سه‌شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۸
خلیلی: کتاب «بنیادهای فلسفی علم و فرهنگ» وصیت علی مرادی است

اسمعیل خلیلی گفت: کتاب «بنیادهای فلسفی علم و فرهنگ» وصیت علی مرادی است که در آن تا پایان پژوهش روایت خود را تاریخ علم فرهنگ و فلسفه روایت می‌کند و این لحظات پژوهیدن علی درباره علم فرهنگ است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آیین بزرگداشت محمدعلی مرادی و رونمایی از کتاب «بنیادهای فلسفی علم و فرهنگ» آخرین اثر او، دوشنبه دوم مهر با حضور نعمت‌الله فاضلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اسمعیل خلیلی، در محل انتشارات علمی و فرهنگی برگزار شد.
 
نعمت‌الله فاضلی با اشاره به برخی از ویژگی‌های اخلاقی مرحوم مرادی گفت: چند نکته را درباره استاد عزیزمان می‌گویم تا برای خودم یادآوری باشد که از شخصیت علمی و فلسفی مرادی چیز‌هایی را بیاموزم. در بخش پایانی کلیپی پخش شد که آقای مرادی «تلاش کردند دنیای بهتری بسازند اما نشد»، ولی من می‌گویم همین قدر که مرادی امروز توانسته‌ دل‌های همه ما را به خودشان جلب کند و جامعه و رسانه‌ها را متوجه خودشان کند و به عنوان انسانی اندیشمند و ارزشمند و فرهیخته باشند، دنیا را بهتر کرده‌ است.
 
وی ادامه داد: ایشان نه سیاسی بود و جایگاهی در سیاست داشت تا ما تبلیغ سیاسی‌اش را بکنیم، او نه ثروتمند بود که هوادارانش به دلیل بازار و پول اینجا جمع شده باشند و نه اتفاقا دنبال سلبریتی شدن بود و اینکه رابطه مرید و مرادی برای خود بسازد، اما با رفتنش گویی مرادی به عنوان یک حقیقت از پشت ابرها بیرون آمد و یک دفعه ما متوجه شدیم که آقای مرادی اندیشمند، مهربان، فرهیخته، فیلسوف، درویش، ساده‌زیست، شجاع، صادق، ایران‌دوست، وطن‌خواه، و شریف به همه معرفی شده است.
 

وی با بیان اینکه مرگ پایان زندگی است، اما برای انسان‌های بزرگ، مرگ خود زندگی است، افزود: مرادی رفتنش آمدنی بود به این دنیا، به همین دلیل می‌خواهم بگویم او توانست دنیا را بهتر کنند. او وقتی این جمله را گفت که من سعی کردم دنیا را بهتر کنم هم صادقانه گفت.
 
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید کرد: مرادی زندان رفت، غریبی کشید، فقر و انزوا را تجربه کرد، اما هنر زیستن داشت. زندگی هنری اجرایی است هرچند قواعدی ساده دارد، اما اجرای این قواعد سخت است.
 
وی اضافه کرد: ما این قواعد را می‌فهمیم، اجرای هر کدامش به این سادگی‌ها نیست، به همین دلیل او با هنر اجرایی زیستنش فیلسوف بودنش را نشان داد. فوکو در کتابش جایی که در هرمنوتیک خود درباره اخلاق بحث می‌کند، می‌گوید فیلسوفان بزرگ از راه زیستن‌شان می‌اندیشیدند و اتفاقا ذوق زیبایی‌شناسانه مرادی ما را اینجا آورده است. امروز خیلی‌ها کتاب می‌نویسند و ترجمه می‌کنند و حتی این کار را خروار خروار انجام می‌دهند، اما تاثیر و ماندگاری در جامعه ندارند اما ذوق زیبایی شناسانه و پرهیزگاری او، و نوع زیستن‌اش این ماندگاری را به او داده است.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه مرادی روایتی از روایت‌های هستی ما شده است، گفت: امروز دائماً این روایت‌ها را می‌شنویم. ایشان طوری زندگی کرد که در عین حالی که سهم زیادی برای زیباترشدن جهان داشت، اما کمترین زیبایی، لذت و شهرت را برای خود بیشترین آنها را برای دیگران می‌خواست. به همین دلیل ایناودنیای ما را خیلی بهتر کرد و به عنوان یک فرد تنها تلاش کرد دنیا را بهتر کند.
 
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره دو کتاب «تفکر در تنگنا: جستار‌هایی در علوم فرهنگی» و «بنیادهای فلسفی علم و فرهنگ» سخن گفت و افزود: من از خواندن این کتاب مانند کتاب «تفکر در تنگنا: جستار‌هایی در علوم فرهنگی» که آن هم پس از فوتش منتشر شده بسیار لذت بردم. ایشان به ویژه در مورد مفهوم جستار و فرم‌های نوشتار مطالب مهمی را بیان کرده است. یکی از اشتراکات من با ایشان علاقه به علم فرهنگی بود. اما دو کتاب مرادی مشترکاتی با هم دارند. اولین وجه مشترکش رویکرد فلسفی مرادی است بدین معنی که سعی می‌کند مفاهیم را بسازد و خوب تشریح کند.

او فرم تشریحی نوشتار را دنبال می‌کند، مرادی در کتاب «تفکر در تنگنا» می‌خواهد مفاهیم را برای فهم پذیر کردن لحظه‌ها، رخداد‌ها و واقعیت‌های جامعه ایران عملیاتی کند بنابراین به طور مثال آنجا که درباره مشروطه بحث می‌کند، توضیح می‌دهد که اندیشیدن با فلسفه متفاوت است، چون جامعه می‌اندیشد و محقق باید پرسش جامعه را به فلسفه تبدیل کند. او می‌گوید پرسش‌ها‌ی مشروطه به فلسفه تبدیل نشد.
 
فاضلی ادامه داد: در کتاب «بنیادهای فلسفی علم و فرهنگ» او خوانش تاریخی از زایش علم و فرهنگ در سنت آلمانی ارائه می‌کند. او به سنت‌های مختلف اشاره می‌کند اما می‌گوید که علم فرهنگ در سنت آلمانی زاده شده است. به همین ترتیب در کتاب جلو می‌آید و سنت‌های تاریخی مختلف را شرح می‌دهد و تحولات علم فرهنگ را بیان می‌کند.
 
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه مباحث او درباره علم فرهنگ نو است و ما روایت فارسی آن را در تالیفات‌مان از آن نداریم عنوان کرد: خود مرحوم استاد مرادی در ابتدای کتاب می‌گوید که من این را به عنوان ایرانی روایت می‌کنم و منظورش این است که ما نیز به عنوان ایرانی آن‌ را بخوانیم. یکی از ویژگی‌های خاص او همین ایستادن در تاریخ، زبان و جهان ایرانی است. در سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهایش دوستانه این را یادآوری می‌کرد و نشان می‌داد که باید به عنوان کسی که جای معین ایستاده فکر کنیم و حرف بزنیم.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادآور شد: مرادی از مباحثی سخن گفته که در تالیفات فارسی من ندیده‌ام. او در فصل ششم درباره تخیل یادآوری و رویا بحث خواندنی روان و ساده‌ای را مطرح می‌کند، با این که بحث‌های فلسفی فنی را مطرح می‌کند. همچنین در کتاب تفکر در تنگنا نیز این سلیس بودن را می‌بینیم که به دلیل تسلطی است که به این بحث‌ها داشته و به صورت ترجمه‌ای این مباحث را بیان نکرده توانسته است مطالب را چنین بیان کند بنابراین سلیس بودن مطالب در هر دو کتاب او جلوه‌گری می‌کند.
 
فاضلی در پایان گفت: مرادی روایتی از تاریخ فلسفه را ارائه می‌کند و به گونه‌ای این کار را انجام می دهد گویی تاریخ را فهم کرده است و راوی ایرانی با زبان فارسی قرار است در این باره سخن بگوید. او همچنین در فصل هفتم کتاب درباره منطق علم فرهنگ مباحثی را مطرح می کند. به هر حال مباحث او درباره علم فرهنگ بسیار نو است و در ایران این نوع از تالیفات کم است و به جزد کتاب مصلح درباره فلسفه فرهنگ که چندی پیش چاپ شد، این کتاب دومین اثر فارسی در این باره است.
 

خلیلی نیز در ادامه این نشست روایتی از زندگی علی مرادی ارائه کرد و گفت: علی مرادی فرایند هویت‌یابی‌اش را با اسلحه و جنگ مسلحانه آغاز کرده بود و می‌خواست جهان را در ذیل ظل تفنگ خود تعریف کند و برای هر آرمانی که داشت از جمله عدالت مبارزه کند. او در ابتدا در دانشگاه فنی بود و اتفاقا علوم فنی بهترین علوم برای مبارزه مسلحانه هستند اما او مسیر خود را با حرکت به سوی فلسفه تغییر داد. دانشکده فنی بهترین جا برای ادامه منطق سلاح بود. شاید اولین دگردیسی علی که پشت پا زد به تفنگ جایی بود که علی تا آخرین لحظه پیمود و آن گرایش به فلسفه برای کنار گذاشتن اسلحه بود. او برای این که خودش را بفلسفد با اسلحه وداع کرد. این مسیر نخستی بود که او طی کرد اما مسیر دوم نیز آرزویی فرهیختگی بود که همیشه داشت بدین معنی که با فرهیختگی خودش را نقد کرد و امروز ما می‌بینیم که متاسفانه فقدان فرهیختگی در جامعه دیده می‌شود.
 
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه علی به ما پیشنهاد می‌کند که ما  با شکست‌های خود سرمایه سازیم بیان کرد: او همیشه می‌گفت: «تاریخ من شکست‌های من است» و بار‌ها گفته بود «من تاریخی جز تاریخ شکست‌های خودم ندارم»، اما آیا ما نیز باید منتظر باشیم که شکست بخوریم و آن را بفلسفیم؟ خیر. جهان در حال پیشرفت جهانی است که منتظر نمی‌ماند تا شکست بخورد و آن را بفلسفد، از این روست که مرادی برای ما سرمایه‌ای برای آینده است.
 
وی با بیان اینکه من چهار علی در این کتاب دیدیم توضیح داد: نخستین علی اول راوی است که «من ایرانی» خودش را از تاریخ پیدایش علم فرهنگ شرح می دهد. او راوی تاریخ فلسفه در ساحت اندیشه است و کوشش می‌کند که مجموعه کوشش‌هایی که برای فهم فرهنگ به عمل آمده است را برای ما بازگو کند. گویی که تاریخ علم فرهنگ ماحصل فاهمه انسان‌هایی است که این علم را ایجاد کرده‌اند.

خلیلی افزود: او همچنین خود را در قالب این پژوهش روایت می‌کند و این علی دوم است که در فصول کتاب شاهدش هستیم یعنی علی که تا پایان پژوهش روایت خود را تاریخ علم فرهنگ و فلسفه روایت می‌کند و این لحظات پژوهیدن علی درباره علم فرهنگ است.
 
وی با اشاره به اینکه علی سوم، علی کنشگر است ادامه داد: او کسی است که می‌خواهد در محضر تاریخ حاضر شده و کاری انجام دهد. البته ایده این کتاب خیلی پسینی است و در سال‌های ۹۳ شکل گرفته و به سراغ این کار آمده است، پس ماحصل چیزی نیست که در جنگندگی و شکست او باشد، بلکه در پایان این فرایند به این فکر افتاده است که سعی می‌کند با تاریخ اندیشه در ایران ارتباط جدی برقرار کند. جایی که علی به ایران آمده و در کلاس‌ها و فرایند تدریس فلسفه و مواجه شدنش با پرسش‌های گوناگون و با دعوا‌های شخصی خودش به آن رسیده بود. او وارد دعوا با آکادمی شد و آکادمیسین‌ها را غاصب جایی می‌دانست که مستحق آن نیستند.
 
خلیلی با بیان اینکه کتاب وصیت علی است گفت: علی چهارم پاسخی بود که بیش از ده بار به خود من گفته بود و تصمیم داشت چنین کتابی بنویسد و بعد از آن خودش را بکشد. علی بین آرمان و نبودگی، یکی از نوسان‌های بزرگ جهان ما بود. علی در این میانه بود، جهان بی‌ارزش و تصمیم به آرمانمند بودن. این کتاب بخشی از وصیت او بود. این چهار آن و چهار لحظه وجود علی بود که در این کتاب می‌توانیم آن را ببینیم.

خلیلی با اشاره به آخرین دیدار خود با مرادی در نشست نقد و بررسی کتاب «جنگیدن و پرسیدن» گفت: علی در آن نشست به آشتیانی گفت که این کتابش از همه آثار او ارزشمندتر است چراکه راوی تاریخ زندگی آشتیانی است و همیشه می‌گفت این ایراد ماست که آثاری مانند مدیر مدرسه نداریم که خود ما را روایت کند.
 
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه مرادی فیلسوف خیابان بود  از اشکالات ویرایشی کتاب انتقاد کرد و  گفت: این کتاب می‌توانست با ویراست‌های جدی منتشر شود که متاسفانه اکنون با زبان علمی مرادی فاصله دارد و انتشارات علمی و فرهنگی تلاش باید کتاب را با فاصله زمانی بیشتر اما ویراست بهتری ارائه می‌کرد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی ۰۴:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۵
    نویسندگان این متون احساساتی شده اند ...محمد علی مرادییه انارشیسم...روانپریش بود که سردر گم این قضیه بود که نمیفهمید بلاخره چی باید از این دنیا بخواهد وودر گرداب کمونیسم وجودش سر گردان بود...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها