جواد مجابی، نویسنده معاصر ایرانی بهعنوان میهمان ویژه در مراسم اهدای یک جایزه ادبی در برلین شرکت کرد. او در سخنرانی خود به ادبیات معاصر ایران پرداخت و تفاوتهای نسل نویسندگان پیش و پس از انقلاب را برشمرد.
پرفسور کارستن گانزل، از کارشناسان ادبی مطرح آلمان که از پشتیبانان اصلی جایزه اووه یونسون است، در ابتدای این مراسم از حضور مجابی در این جایزه و بیش از آن، اظهارات این نویسنده ایرانی در باره هنر و ادبیات ایران، قدردانی کرد.
در مراسم اهدای جایزه ادبی در شامگاه جمعه، پس از سخنرانی چند سیاستمدار و کارشناس ادبی و اهدای جایزه به روتمن، پرفسور گانزل به صحنه رفت و پس از معرفی مجابی به عنوان «یکی از مطرحترین نویسندگان معاصر ایرانی» از او دعوت کرد، حاضران را با ادبیات ایران آشنا کند.
جواد مجابی از وجود «دو دوره نسبتا متفاوت» در ادبیات ایران گفت: دوره نخست ۶۰ سال پاییده و هنوز ادامه دارد. دوره دوم از چهل سال پیش آغاز شده و بیوقفه در حال تجربههای گوناگون است.
او در ادامه ضمن تاکید بر اینکه تلاشهای هنری و ادبی در ایران را نباید مستقل از تحولات جهانی، به ویژه تحولات فرهنگی قرن بیستم غرب ارزیابی کرد، به جنبش ملیگرایی اشاره کرد، جنبشی که بین دو جنگ جهانی فراگیر بود و گفت: در ایران دو جنبه ظاهرا متضاد را در خود رشد داد؛ از یک سو روشنفکران و نویسندگان ایرانی برای درک و تثبیت هویت تاریخیشان میکوشیدند، به ریشههای تمدن و فرهنگ پیشین خود آگاهی یابند، که از طریق بازخوانی اسناد فرهنگی به جامانده میسر میشد. از سوی دیگر برای همترازی با جهان معاصر به تحولات فرهنگی و اجتماعی تمدنهای پیشرو غربی توجه داشتند.
مجابی در ادامه سخنانش تصریح کرد: نویسندگان ایرانی به رهبری جمالزاده و هدایت داستان و رمان مدرن را با الگوهای جهانی رشد دادند. چند نسل از آنان (از ۱۳۰۰ تا ۱۳۶۰) به موضوعات محوری قانون و عدالت و شرایط شهرنشینی حساس بودند. اهل قلم در ادبیات و مطبوعات به کمبود عدالت و قانونمداری و رفع تبعیض طبقاتی توجهی خاص داشتند که خواست اصلی متفکران انقلاب مشروطیت ایران بود.
مجابی در عین حال تاثیر ادبیات کهن ایرانی بر نویسندگان آن نسل را پراهمیت میداند. او تاکید میکند: ذخیره ذهنی آفرینشگران فرهنگی برای خلق آثارشان، ترکیبی متوازن از ادبیات ایران فرهنگی قدیم و هنر و ادبیات و علوم انسانی جدید غرب بوده است. این کار صرفا تبعیت از غرب نبود بلکه میراث بشری طی قرون، حالا در غرب گرد آمده بود.
این نویسنده و روزنامهنگار که از ادیبان و روشنفکران مطرح پیش و پس از انقلاب به شمار میرود درباره نسل جوان ادبیات ایران گفت: نسلی که تکیه اصلی خود را از گنجینه میراث فرهنگی خود برداشته و بیش از پیشینیانش به میراث جهانی انسان تبلیغ شده متکی شده است. این نسل در روند پرسرعت جهانیشدن و یکسانسازی، مانند هماندیشان خود در سراسر جهان رنگ جهانشهری گرفته است و در حال شباهتپذیری با هر کسی در هر جای دنیاست.
این نویسنده که تاکنون ۸۰ کتاب منتشر یا آماده چاپ کرده است در پایان سخنرانی خود تاکید میکند که نسلهای جدید در تلاشند، درکی دقیقتر از مدرنیته و جهان معاصر داشته باشند.
او در این رابطه میگوید: نشانههای این تلاش فردی و جمعی را میتوان در فعالیتهای همگانی چون انتخابات و تظاهرات شهری دید، رواداری شوخچشمانه که ضد خشونت عمل میکند، طنز کلامی و رفتاری که علیه جزمیت و تعصب شکل گرفته، بردباری و جاهطلبی و اعتماد به نفس که از احساساتیشدن فاصله گرفته و سوی عقلانیت نویافته میرود، همه جهانی شدن این نسل و گرایش آنها را به یک میراث بشری، نه منطقهای، نشان میدهد که هنوز در آثارشان شکل نهایی و مطلوبش را نیافته است.
نظر شما