محمدرضا محمدینیکو در نشست بررسی کتاب جدیدش گفت: تاریخ ما بسیار بدهکار فردوسی است. فردوسی کسی است که همه عمر، جوانی و اموال خود را میبخشد فقط برای اینکه یک کتاب بنویسد. او آگاهانه دوردست تاریخ را و تاثیر کتاب خود را میبیند.
سهیل محمودی که اجرای برنامه را بر عهده داشت، پس از قرائت شعری از محمدرضا محمدینیکو، نویسنده این کتاب، گفت: یکی از وجوه اخلاقی مهم در محمدینیکو، وجه فرزانگی اوست. تاملات معنوی و معرفتی او همواره با شاهنامه گره خورده است.
سپس فاطمه سالاروند، شاعر و قائم مقام دفتر شعر جوان، دقایقی را درباره کتاب سه جلدی «افسانه فریدون» صحبت کرد که در ادامه بخش هایی از آن را میخوانیم: هنگامی که کتاب را خواندم، برای وی یادداشتی نوشتم و اشاره کردم که در این کتاب تلخی و شیرینی و غم و شادی به خوبی با هم درآمیختهاند. به نظرم کاری که شما کردهاید بسیار مهمتر از نوشتن یک کتاب برای یک گروه سنی خاص است. این کتاب نوعی مبارزه است.
وی ادامه داد: آنچه ابتدا به عنوان عصاره و خلاصه حرفهایم باید بگویم این است که به گمان من این کتاب حاصل همه تجربههای نیکو از متون، سینما، شعر، مراودات و سفرهای بسیار و نگاه ظریف و دقیق وی به هستی و حیات آدمی است. شاید این مجموعه یک اثرکامل و بی عیب و نقص نباشد اما یقینا از جهات متعدد بسیار ارزشمند و قابل تامل است.
قائم مقام دفتر شعر جوان با اشاره به دغدغههای بهتر زندگی کردن گفت: من بهعنوان یک مخاطب، این کتاب را فقط مناسب گروه سنی نوجوانان نمیدانم بلکه به نظرم برای معلمها، مادرها و همه کسانی که در جهان امروز با وجود همه امیدها و نومیدیها، دغدغه بهتر زیستن دارند، کتاب مهم و اثرگذاری است.
وی ادامه داد: نویسنده قصد نداشته یک جهان آرمانی را در این کتاب به تصویر بکشد. داستان فریدون در عین خیالی بودن، پر از صحنههای برگرفته از واقعیتهای زندگی است، تصویرها و فضاهای متفاوت و متضاد مانند ترس، طمع، خودخواهی، ناجوانمردی، نیرنگ در کنار ایثار، فداکاری، همدلی، نوع دوستی، خوار نکردن دشمن، رعایت آداب دشمنی آمده است.
سالاروند در توضیح کتاب گفت: به شخصیت زنان در این مجموعه بسیار دقیق و هوشمندانه پرداخته شده است. زن در این کتاب چهرههای مختلفی دارد. آنجا که باید مادر باشد و مادری کند، همانگونه است که باید و آنجا که قرار است مبارزه کند، سرسخت و مقاوم است. زن تنها در نقش مکمل نیست بلکه عنصری اثرگذار و پیش برنده است چه جوان باشد و چه پیرزن، چه مادر باشد و چه معشوق و حتی گاه که در نقش کدخدای ده، حضور دارد.
وی ادامه داد: موضوع مهم دیگری که نویسنده بارها به آن پرداخته این است که پاسخ نیکی و خیرخواهی در هر زمانی داده خواهد شد، حتی اگر کسی نبیند و متوجه نشود، جهان، جهان پاسخ به صداهاست. بارها با ماجراهایی مواجه میشویم که نه تنها آدمیان، که حتی حیوانات (که به شکلی نمادین در این داستان حضور دارند) هرگاه قدمی برای کسی برمیدارند و گرهی را باز میکنند، در جایی دیگری، پاسخ نیکی و خیرخواهی شان داده میشود.
این شاعر در توضیح مهمترین ویژگیهای این کتاب گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای این کتاب، مکالمات بین شخصیتهای آن است. این مکالمات عصاره همه آموزههایی است که ما در متون کهن و حتی در آیین خود یاد گرفتهایم. در جایی که آموزگار به شاگردان خود میگوید: «خواندن و نوشتن آغاز آموختن است. دانش راستین، دوست داشتن است. همه آنچه که دانشمندان و بزرگان نوشتهاند جز این نیست که خود را و دیگران را دوست داشته باشیم». تسلط آقای نیکو به شیوههای سینمایی و شاعر بودن وی در جای جای متن کاملا به چشم میآید.
سالاروند همچنین پیشنهاد کرد در صورت تجدید چاپ یا بازنویسی کتاب، نویسنده به اعراب گذاری کلمات توجه بیشتری داشته باشند؛ چراکه اغلب مخاطبان که ممکن است با خواندن آثاری از این دست کمتر آشنا باشند، در درست خواندن بعضی اسامی خاص و برخی کلمات و ترکیبات دچار مشکل شوند.
این کار با عشق انجام شده است
در ادامه برنامه، اسماعیل امینی ضمن تقدیر از این مجموعه سه جلدی، گفت: اگر کاری به تکلیف انجام شود، هر اندازه هم تلاش صورت بگیرد، کار به نتیجه متعالی نمیرسد اما اگر کاری با عشق انجام شود، به سرانجام خوبی خواهد رسید و این مجموعه از آن جمله کارهاست که با عشق نگارش شده است.
او با اشاره به اینکه در روزگاری که روزگار مرگ علم و مطالعه و پژوهش و تحقیق است، ادامه داد: محمدرضا محمدینیکو همیشه شاعر و عالم بوده است و هیچ لحظهای خالی از عشق نسبت به دانستن و آفریدن نیست به همین دلیل کارهایی که انجام داده همه به کمال نزدیک هستند و شعله عشق در آنها دیده میشود.
در پایان برنامه، محمدرضا محمدینیکو، نویسنده کتاب در سخنانی گفت: اگر این مجلس و نام این کتاب، بهانهای بوده باشد که نام شاهنامه و فردوسی در مجلسی زنده شود، به پاداش خود رسیدهام.
او با تاکید بر اینکه تاریخ ما بسیار بدهکار فردوسی است، ادامه داد: فردوسی کسی است که همه عمر، جوانی و اموال خود را میبخشد فقط برای اینکه یک کتاب بنویسد. او آگاهانه دوردست تاریخ را و تاثیر کتاب خود را میبیند.
نویسنده کتاب با بیان اینکه فردوسی را آغازگر شعر عرفانی می داند نه سنایی را، گفت: فردوسی و ناصرخسرو دو ستون بزرگ تاریخ ادبیات ما هستند و ستونهای برافراشته کاخ خرد هستند. اگر بخواهیم این دو را با هم مقایسه کنیم، هر دو خردگرا هستند اما فردوسی همزمان آغازگر عشق در شعر فارسی است و این ترکیب غریبی است که کمتر به آن توجه شده است.
وی ادامه داد: بی دلیل نیست که سهروردی در آثار خود دائما اشاره، استشهاد و استفاده میکند از داستانهای شاهنامه و آنها را به شیوه اشراقی خود بازگو میکند.
محمدینیکو با اشاره به اینکه تا به حال درباره بازنویسیهای شاهنامه، آسیبشناسی صورت نگرفته است، گفت: تاریخ ادبیات ما به نوعی تاریخ بازآفرینی است. شاهنامه خود، بازآفرینی داستانهای پیش از خود است و این خلاقیت فردوسی است که بازآفرینی را تبدیل به آفرینش کرده است.
وی در پایان گفت: غرب هم اخیرا این رویکرد را در پیش گرفته و اسطورههای خود را به اشکال مختلف و هر بار با خلاقیت تازه بازآفرینی کرده است. فرصت شاهنامه، فرصتی بسیار گسترده و مجالی عظیم است که باید از آن استفاده کنیم.
نظر شما