کتاب «تاملات؛ از صفر» مجموعه مقالات علی باباچاهی است از سوی موسسه انتشارات نگاه راهی بازار نشر شد. نکته جالب توجه این کتاب شمارگان 200 نسخهای آن در جامعهای است که سالی چند هزار عنوان کتاب شعر در آن منتشر میشود.
علی باباچاهی در بخشی از مقدمه این کتاب آورده است: «سالها پيش در يكى از مجلات ادبى، مباحثى زيرعنوان «تأملات؛ از صفر» چاپ كردم كه بعدها آن را در كتابى با عنوان «بيرون پريدن از صف» جاى دادم. حاليا به انگيزه و ضرورتى اين اسم را تأملات؛ از صفرـ بر كتابى كه در دست داريد مىگذارم، با اين توضيح كه هيچيک از آن «تأملات…» در اين كتاب نيامده است! و چرا بيايد؟ گاه اينگونه وسواسها، بيدارى آدم را در خواب نيز بر هم مىزند! مقالههاى راهيافته در اين كتاب، فرآيند تعمق و تأمّلات نيم قرن زيست ادبي هنرى من است! بىانگيزه نبوده و گاه به اشاره نيز بوده كه ضرورت دارد اين بحث را باز كنى و بسط بدهى آن را، آنها را: بحران و جريانهاى شعرى را، «منسالارى» و «فنسالارى» را، «فرا» وَ «پَسا» را، «مكتبسازى» و بازىهاى رهيافته در شعر را! وَ من نوشتهام آنچه را كه «نوشتن»، خود به طراوت و صراحت گفته و مىگويد: بنويس…!»
این کتاب از یک مقدمه، 16 مقاله، سه مصاحبه و کتابشناسی علی باباچاهی تشکیل شده است. در این کتاب مقالات «نیما هنوز هم خیلی نیماست»، «من که این طوری میبینم قضیه را»، «جهان، پستمدرن آفریده شده!»، «این پدیده هزارپا دارد»، «طور دیگر دیدن»، «من فکر میکنم که»، «محورها و مشخصههای شعر پسانیمایی»، «شعر افشانشی»، «متفاوتنویسی ضرورتا یک امتیاز نیست، اما»، «شعر مولف، صلح مولف»، «چند نکته در این معنی»، «سهم بهرام صادقی در شعر امروز ایران»، «وسوسه نبود، ضرورت بود»، «سالن مردودین از کدام طرف است؟»، «شعر محلی در حاشیه» و «یک نوع تنهایی» آمده است.
همچنین در این کتاب شاهد سه مصاحبه با تیترهای «اگر مگسی در کلکته عطسه کند»، «دوست دارم همیشه نگاه به من باشد!»، «بخش اعظم شعر معاصر را من احیا کردم» هستیم که مصاحبه نخست با فصلنامه «ویرگول» و مصاحبه آخر با روزنامه آرمان و مصاحبه دوم بیمنبع است.
باباچاهی در مقدمه این کتاب و در پاسخ به این پرسش بنیادی که «چه مینویسد؟» پاسخ میدهد: «تکراریست این پرسش! میدانم، میدانستهام! تکرار اما همیشه دلآزار نیست! بوده که نبوده! هست. که نیست! ماه و خورشید نو، از نو میآیند و از نو هم، نوعی تکرار است، بیآزار ولی تابناک و طربناک نیز! مینویسم. بشریت اما چشم به راه نوشتن من نیست تا مایهی نجات و رستگاریاش شود. نوشتن هدف، در نفس خود، هدف است نوشتن نیز! رودخانگیاش را با خودش همراه کرده و یک رودخانه است فقط! مفید و مفرح است اگر، جز این نمیتواند باشد، آدم آتشگرفته؛ شده خود را به رودخانه بیندازد، انداخته! هدف اما این نبوده! غرقانیدن آدمها به مذاق من و رودخانه خوش نمیآید! در نوشتن، گرفتار نوشتار میشوی و هدف است این! هدف این است! کسی اما چیزی مینویسد و در نوشتن همراه میشوی با دستها و چشمهایی که در تو نگراناند و نگران تواند!»
این شاعر در مقالههای خود قصد دارد تا نگاهی جدید و محوری به شعر داشته باشد. تحلیل، قدرتی است که در وجود هر شاعر دیده نمیشود؛ اما ویژگی در باباچاهی وجود دارد و شاید این به آن دلیل است که او دوست ندارد ساده از کنار مسائل عبور کند. او در مقالهای با عنوان «طور دیگر دیدن» به نگاه ویژه فروغ فرخزاد، نیما یوشیج و احمد شاملو در شعر معاصر پرداخته است. در مقدمه این مقاله آمده: «با مطالعهی مجدد آثار چند چهرهی معتبر شعر امروز ایران، نکاتی توجه مرا به خود جلب کرد. نکاتی که در حافظهی اهالی شعر و ادبیات ما ثبات و حقانیت آن تردید ناپذیر است. در این تاملات اما من به تردیدهایی نزدیک و از ایقان و اطمینانهایی دور شدم. این چهرهها نزد من همچنان معتبرند و محبوب؛ چراکه تردید هیچگاه به معنای طرد نیامده است!»
باباچاهی در بعضی از مطالب این کتاب به دنبال فوت کوزهگری میگردد تا آن را به نسل بعد از خود منتقل کند. برای مثال او در گزارشی با عنوان «من فکر میکنم که...» به مسیر نفوذ شاعران در دل مردم پرداخته و در قسمتی از این گزارش آورده است: «شاعران نسل من از دههی 40 راه میافتند، تا دههی پنجاه با چاپ آثاری در مطبوعات و چاپ چند مجموعه شعر، مطرح میشوند. پارهها و گاه یکی دو شعر از برخی از این شاعران به میان مردم راه مییابد و آنان بدین گونه به طنین شعر خود گوش فرا میدهند. نفوذ این شعرها در میان قشر شعر خوان که غالبا روشنفکران آنرا تشکیل میدهند مدیون عنصر عاطفی-حسی این شعرهاست و نه چیز دیگرر. به تعبیر دیگر غالب این شعرها هنوز از ساخت زبانی و روابط غنی تصویری و عواملی که یک شعر را برجسته میکند، محروم است.»
شاعر مجموعه شعر «در بیتکیهگاهی» در مقالهای با عنوان «متفاوتنویسی ضرورتا یک امتیاز نیست، اما...» نگاه متفاوتی به پست مدرن دارد و در بیان تعریفهای مکرر و نامکرر مقوله پست مدرن میآورد:
«-پست مدرنیسم با انکار تاریخ و نفی غایتمندیهای اجتماعی-سیاسی، خود را رودرروی مدرنیسم قرار میدهد.
-فضای پستمدرن دارای واقعیت تاریخی است و نباید آن را تا حد یک ایدئولوژی صرف یا خیالپردازی فرهنگی تقلیل داد.
-پست مدرنیسم واکنشی است در برابر مدرنیسم که دارای جهانبینی کلی و یکسونگری است: تکنوکرات، فن سالار، عقل گرا!
-پست مدرنیسم با نفی عقلانیت عصر روشنگری، اساسیترین جنبههای مدرنیسم را هدف حمله خود قرار میدهد.
-پست مدرنیسم مبشر دورانی تازه در امور بشری است!
...
-پست مدرنیسم رجعتی به اصول ماقبل مدرن است.
-پست مدرنیسم یک سبک نیست یک مقوله فرهنگی مسلط است.»
باباچاهی در مقاله «سهم بهرام صادقی در شعر امروز ایران» از وجه دوم بهرام صادقی میگوید و نگاهی به شعرهای صهبا مقداری (بهرام صادقی) دارد. البته باباچاهی از نام مستعار مقدادی برای صادقی استفاده کرده و این در حالی است که ما بیشتر شعرهای صادقی را با نام مقداری شنیدهایم. باباچاهی در این کتاب بعد از تعریف اتفاقات مهم شعر در دهه 40 و 50 و در توصیف نویسندگانی که شعر سرودهاند، مینویسد: «تنی چند از نویسندگان امروز را میشناسم که همزمان گرفتار دو یار جفاکار (شعر و داستان) بودهاند. هوشنگ گلشیری اما در این میان از همه مشخصتر است. او سرانجام با تیزهوشی، دل در گرو یاری نهاد که به او عشوهی بیشتری میفروخت و او را بیشتر برمیافروخت. پیداست که شعر، یار دوم بهرام صادقی است. چراکه او با نامی ساختگی (مستعار) معمولا سر راه این شوخ شهر آشوب قرار میگرفته است. این زمانیتر که بگویم شعرهای صهبا مقدادی در مقایسه با شعر سالهای 50 -40 باز هم مقام دوم را به دست میآورد.»
نکته قابل تامل شمارگان این کتاب است که نشان از استقبال نامناسب مخاطبان از کتابهای پژوهشی و آموزشی دارد و باعث شرمساری است که میبینیم در جامعهای که سالانه بیش از پنج هزار عنوان کتاب شعر چاپ میشود، موسسه انتشارات نگاه، مجموعه مقالات علی باباچاهی را در شمارگان 200 نسخه چاپ میکند؛ آن هم کتابی که تنها 22 هزار و 500 تومان قیمت دارد و هزینه خریدش با هزینه خرید یک ساندویچ برابری میکند. بدون شک این شمارگان کتاب برای شاعر شناخته شدهای مانند باباچاهی زنگ خطری جدی برای حوزه شعر محسوب میشود.
در پایان باید گفت که این کتاب علاوه بر نکات آموزشی که به شناخت بهتر شعر امروز کمک میکند؛ راهنمایی برای شناخت تفکرات یکی از شاعران است که در شعر امروز ما تاثیرگذار بوده و بدون شک یکی از بزرگان شعر امروز ماست.
نظر شما