سرگذشت عرفا، متصوفه و زهاد این مجموعه مصروف داشتند که حاصل آن تذکرهای 101 شخصیت شد. به طور کلی متصوفهای که شرح حالشان در این کتاب آمده، میتوان در چهار طریقه نعمت اللهیه، ذهبیه، نقشبندیه و قادریه دستهبندی کرد. مؤلف کتاب از طریقه ایشان گاه به صراحت گاه تلویحاً نام برده است.
جهت تکمیل و وضوح بیشتر شرح حال اشخاص نیز به حد وسع مصححان از سایر کتب تاریخی و رجالی مطالبی در پاورقی درج شد.
معرفی نسخههای گوناگون کتاب
1. نسخه دانشگاه تهران به شماره 2513:
این نسخه به قلم محمدجعفر نخجوانی از 1291 تا 1296 ق. به خط نسخ، بر روی کاغذ فرنگی در 316 برگ 35 سطری و برای خود مؤلف کتابت شده است. از این نسخه با مخفف «ت» یاد خواهد شد.
2. نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی(ره) به شماره 2/10047:
این نسخه نیز به قلم محمدجعفر نخجوانی، در مشهد مقدس کتابت شده است. نسخه حاضر 509 برگ دارد و اتمام کتابت آن در سال 1296 ق. بوده است. از این نسخه با مخفف «مر» یاد خواهد شد.
آنچنان که از شواهد و قراین بر میآید نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی(ره)، مقدم بر نسخه دانشگاه تهران بوده و به نوعی چرکنویس آن محسوب میشود. از آنجا که نسخه دانشگاه تهران کاملتر است در کار تصحیح آن را نسخه اصل و نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی(ره) نسخه بدل در نظر گرفته شده است.
دلیل اثبات پیشنویس بودن نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی(ره)، آن است که در صفحه نخست، عنوان کتاب تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و نوادر الزمان و عجایب البلدان ثبت شده و سپس مخدوش شده است؛ این در حالی است که عنوان کتاب در نسخه دانشگاه تهران همان تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و الشرفاء ثبت شده است.
پیشینه تحقیق
با محوریت نسخه خطی حاضر، سه مقاله به رشته تحریر درآمده است که به ترتیب تاریخ عبارتاند از:
- ایران از کتاب تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و الشرفاء، مجلۀ آیینه میراث، تابستان و پاييز 1378، شمارۀ 5 و 6 (2 صفحه، از 71 تا 72).
- ذکر کرمان در نسخهای خطی کمیاب، دکتر میرهاشم محدّث، مجلۀ مطالعات ایرانی، پاییز 1389، شمارۀ 18 (18 صفحه، از 225 تا 242).
– تصویر بزرگان تصوف و عرفان عصر قاجار در نسخه تحفة الألباء فی تذکرة الأولیاء و الشرفاء، محمدرجاء صاحبدل، وحید محمودی، عرفان ایران «مجموعه مقالات»، شمارۀ 38 (22 صفحه، از 172تا 194)
ساختار کتاب
کتاب تحفة الالباء که در سال 1291 ق. تألیف شده، مشتمل بر چهار قسمت عمده است:
1) وصفنامه: نثری مسجّع و پر طمطراق به قلم محمدحسن گرمرودی آذربایجانی است. گرمرودی، از ادیبان و عالمان همعصر مؤلف و نیز از نوادگان عینالقضات همدانی است. وی از جمله زهّاد عصر خویش به شمار میرفت و به علم و دانش اهتمام داشت چنانکه وی را در فقه شاگرد شیخ مرتضی انصاری دانستهاند. با توجه به اینکه در شرح حال گرمرودی (مندرج در کتاب حاضر) نامی از وصفنامه به میان نیامده است؛ میتوان متصوّر شد که مؤلف پس از اتمام کار درخواست تحریر آن را کرده است.
2) مقدمه: مؤلف در مقدمه، هدف از تألیف کتاب را اینگونه بیان کرده است:
«امید دارم که کتابی پرداخته کنم که دوست و دشمن گواهی دهند که از صدر اسلام تاکنون در هیچ دولتی از دول جهانیان کتابی بدین سیاقت و ذلاقت تحریر نشده که جامع جمیع حوادث حدثان و حاوی تمامی وقایع جهان باشد.»
در ادامه مؤلف با تأکید بر آیات قرآن کریم و روایات حضرات معصومین (علیهمالسّلام) از فواید سفر و ارتباط آن با سیر و سلوک معنوی سخن گفته است و در این میان به جایگاه سیر و سیاحت نزد عرفا و پیران راه اشاره میکند و برای آن، دوازده شرط را برمیشمرد.
وی در تبیین جایگاه والای سفر مینویسد: «من بسیار کس دیدم که فاضل یگانه و مجتهد زمانه بود و در علوم عقلیّه و نقلیّه کمتر کسی با او برابری مینمود، چون سیاحت عالم ننموده و اختیار سفر نفرموده[...] لاجرم از فضایل انسانی به غایت دور و از کمالات فضایل نفسانی به نهایت مهجور بود. گویا اکثر انبیای مرسلین و اوصیای دین و اولیای صاحب یقین و عرفای معرفتقرین و حکمای[...]دین جهت سیاحت و مسافرت فرموده باشند که با هر فرقه و صاحب خرقه توانند معاشرت نمود[...]»
3) متن: مؤلف در تبویب کتاب، نام شهرها را به ترتیب بیستوهشت حرف الفبای عربی ذکر کرده و ضمن ارائه توصیف شهرها به معرفی و بیان شرح حال نامآوران آن بلاد و منطقه میپردازد. بدین ترتیب، کتاب ترجمان قریب به 350 نفر از مشاهیر، شعرا، رجال، علما و اطبا را که تا اواسط دوره قاجار میزیستهاند، در بر میگیرد. البته گاهی جهت ایضاح بیشتر،از پیشینیان نیز سخن به میان آمده است.
4) خاتمه: در بخش پایانی و خاتمه کتاب، به شرح اقدامات انجام شده، نحوه پرداختن به موضوع و همچنین تاریخ اتمام کار اشاره شده است.
نگاهی به زندگینامه زینالعابدین صفوی گنجوی
زندگینامه زینالعابدین صفوی گنجوی در کتاب تحفة الاباء به قلم خود وی به رشته تحریر در آمده است. تنها منابعی که از آن اطلاعاتی درباره زندگی و شرح حال وی در دسترس است کتاب تحفة الألباء و نسخه خطی دیگری به شماره 1/16319 است که در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی(ره) نگهداری میشود.
این نسخه به خط نستعلیق زیبا، در سال 1286 ق. توسط محمدعلی بن جلیلبیک، مجدول و در پانزده برگ شانزده سطری کتابت شده است. مطالب این نسخه با شرح حالی که از وی در کتاب تحفة الألباء آمده است تفاوت چندانی ندارد.
زینالعابدین صفوی گنجوی، در روز جمعه 24ربیعالاول سال 1245 ق. برابر با 1 مهرماه 1207 هجری شمسی در قریه صومعهدل از توابع قراجهداغ آذربایجان پا به عرصه وجود نهاد. وی فرزند ارشد آخوند ملاحسین بود و از همان ابتدا تحت تعلیم و تربیت پدر، مقدماتی از قبیل: صرف و نحو، معانی و بیان، هیئت و عروض و قافیه را فراگرفت.
پانزدهسال داشت که برای فراگیری علومی از قبیل: حکمت الهی، ریاضی، طبیعی، نجوم و منطق، به سیر و سیاحت پرداخت. به امر پدر، نخست جهت همّتخواهی بر سر مزار شیخ محمود شهابالدّین اهری، در قصبه اهر حاضر شد و سفرش را از همان جا آغاز کرد.
در دور نخست سیاحتش که پنج سال به طول انجامید، در شهرهایی چون: تبریز، زنجان، قزوین، تهران، استرآباد، تربتجام، قوچان، اسفراین، ساری، آستانه اشرفیه، لاهیجان، رشت، انزلی، خلخال و اردبیل به فراخور شرایط، رحل اقامت افکند. در این مدّت یا از فیض بزرگان زمانش بهره برد و یا خود محل مراجعه دیگران شد.
دو سال در تبریز ماند و سپس برای دیدار با خانواده و دوستان، عازم قراجهداغ شد.
در دور دوم سیاحتش، از راه کوههای شام وارد شوش و مدتّی در آنجا ساکن شد، سپس به نخجوان و ایروان عزیمت کرد. در ایروان از برخی کتب متقدّمین خلاصهبرداری و استنساخ کرد. از آنجا راهی تفلیس شد و در این سفر با شیخ علی، شیخالاسلام ممالک قفقاز مراوده یافت. سپس عازم گنجه شد. او که پیشتر بر سر مزار بزرگان صوفیه چون: شیخ محمود شهابالدّین اهری، شیخ جام، شیخ صفیالدّین اردبیلی حاضر شده بود، در این شهر نیز جهت همتخواهی بر سر مزار نظامی گنجوی حضور یافت.
از آنجا عزم شهر توخی کرد که منبع صنایع غریبه و حِرَف عجیبه بود. پس از آن به تمرخان داغستان و بادکوبه وارد شد. شهر شیروان مقصد بعدی وی بود که در آن نخست به زیارت مقابر اولیا و مدفن عرفا و صلحا رفت. در مراجعت دوم به شهر تبریز از بیماری سخت پدر خبر یافت. پدرش در سن نودوسه سالگی و در روز شنبه 25 محرّمالحرام سال 1285 ق. دعوت حق را لبیک گفت. زینالعابدین پس از انجام مراسم مرسوم، برای انجام پارهای امور دوباره به تبریز مراجعت کرد.
طبق گفته خود وی، شیخالاسلام گنجه بوده است که سلسه نسب وی از جانب مادر به سلطان حیدر صفوی و از طرف پدر به شیخ ابوالقاسم کرکّانی میرسد.
بر اساس شواهد و قراین، صوفی بودن وی محرز است. هر چند در جواب سلطان عبدالعزیز عثمانی که از او پرسید: «جزو کدام سلسله هستی؟» تنها میگوید: «مجذوب سالکم.» ولی با توجه به ارادتورزی او به شیوخ نعمتاللهیه و مطالبی که آورده است، میتوان او را در زمره طریقه مذکور دانست. خود نیز بارها با عنوان «فقیر» از خویش یاد کرده که عنوانی برای متصوفه است.
گنجوی، قریحه سرودن شعر نیز داشته و از وی دیوانی به جای مانده که ضمیمه نسخه «مر2» است. از آنجا که برخی از اشعاری که وی در متن کتاب به کار برده، در هیچیک از مجموعههای شعری متقدم و معاصر با مؤلف یافت نشد، انتساب آنها به خود وی محتمل است. در خصوص مدّت حیات و نیز تاریخ وفات وی، هیچ اطلاعی در دست نیست.
آثار زینالعابدین صفوی گنجوی
دیگر آثار زینالعابدین صفوی گنجوی، عبارتاند از:
1. رسالهای در سیر و سلوک با عنوان: صراط المستقیم و جنة النعیم؛
2. رسالهای در علم کیمیا با عنوان: کنز الفقراء و حرز الأغنیاء؛
3. رسالهای در علم عروض و قافیه و محسّنات شعریه؛
4. رسالهای در طبّ؛
5. شرحی بر قصیده سیّداسماعیل حمیری؛
6. شرحی بر قصیده خمریّه ابن فارض مصری.
بر اساس جستجو در فنخا و دنا از آثاری که نامشان به میان آمد، نسخهای یافت نشد.
شیوه تصحیح
برابر هر اسم عددی داخل کمانک درج شده، که دستیابی استفادهکنندگان به اصل نسخۀ «ت» تسهیل شود. همچنین جهت خوانش بهتر، آیات و روایات اِعرابگذاری شده و با قلمی متفاوت در نشانگرهای خاص (برای آیات ﴿کمانک﴾ و برای روایات «گیومه») قرار داده شده است.
در مواردی چند، ضبط آیات از طرف مؤلف با سهو صورت گرفته که در متن اصلاح شده ولی جهت امانتداری، صورت اصلی آن در پاورقی ذکر شده است.
روایات موجود در متن، به منابع روایی شیعه و سنی استناد و روایاتی که یافت نشد در پاورقی منعکس شده است.
مؤلف برخی از اشعار عربی را با اِعراب و برخی را بدون اِعراب آورده است که مصححان در آن دخل و تصرفی نکرده و موارد را عیناً ذکر کردهاند.
در بسیاری از موارد، مؤلف بهعنوان شاهدمثال از یک مصرع یا چند بیت استفاده کرده است؛ مصححان هنگام ارجاعدهی، متوجه تفاوت ضبط اشعار نسخه با صورت امروزی آن شدند؛ در این موارد ضبط موجود در نسخه معیار قرار گرفت و تفاوت آن با ضبط امروزی با مخفف «نک» مشخص شد.
گنجوی، اکثر قریببهاتفاق تاریخهای مورد نظرش را در متن به هجری قمری درج کرده است که خود موجب سرگشتگی خواننده امروزی میشود، به همین دلیل معادل شمسی آنها در پانویس ذکر شد.
از «م.» برای تخفیف «متوفی» و «ق.» برای هجری قمری استفاده شده است.
جهت تسهیل در خوانشِ عبارات دشوار، معنای لغات غامض تنها برای مرتبه نخست در پاورقی و داخل نشانگر قلاب ذکر شده و معنای لغات دشواری که در حاشیه نسخه آمده، برای حفظ امانت، بدون هیچ نشانگری در پاورقی آورده شده است. تمامی این لغت ـ معانی، (ضمن حفظ اسلوب اشاره شده) در انتهای کتاب نیز با عنوان «فرهنگ واژگان» گرد آمده است.
در نحوه نگارش واژگان، از رسمالخط مصوب فرهنگستان استفاده شد که موارد مغایر، در متن اصلاح شده و ضبط موجود در نسخه به پاورقی انتقال یافته است.
کتاب «شرح حال عرفا، متصوفه و زهاد عصر قاجار» با تصحیح و تحقیق دکتر وحید محمودی عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی و محمدرجاء صاحبدل دانشجوی دکتری رشته تصوف و عرفان اسلامی دانشگاه آزاد واحد علوم وتحقیقات و با اهتمام انتشارات سفیر اردهال در 535 صفحه با قیمت 45 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما