مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند در گفتوگو با ایبنا:
چرا باید کتاب پنجم ابتدایی 45سال پیش در دانشگاه هند تدریس شود؟
احسانالله شکرالهی، نماینده بنیاد سعدی و مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند میگوید: درباره وضعیت کرسیهای زبان فارسی در هند به طور خلاصه باید بگویم که با همه موانع، این کرسیها اداره میشوند و عدهای عاشق اینجا حضور دارند، با حداقل امکانات در حال کار هستند و شعله زبان فارسی را نگهداشتهاند؛ اما دو مشکل اساسی وجود دارد، ابتدا اینکه استاد زبان فارسی کم است. تقریبا همه دانشگاهها دنبال این هستند که استاد فارسی زبانی را به استخدام بگیرند تا بتوانند کیفیت آموزشی خودشان را بالا ببرند. دوم هم مسئله منابع آموزشی است. منابع آموزش زبان فارسی در هند بسیار ضعیف، قدیمی و غیر روزآمد است.
در حال حاضر چند کرسی آموزش زبان فارسی در هند دایر است و در کدام دانشگاهها قرار دارند؟
حدود 40 کرسی آموزش زبان فارسی در هند دایر در حال حاضر است و دانشگاههای معتبر هند، اکثرا کرسی زبان فارسی دارند. اگر بخواهیم به صورت موردی نام ببریم اسامی دانشگاههای هند که زبان فارسی را تدریس میکنند به شرح زیر است. دانشگاه اسلامی علیگر، دانشگاه اسلامی_ملی دهلی، دانشگاه اللهآباد، دانشگاه بیآرامبیدکر(مظفرنگر) در شهر مظفرپور، دانشگاه ورثهالله در شهر بوپال، دانشگاه پاتنا، دانشگاه پنجاب در شهر چندیگر، دانشگاه پنجابی در شهر پَتیاله، دانشگاه تلکامانجی در ایالت بیجار، دانشگاه جواهرلعلنهرو در دهلی نو، دانشگاه اردو، عربی و فارسی خواجه معینالدین چشتی، دانشگاه دهلی، دانشگاه راجاستار در شهر جیپور، دانشگاه زبانهای خارجی حیدرآباد، دانشگاه سریبنکتچور در شهر تُرُبتی، دانشگاه عثمانیه در شهر حیدرآباد، دانشگاه کاتنکالج در شهر گواتی، دانشگاه کرنالتاکا در شهر کرنالتاکا، دانشگاه کشمیر در شهر سرینیگر، دانشگاه کلکته در شهر کلکته، دانشگاه گجرات در شهر احمدآباد، دانشگاه کُرناکِدیو در شهر اَمرتسر، دانشگاه گلبرگا در شهر گلبرگا، دانشگاه گوهاتی در شهر گوهاتی ، دانشگاه لکهنو در شهر لکهنو ، دانشگاه مدراس در شهر کنی، دانشگاه مگد در شهر گیا، دانشگاه ملی اردو مولاناآزاد در شهر حیدرآباد، دانشگاه ممبئی در ایالت مهاراشرا، دانشگاه عربی_فارسی مولانا مظهرالحق پَتنا، دانشگاه مهاراجاسایاجیرابرودا در شهر برودا، دانشگاه ویکنور در شهر آرا، دانشگاه مالیر کوتلا و ...
دانشگاه دهلی
به لحاظ آماری در هند چند دانشجو و در چه مقاطعی مشغول تحصیل آموزش زبان فارسی هستند؟
تعداد دقیق دانشجویان زبان فارسی هند بر ما روشن نیست و نیاز به تحقیق میدانی وسیعی دارد، اما طبیعتا اگر تعداد دانشگاهها را در نظر داشته باشیم و برای هر دانشگاه متوسط بین 10 تا 50 دانشجو در نظر بگیریم، میتوان تعداد دانشجویان را به صورت تقریبی حدس زد. از یکی از استادان برجسته هند شنیدم که یکی از دانشگاهها به تنهایی بیش از هزار دانشجوی زبان فارسی در سطوح مختلف لیسانس، فوقلیسانس، پیشدکتری و دکتری دارند.
پیشینه آموزش زبان فارسی در هند به چه زمانی برمیگردد؟
پیشینه آموزش زبان فارسی در هند به سدههای گذشته برمیگردد، حدود هشتصد سال است که زبان فارسی در هند جریان دارد. یعنی از زمان سبکتکین که اولین کشورگشاییها را در هند داشته و بعد در زمان پسر او محمود، زبان فارسی امروز ما در هند ورود کرده و در مقاطعی به عنوان زبان رسمی مطرح بوده است. نزدیک به هفتصد سال و مخصوصا دوران حکومتهای مسلمان و حکومت گورکانیان یا مغولان هند، بیشترین نفوذ و ضریب حضور در هند را داشته است.
اگر منظور ما شیوه پیشین آموزش زبان فارسی باشد، باید در مکتبخانههای قدیم و مدارس علمیه جستوجو کرد؛ ولی شیوه جدید آموزش زبان فارسی به زمان استعمار انگلیس در هند برمیگردد. درواقع انگلیسیها برای اینکه بتوانند نفوذ خودشان در هند را کامل کنند، قصد کردند که زبان فارسی را از رسمیت بیندازند و باید ابتدا این زبان را یاد میگرفتند، بنابراین متونی را برای آموزش زبان فارسی سفارش دادند تا تالیف شود و همین متون، نخستین متون آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانها تلقی میشود که بیش از 200 سال از زمان تالیف آنها میگذرد و بیشتر آنها در دوران چاپ سنگی به منصه ظهور رسید.
دانشگاه عثمانیه-هند
با یکی از اساتید زبان فارسی در پاکستان که صحبت میکردیم، معتقد بود کرسیهای زبان فارسی در پاکستان طی چند سال اخیر نصف و تعداد زیادی از آنها تعطیل شده است. آیا در هند هم کرسیهای زبان فارسی با مشکل تعطیلی روبهرو هستند و این مسئله در هند هم صدق میکند؟
به میزانی که کشورها سرمایهگذاری میکنند، دولتهایی مثل دولت پاکستان هم طبیعتا از سرمایهگذاری آنها استقبال میکنند. در حال حاضر کشوری مثل عربستان با بودجه هنگفت، ترجیح میدهد که دانشگاهها را تشویق کند تا به جای زبان فارسی، زبان عربی تدریس کنند و از طرف دیگر وقتی دانشگاهها بودجه خوبی دریافت میکنند، طبیعی است که استقبال میکنند. یا مثلا کشور ترکیه برای آموزش زبان ترکی خیلی خوب تبلیغ و طبیعتا هزینه هم میکند. ما هم اگر بخواهیم زبان فارسی از رونق نیفتد، ادامه پیدا کند و شعله آن در منطقه همچنان فروزان بماند، باید بیش از این هزینه کرد.
درباره وضعیت کرسیهای زبان فارسی در هند به طور خلاصه باید بگویم که با همه موانع، این کرسیها اداره میشوند و عدهای عاشق اینجا حضور دارند، با حداقل امکانات در حال کار هستند و شعله زبان فارسی را نگهداشتهاند؛ اما دو مشکل اساسی وجود دارد، ابتدا اینکه استاد زبان فارسی کم است. تقریبا همه دانشگاهها دنبال این هستند که استاد فارسی زبانی را به استخدام بگیرند تا بتوانند کیفیت آموزشی خودشان را بالا ببرند. دوم هم مسئله منابع آموزشی است. منابع آموزش زبان فارسی در هند بسیار ضعیف، قدیمی و غیر روزآمد است. به عنوان نمونه در یکی از دانشگاههای هند که اخیرا بازدیدی داشتم، کتاب فارسی پنجم ابتدایی سال 52، هنوز تدریس میشد، در صورتی که از آن تاریخ نزدیک به 45 سال میگذرد. چرا باید یک کتاب 45 سال پیش، آن هم کتاب دبستانی، هنوز تدریس شود. این نشان دهنده کوتاهی ما ایرانیها و فارسیزبانها در تولید منابع مناسب و پیشنهاد آنها به دانشگاههای هند است.
از ایران چند استاد و به چه صورت برای آموزش به هند اعزام میشوند؟
معمول بوده که همیشه چند استاد ایرانی در دانشکدههای مختلف در کلکته، حیدرآباد، بمبئی، دهلی و... حضور داشتند و با دانشگاهها همکاریهای خوبی داشتهاند؛ اما چند سالی است که این روند متوقف شده و در حال حاضر هیچ استاد اعزامی در هیچ یک از دانشگاههای هند مشغول نیست. البته زمزمه آن بود که شاید یک استاد از دانشگاه اصفهان بفرستند، اما این زمزمه هم مدتی است که خاموش شده و هیچ خبری از همان یک استاد هم نیست. من هم به عنوان کسی که مرکز تحقیقات زبان فارسی را اداره میکنم، با انبوه کارهای مختلف، فقط میتوانم در حد یک بازدید، سرزدن و نهایتا در یک کارگاه یک روزه در هر کدام از دانشگاهها حضور پیدا کنم. بنابراین با اینکه آنها تقاضا دارند، اما این امکان را ندارم که برای همه آنها کلاس بگذارم . از طرفی هم میدانید که هند سرزمین بزرگی است و حتی همه دانشگاههای شهر دهلی هم را نمیتوان پوشش داد، چه برسد که بخواهیم شهرهای دیگر را هم ببینیم و برای آنها کاری انجام دهیم.
دانشگاه جواهرلعلنهرو- هند
ایران چه برنامههای فرهنگی در هند برگزار میکند و رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی چقدر در اجرای این برنامهها کمک میکند؟
از طریق رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، برنامههای فرهنگی مختلفی در هند برگزار میشود که از جمله این برنامهها میتوان به جشنواره فیلم، نمایشگاه خوشنویسی، حضور در نمایشگاه کتاب آنها و بعضی جشنوارههای مربوط به هنرهای دستی، سنتی و مسائلی از این دست، برخی نمایشگاههای مربوط به مسائل دینی، همگرایی و مشترکات دینی و ... اشاره کرد. اما در حوزه زبان فارسی، سالی یک بار در هند نشست سراسری استادان زبان فارسی برگزار میشود که سیوپنجمین نشست آن، بهار امسال با کمک مرکز تحقیقات زبان فارسی در شهر شانتینیکن و در دانشگاه واشوابوهاراتی برگزار شد و بنده به همراه رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در هند، در آن برنامه حضور داشتیم و سخنرانی کردیم.
حوزه فعالیت و هدف شما در هند چیست و تا به حال چه فعالیتهایی انجام شده است؟
هدف از حضور من و در کل هدف فعالیت مرکز تحقیقات زبان فارسی در هند، این است که فرایند زبانآموزی را در هند توسعه دهد و کیفیت آن را بالا ببرد. کلاسهای آزاد زبان فارسی در هند وجود دارد که چند تا از انها را ما اداره میکنیم و استادانی در استخدام ما هستند که به علاقهمندان، زبان فارسی آموزش میدهند. طبیعتا بالابردن کیفیت منابع آموزشی یکی از اهداف بنیاد سعدی بوده و در همین راستا، آثاری تالیف کرده است. مثلا ما امسال موفق شدیم که جدیدترین کتاب مربوط به آموزش زبان فارسی برای نوآموزان را در هند چاپ کنیم؛ کتابی که با آخرین استانداردهای جهانی همساز است. همچنین در اینجا استادانی را تعلیم میدهیم که بتوانند معلمان خوبی برای زبان فارسی باشند. از طرفی با حوزههای علمیه هم ارتباط داریم و برای آنها نشستها و کارگاههایی ترتیب میدهیم که در فرایند زبانآموزی و پژوهشهای مربوط به زبان فارسی به آنها کمک میکند.
دانشگاه اسلامی علیگر- هند
وضعیت ادبیات فارسی در هند چگونه است و کدام شاعران و نویسندگان ایرانی بیشتر در هند شناخته شدهاند؟
طبیعتا برجستهترین شاعران کلاسیک زبان و ادب فارسی که در ایران شناخته شدهاند، در هند هم به همان ترتیب شناخته شدهاند. یعنی شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولانا و تا حدودی فردوسی جزو شاعران شناختهشده و مشهور هستند، البته تعدادی از شاعران معاصر ایران هم در اینجا شناخته شدهاند و در سیلابس درسی بعضی از دانشگاهها به اسامی آنها برمیخوریم.
در جمعبندی که من به تازگی از سیلابس درسی دانشگاههای هند انجام دادهام، مشخص شد که تعداد زیادی از ادبا و شاعران ایرانی جزو برنامه درسی آنهاست و باید آنها را بخوانند که از جمله آنها شاعرانی چون رودکی، سعدی، فخرالدین عراقی، سلمان ساوجی، انوری، اکبرنامه یا آئین اکبری اثر ابوالفضل علامی، ظهوری، فردوسی، نظامیگنجوی، نظیری نیشابوری، صائب تبریزی، عرفی شیرازی، قاآنی، اشرفالدین حسینی، عارف قزوینی، امیرخسرو دهلوی، غالب دهلوی، فیضی دکنی، اقبال لاهوری، خاقانی، خیام، حافظ و آثاری چون تاریخ طبری، سیاستنامه، چهار مقاله عروضی سمرقندی، تاریخ جهانگشای جوینی، مثنویمعنوی مولانا، قابوسنامه، سفرنامه و قصاید ناصرخسرو دیده میشود.
همچنین نام ادبا، نویسندگان و شاعران معاصر هم به چشم میخورد و افرادی چون ایرجمیرزا، ملکالشعرای بهار، رشید یاسمی، پروین اعتصامی، فریدون توللی، هوشنگ ابتهاج، جلال آلاحمد، مهدی حمیدیشیرازی، شهریار، خانلری، سیمین بهبهانی، نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، بابافغانی شیرازی، امیدی تهرانی، اهلی شیرازی، هلالی جغتایی، لسانی، صحابی استرآبادی، طالب آملی، ابوالطالب کریم کاشانی، صائب تبریزی، هزین لاهیجی، ملکالشعرای صبا، غنی کشمیری، یغمای جندقی، سهراب سپهری، صادق هدایت، علیاکبر دهخدا، علی دشتی، محمد مسعود، حجازی، صادق چوبک، علیمحمد فغانی، نادر نادرپور، منوچهر آتشین و امیرعلیشیر نوایی جزو کسانی هستند که در هند به آنها پرداخته میشود.
همانطور که ملاحظه میکنید، در بین این اسامی، هم شاعران و ادبای قدیم، کلاسیک و کهن ایران قرار دارند و هم شاعران معاصر، هم نثرنویسان، هم نظمپردازان و هم شعرای خطه شبهقاره. طبیعتا آن کسانی که طی آن 400 یا 500 سالی که ادبیات فارسی در هند بسیار رونق داشت، بسیاری از ایران به هند مهاجرت میکردند و اینجا مورد تشویق پادشاهان قرار میگرفتند. این افراد -که طبیعتا بخش عمدهای از ادبیات فارسی وامدار آنها است- در هند هم از آنها استقبال خوبی نشان داده میشود و باید آن را میراث مشترک زبان فارسی در هند و ایران به حساب آورد که در هند در سیلابس درسی خود، به جد به این موضوع پرداخته و میپردازند.
به نظر شما برای بهبود وضعیت آموزش زبان فارسی در هند چه باید کرد و از کجا باید شروع کرد؟
در حال حاضر به نظر من آنچه که در دانشگاهها اولویت دارد، این است که منابع روزآمد متناسب با نیاز دانشگاهها تدوین شود. متاسفانه منابع بسیار قدیمی، غیر استاندارد و ضعیف است، یعنی چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ طراحی حروف، شکلبندی کتاب و کیفیت چاپ ضعف فراوانی دارد و همه اینها به قدری ضعیف بود که هیچ رغبتی را در خواننده برنمیانگیزد. برای نمونه کتابی را دیدم که از کف دست هم کوچکتر بود، یعنی کتابی از کتاب جیبی هم کوچکتر، به عنوان منبع درسی در اختیار دانشجو قرار میگیرد؛ در صورتی که کتابهای درسی دانشگاهی امروز باید قطع رحلی داشته باشند تا کتاب جدی بودن خود را نشان دهد و کیفیت حروفچینی آنقدر عالی باشد که بتوان از آن به عنوان یک کتاب علمی و درسی نام برد.
نظرات