سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۶
پرواز به زیر آسمان کمونیسم

«اومون‌را» تنها رمانی است که از نویسنده مطرح معاصر روسیه ویکتور پلوین به فارسی برگردانده شده است. این نویسنده معروف‌ترین نویسنده معاصر روسیه است که به تازگی «اومون‌را» با ترجمه پیمان خاکسار به چاپ سوم رسیده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نویسندگانی چون چخوف، تولستوی، داستایفسکی و ... سردمداران ادبیات روسیه هستند. امروزه هم نویسندگان مطرح زیادی در این کشور وجود دارند اما میل به خواندن آثار کلاسیک و فاخر این کشور به حدی است که بسیاری از نویسندگان معاصر روس برای خواننده فارسی ناشناخته مانده‌اند. یکی از این نویسندگان ویکتور پلوین است.

پلوین از رمان‌نویس‌های پرخواننده‌ معاصر روسیه است و هر اثر جدید وی حادثه‌ای ادبی در روسیه محسوب می‌شود. آثار این نویسنده اغلب با شمارگان بالای 100هزار نسخه در روسیه منتشر شده‌اند. چندین فیلم سینمایی نیز با اقتباس از برخی رمان‌های او  ساخته شده است.

تنها اثری که از این نویسنده به فارسی برگردانده شده کتابی به نام «اومون‌را» با ترجمه پیمان خاکسار است. در ابتدای این رمان می‌خوانیم:
«اومون اسمی معمولی نیست و شاید بهترین هم نباشد. انتخاب پدرم بود. تمام عمرش در نیروی پلیس خدمت کرده بود و دوست داشت من هم پلیس شوم. معمولا بعد از این که دمی به خمره می‌زد به من می‌گفت، «ببین چی می‌گم اومی، اگه با همچین اسمی عضو نیروی پلیس بشی... بعد اگه عضو حزب بشی... هر چند که پدرم گاهی اسلحه می‌کشید و به مردم شلیک می‌کرد، ولی ذاتا آدم خبیثی نبود. ته وجودش شاد بود و دل‌رحم. خیلی دوستم داشت و آرزویش این بود که دست کم زندگی چیزهایی را که از او دریغ کرده بود به من ارزانی کند.»


                 
                  پیمان خاکسار

خاکسار درباره ویکتور پلوین و سابقه ترجمه آثار این نویسنده به فارسی به ایبنا می‌گوید: «چاپ اول این کتاب مربوط به پنج سال پیش است. ویکتور پلوین بدون اغراق امروز معروف‌ترین نویسنده روسیه است. ماجرا این است که آن زمان که این کتاب را ترجمه کردم پلوین مطرح‌ترین نویسنده روسیه بود. در بین نویسندگان بعد از فروپاشی کمونیسیم پلوین مطرح‌ترین نویسنده به شمار می‌رود. این نویسنده در روسیه طرفداران زیادی دارد و آثارش به زبان‌های متعددی ترجمه شده است. در مجموعه داستان «رفتیم بیرون سیگار بکشیم هفده سال طول کشید» با ترجمه آبتین گلگار هم یک داستان علاوه بر این کتاب به فارسی از او برگردانده شده است.»

«اومون را» رمان کوتاهی از ویکتور پلوین است که در سال 1992 میلادی منتشر شد و ترجمه انگلیسی آن نیز عنوان در سال 1996 میلادی به چاپ رسید. این اثر نخستین رمان پلوین است و او  بعد از این اثر، با داستان‌های کوتاهش شناخته شد. «اومون‌را» با ترجمه پیمان خاکسار وارد بازار کتاب ایران شد و ترجمه خاکسار از این رمان بر اساس نسخه انگلیسی آن صورت گرفته است.

پیمان خاکسار درباره نحوه ترجمه این اثر و نثر و سبک ویکتور پلوین می‌گوید: «درباره نثر پلوین سخن گفتن برای من سخت است چون این کتاب تنها کتابی است که من از انگلیسی از او ترجمه کرده‌ام؛ برای ترجمه این کتاب دو ترجمه انگلیسی را بررسی کردم که خیلی با هم فرق داشتند به همین دلیل نمی‌توانم با قطعیت درباره نثر او صحبت کنم اما درباره ویژگی‌های سبکی آن می‌توانم بگویم که پلوین بدون هیچ تبصره‌ای زیرمجموعه نویسندگان پست‌مدرن قرار می‌گیرد. خود پلوین هم  آدم عجیب و غریبی است و معمولا به سختی زیر بار مصاحبه می‌رود و اگر هم مصاحبه کند درباره عرفان صحبت می‌کند و فسلفه‌های مستور در آن. رمان‌های او به لحاظ سبکی بسیار پیچیده است و «اومون‌را» هم از این قاعده مستثنا نیست.»

                                
                             
                               چاپ اول «اومون‌را» در آمریکا

راوی این رمان، نوجوانی است که همه چیز را از نظرگاه خود توصیف می‌کند و در این توصیفات از شرح وضعیت سیاسی،‌ اجتماعی کشور خود نیز غافل نمی‌شود:
«یک لحظه از فکر نشستن در آن آلونک کوچک که بوی زباله می‌داد، حالم به‌هم خورد، از این که تمام کشور پهناوری که درش زندگی می‌کردم پر بود از این آلونک‌های حقیر که تمام‌شان بوی زباله می‌دادند و بسیاری از آدم‌ها درشان نشسته بودند و همان آشغالی را می‌‌نوشیدند که من نوشیده بودم. و از همه مهم‌تر تصور دردناک این واقعیت که آن لایه‌های درهم نورهای رنگارنگی که هر بار موقع تماشای مسکو از ارتفاع می‌دیدم-منظره‌ای که همیشه نفسم را بند می‌آورد- چراغ‌های امثال همین زاغه‌ی بوگندو بودند. و بدتر از همه قیاس تمام این‌ها با هواپیمای زیبای امریکایی مجله بود.»

«اومون را» رمانی پست‌مدرن و یکی از معروف‌ترین رمان‌های معاصر روسیه است که در آن داستان پسربچه‌ای روایت می‌شود که عاشق فضانوردی است: «تمام خاطرات کودکی‌ام بالاخره با رویای آسمان ربط پیدا می‌کنند. البته که این‌ها آغاز زندگی‌ام نبودند...اوایل کودکی انسان در یک زمان در تمام جهات گسترده می‌شود،برای همین می‌توانیم بگوییم هنوز وجود نداریم... محله‌ ما زیر سایه ماکت یک موشک فلزی بود، ایستاده بر ستونی از دود که از تیتانیوم پرداخت شده بود، شبیه شمشیری که در زمین فرو رفته باشد...این موشک شروع شخصیت من نبود، شخصیت من از هواپیمایی چوبی آغاز شد که در زمین بازی کنار خانه‌مان قرار داشت...»

پلوین با استفاده از قواعد علمی-تخیلی دست به نوشتن متون پیچیده و چند لایه پست‌مدرنیستی خود می‌زند و در رمان «اومون‌را» نیز این پیچیدگی ها و ارجاعات تاریخی را حفظ کرده است. آنطوری که در مقدمه این کتاب آمده است؛ آمون یکی از رب‌النوع‌های شهر تیبز مصر باستان بوده. بعد از شورش اهالی تیبز علیه حکومت مرکزی، آمون اهمیتی ملی پیدا کرد و با «را» یا «ع» الاهه خورشید-یگانه شد و به آمون تغییر نام داد. نام کتاب «اومون‌را» است. اومون که نام کوچک شخصیت اصلی رمان پلوین است در واقع نام نیروی ویژه پلیس روسیه هم هست.

علایق نوجوان راوی داستان چنان با مضامین فلسفی و ارجاعات تاریخی به پیشینه شوروی پیوند می‌یابد که خواننده از همان ابتدا متوجه لایه زیرین روایات اومون‌را می‌شود:
«...پرواز چیزی نیست جز مجموعه‌ای از ادراکات و احساسات که قبلا تقلید مهم‌ترین‌شان را یاد گرفته بودم، یعنی نشستن در کابین آلونکی که ستاره‌های قرمز داشت و تماشاکردن دیوار اداره نظام‌وظیفه‌ که نقش آسمان را بازی می‌کرد و درآوردن صدای هواپیما با دهانم.»

در جایی دیگر از این راوی هوشمند می‌شنویم:
«...همان لحظه برای همیشه فهمیدم بی‌وزنی آزادی واقعی را به انسان ارزانی می‌کند، پس برای همین بود که در تمام زندگی‌ام رادیوهای غربی و کتاب‌های انواع و اقسام سولژنیتسین‌ها فقط باعث شده بودند حوصله‌ام سر برود. ته قلبم از حکومتی که تهدید خاموشش باعث می‌شد هر چند نفری که دور هم تجمع می‌کنند، حتا برای چند ثانیه، مشتاقانه از بی‌فکرترین و احمق‌ترین فرد جمع تقلید کنند، نفرت داشتم.»
              
              
                              
                                
                               نسخه چاپی روسی «اومون‌را»  

پیمان خاکسار درباره روایت داستانی این اثر می‌گوید: «روایت خطی «اومون‌را» به این شکل است که اومون‌را پسری است بسیار علاقه‌مند به فضانوردی.  او به هر صورتی هست وارد سیستم فضانوردی شوروی می‌شود و به محض وارد شدن فضا را کاملا سوررئالیستی می‌بیند و متوجه می‌شود که برنامه فضایی خاصی  درکار نیست و همه این چیزها برای این است که کشورهای خارجی به خصوص آمریکا را در این باره مجاب کنند که دارای برنامه‌های فضایی خاصی‌اند.  در این کتاب اشارات و ارجاعات تاریخی بسیاری به چشم می‌خورد؛‌ مانند اشاره  به قتل تروتسکی و همانطور که ذکر کردم ارجاعات تاریخی زیادی دارد که بعضا درک آن مشکل است و خواننده هوشمندی می‌طلبد. جذابیت این رمان در پایان آن است؛ با عدم قطعیتی که سرانجم مشخص نمی شود که اومون‌را به فضا می‌رود یا خیر. و مساله اصلی برای این کاراکتر این است که در این برنامه‌های فضایی که کار خاصی هم در آن انجام نمی‌شود آدم‌های بیگناه بسیاری جان خود را از دست می‌دهند.»

اینکه دقیقا چه عملیاتی در ایستگاه فضایی مشروح در این رمان در حال وقوع است همان هسته مرکزی رمان «اومون‌را» است. در میانه این اثر می‌خوانیم:
«بی‌خیال. اینو می‌خوام بهت بگم، فکر می‌کنی بعد از زارایسک سوار یه جت می‌شی و لای ابرها ویراژ می‌دی؟ تو بهترین حالت عضو گروه رقص یه مرکز دفاع ضدهوایی می‌شی. ولی به احتمال بیشتر مجبور می‌شی کالینکات رو توی رستوران‌ها برقصی. یک سوم همکلاسی‌های من الکلی شده‌ن، یک‌سوم دیگه‌ای که عمل جراحی‌شون موفقیت‌آمیز نبود خودکشی کردن. راستی نظرت راجع به خودکشی چیه؟»

 آگاهی راوی همزمان با خواننده جلو می‌رود و پازل رمان کم‌کم و به تدریج شکل می‌گیرد. در اینجا با یک دانای کل که داستانی را با فاصله روایت کند، مواجه نیستیم و این خود قهرمان است که تمام چیزی را که برایش اتفاق افتاده با ذکر جزئیات در اختیار خواننده قرار می‌دهد:
«رفتیم جلو پله‌های مقبره. هیچ‌کس توی میدان سرخ نبود جز چند نگهبان که کاملا به حضور ما بی‌توجه بودند و به سمت برج ساعت می‌رفتند.
اطرافم را نگاه می‌کردم و می‌خواستم در هر چه می‌دیدم و حس می‌کردم غرق شوم. دیوارهای خاکستری شرکت تعاونی، اشکال شبیه میوه و سبزیجات کلیسای سنت باستیل، مقبره لنین، گنبد سبزی که پرچمی سرخ بر آن بود و می‌دانستم در آن سوی دیوار است، ستون‌های موزه تاریخ و آسمان سربی که انگار به زمین پشت کرده بود و خبر نداشت که به زودی آلت فلزی راکت اتحاد جماهیر شوروی از همه می‌شکافدش.»

پلوین علاوه بر این رمان که به فارسی برگرداند شده دارای آثار داستانی دیگری هم هست. در سال 1992 این نویسنده مطرح روسی با مجموعه داستان«فانوس آبی» برنده جایزه بوکر روسی شد. رمان‌های «زندگی حشرات»، «انگشت کوچک بودا»، «بابل»، «اعداد» و «کتاب مقدس گرگینه» آثاری هستند که بعد از «اومون‌را» از این نویسنده در روسیه منتشر شده‌اند.

رمان «اومون‌را» نوشته ویکتور پلوین با ترجمه پیمان خاکسار در گروه جهان نو نشر چشمه در شمارگان 500 و 162 صفحه به قیمت 18000 برای بار سوم تجدیدچاپ شده است.
 
 
 
 
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۲۳:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۷
    پوست کمونیسمو کنده این رمان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها