چنانچه میدانید؛ کتابفروشیها به فراخور تغییرات اقتصادی و اجتماعی در جامعه ما، با تحولاتی در دهه اخیر همراه بودهاند؛از تحولات ظاهری گرفته تا تحولات مدیریتی. همچنین میبینیم که قفسهها متناسب با قد و قامت مشتریان ساخته میشوند و برای انواع گروههای سنی نیز فضای متعارفی را درنظر میگیرند. به نظر شما چیدمان کتاب در کتابفروشیهای مدرن، باید از چه اصولی پیروی کند؟
با توجه به اینکه چیدمان در کتابفروشیهای مدرن، مقوله پیچیدهای است، نمیتوان فرمول ثابتی برای آن ارائه کرد اما مسلم است که باید در چیدمان به دسترسی راحت مخاطب توجه کرد. بهعبارت دیگر کتاب باید در معرض دید مخاطب باشد. چیدمان براساس موضوع کتاب، یکی از روشهاست، اما این شیوه گاهی درباره موضوع برخی کتابها محل ابهام و پرسش قرار میگیرد. بنابراین چیدمان، همیشه با سعی و خطا همراه است.
تفاوت اصلی بین کتابفروشی و کتابخانه در نوع چیدمان و دسترسی مخاطب به کتاب تعریف میشود. عضو کتابخانه با راهنمای کتابدار به کتابها که در موقعیت ثابتی چیدمان شدهان،د دسترسی پیدا میکند در حالیکه در کتابفروشیهای مدرن، مخاطب با توجه به نشانهها، به قفسه کتابهای مورد نظر میرسد. هرچند که موضوعبندی یکی از راههای دسترسی راحتتر به کتاب است اما کافی به نظر نمیرسد؛ بهعنوان مثال در «کافه کتاب آفتاب» که برای ادبیات داستانی آمریکا شش تا هفت قفسه ایجاد شده، به دلیل حجم بالای کتاب و سهولت در دسترسی، تقسیم موضوعی بیشتر ضروری به نظر میرسد اما چیدمان باید با توجه به ذهنیت مشتری تغییر کند و الگوهای مختلفی را برای چیدمان باید امتحان کرد تا کتابهایی که ممکن است به چشم مشتری نیامده باشد، در معرض دید قرار بگیرد.
اشاره کردید که الگوی ثابتی برای چیدمان وجود ندارد. بنابراین برچه اساس و معیاری به چیدمان کتاب اقدام میکنید؟
چیدمان تابع عوامل مختلفی است. بهعنوان مثال مساحت، تعداد عنوان کتابها و همچنین تخصصی و یا عمومی بودن کتابفروشی در چیدمان موثر است. کتابفروشی مدرن که زمینه فعالیت تخصصی دارد در مقایسه با کتابفروشیهای عمومی، به مساحت بالا نیاز دارد بنابراین نوع چیدمان کتاب نیز در این فضا متفاوت خواهد بود.
چه عوامل دیگری در چیدمان موثر هستند؟
ظرفیت قفسهها نیز در چیدمان موثر است: اینکه طبقههای بالا و یا پایین قفسهها تا چه میزان در دسترس مخاطب قرار دارد. علاوه بر این باید پرسید، مشتریها چه ذهنیتی از جایگاه کتابها دارند؟ بنابراین کتابفروش در چیدمان کتابها باید براساس ذهنیت مخاطب عمل کند. بهعنوان مثال، اگر در فهرستنویسی کتابها(فیپا) ملیت یک نویسنده، فرانسوی درج شده اما در واقع صاحب کتاب، اهل کشور چک است، چه باید کرد؟ پاسخ این است که در چیدمان، باید به دید مخاطب درباره ملیت نویسنده توجه داشته باشیم.
قطع کتاب نیز در چیدمان مهم است. برخی در چیدمان به زیبایی نیز توجه دارند، برخی به رنگ. ناشر و یا نویسنده هم گاهی معیار چیدمان کتابها قرار میگیرند؛ بنابراین در کتابفروشیهای مدرن سناریوهای متنوعی برای چیدمان وجود دارد.
پس شما تاکید دارید که در کتابفروشی مدرن نمیتوان به مدل ثابتی رسید؟
بله. چیدمان، نتیجه آزمون و خطای کتابفروش است و نمیتوان ادعا کرد بعد از پنج سال فعالیت میتوان به الگوی ثابت و قاعدهای مشخص دست پیدا کرد. چیدمان در کتابفروشیها گاه براساس سلیقه و دلخواه کتابفروش انجام میشود و درخواست مشتری با راهنمایی مسقیم کتابفروش پاسخ داده میشود. این روش البته بیشتر در کتابفروشیهای کوچک جواب میدهد. در کتابفروشیهای بالای 100 متر، بخشی از فرآیند جستجوی کتاب برعهده خود مشتری است.
ما در کافه کتاب آفتاب، بخش کودک هم داریم، اما تخصصی در زمینه چیدمان کتاب کودک نداریم. دستورالعمل چیدمان کتاب کودک، متفاوت است و مهمترین رکن در چیدمان این دست از کتابها، دیده شدن طرح جلد کتابها است. بهعبارت دیگر نمیتوان از کودک انتظار داشت که کتاب دلخواهش را از بین کتابهایی که به عطف چیده شدهاند پیدا کند. به همین خاطر کتابفروشیهای دارای بخش کودک مساحت بیشتری در اختیار دارند.
کتابفروشیهای سنتی که البته از مساحت کمتری در مقایسه با کتابفروشیهای امروزی برخوردارند، در تبدیل شدن به پاتوق موفقیت، بیشتری داشتند. کتابفروشیهای امروز که آنها را به مدرن تعریف میکنیم و چیدمان کتاب در آن ها را یکی از شاخصههای تحولشان میدانیم، چگونه میتوانند به پانوق تبدیل شوند؟
ایجاد فضای ویژه برای دیدار مخاطب با نویسندگان، جشن امضا و... در کتابفروشیهای مدرن مهم است و میتواند در زمینه پاتوق شدن کتابفروشیها موثر باشد. امروزه کتابفروشی تنها محل خرید کتاب نیست، بلکه موقعیتی را فراهم میکند تا مخاطب ضمن تامل بیشتر ارتباط با کتاب را افزایش دهد.
همچنین شرایط فعلی ایجاب میکند تا در کتابفروشیهای مدرن جذابیتهای بیشتری لحاظ شود. نباید انتظار داشت که مشتری در کتابفروشیهای مدرن، ایستاده و سریع کتاب انتخاب کند چراکه این شیوه در کتابفروشیهای سنتی با کتابهای محدود امکانپذیر است. بنابراین با افزایش مشتری در کتابفروشی مدرن بخشی از پاسخگویی برعهده کتابفروشان است و بخش دیگر نیز متاثر از رابطه بین مشتریها و این مشتری است که به کتابفروش کمک میکند.
مشتری به کمک کتابفروشی میآید؟
بله. با توجه به ویژگیهای کتابفروشی مدرن یا همان پاتوق کتاب، ارتباطی که بین مشتری و کتابفروش ایجاد میشود، موثر است. بهعبارت دیگر در این فضا مشتریهای کتابخوان با یکدیگر همافزایی میکنند و جریان معرفی کتاب بین آنها شکل میگیرد. علاوه براین نویسندهها کمک میکنند که مخاطبان با کتابهای جدید آشنا شوند. گویا، مخاطب در جریان این ارتباط گستره روانی بیشتری را با کتاب درگیر میکنند.
نظر شما