در این کتاب به نویسندگان ایرانی این مکتب ادبی و همچنین دلایل پانگرفتن این مکتب در ایران اشاره شده است.
این کتاب در 9 فصل تالیف شده است و هر فصل به بخشهای متفاوتی تقسیم میشود. در انتهای کتاب نیز جداولی برای مقایسه رئالیسم جادویی در مکتبها و ملل مختلف آمده است. این کتاب به عباس پژمان نویسنده، مترجم و پژوهشگر تقدیم شده است.
در فصل اول این کتاب در بخش ششم به انواع رئالیسم جادویی پرداخته شده است. در ابتدای این بخش میخوانیم:
«روبرتو گونزالس انواع رئالیسم جادویی را از نگاه خود به دو دسته کلی تقسیم میکند: رئالیسم جادویی هستیشناسانه و رئالیسم جادویی معرفتشناسانه. رئالیسم جادویی هستیشناسانه نوعی است که منبع آن عقاید و رسومی است که واقعا در یک بستر فرهنگی به آنها معتقدند و از آنها پیروی میکنند... در مقابل رئالیسم جادویی معرفتشناسانه برای خلق عناصر جادوییاش از منابعی الهام میگیرد که لزوما از بستر فرهنگی آن فضای داستانی یا حتا خود نویسنده نیستند.»
در فصل سوم این کتاب به نویسندگان برجسته متاثر از رئالیسم جادویی پرداخته میشود. میگل آنخل آستوریاس، یاشار کمال، گابریل گارسیا مارکز، ایزابل آلنده، تونی موریسون، گونتر گراس، آلخو کارپانتیه و هاروکی موراکامی برخی از نویسندگانی هستند که در این مدخل به آنها اشاره شده است. در بخش مارکز میخوانیم:
«جایگاه رمان «صد سال تنهایی» در آمریکای لاتین مانند رمان «دن کیشوت» در سنت رماننویسی اروپاست... رمان سرشار از اتفاقاتی است که برای خواننده غربی مافوق طبیعی به نظر میآید و برای مردم آن منطقه عادی و روزمره است،اتفاقاتی مثل ظهور ارواح، پرواز انسانها، نامرئی شدن و افزایش خودخواسته و به ناگاه وزن بدن. از سوی دیگر پدیدههایی که برای غربیها عادی است، از نگاه ساکنان منطقه کارائیب مافوق طبیعی و خارقالعاده است؛ پدیدههایی چون آهنربا، یخ، قطار، فیلم و گرامافون.»
در فصل «رئالیسم جادویی و داستاننویسان ایرانی» به جایگاه رئالیسم جادویی در ادبیات داستانی ایران و همچنین علت توفیق نیافتنش اشاره میشود. در این بخش میخوانیم:
« به علت ترجمه دیرهنگام آثار رئالیسم جادویی، نویسندگان ایرانی نیز بسیار دیرهنگام با این شیوه آشنا شدند. آثاری هم که ترجمه شد، جزو آخرین پدیدههای این شیوه بود. بنابراین نویسندگان ایرانی هیچگاه با کلیت جامعی از این شیوه آشنا نشدند و تمام جوانب آن را درک نکردند. بسیاری از آثار مهم این شیوه هنوز ترجمه نشدهاند و اگر هم شدهاند به قدر کافی مورد توجه واقع نبودهاند»
در بخشی که پس از این مبحث میآید مولف این کتاب به داستاننویسان برجسته رئالیسم جادویی در ایران پرداخته و مختصری از سبک و سیاق آنها را برای خواننده شرح میدهد. در این بخش به نویسندگانی چون رضا براهنی، شهرنوش پارسیپور، محمود دولتآبادی، منیرو روانیپور، بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری و... اشاره شده است. در بخش مربوط به بهرام صادقی درباره داستان بلند «ملکوت» میخوانیم:
«زبان نویسنده و لحن وی در عادی نشان دادن واکنش دوستان آقای مودت اولین نکتهای است که به چشم خواننده میآید....نمود مولفه رئالیسم جادویی یعنی ورود موجودی غیرطبیعی و فراواقعی به بدن مودت بدون تعجب روایت شده است اما در ادامه معلوم میشود که مودت در حقیقت به سرطان معده و روده مبتلا شده است. با این حال داستان تا انتها مولفههای دیگری از رئالیسم جادویی ارائه میدهد...صادقی با ملکوت خود دنیایی را توصیف میکند که هر چند دقیقا به محل جغرافیایی آن اشاره نمیشود، اما یک نمونه از زندگی را نشان میدهد که میتواند در هر جای دنیا اتفاق بیفتد، دنیایی که هر چند از طریق جنزدگی به جادو پیوند پیدا میکند اما غرض نویسنده نشان دادن جادو نیست، او میخواهد فلسفه زندگی را از نگاه شخصیتهای مختلف نشان دهد و در خاتمه بگوید مرگ هر لحظه ممکن است در انتظار یکی از انسانها باشد، پس بهتر است به زندگی و اصل آن توجه شود.»
در فصل سوم این کتاب بخشی به نام « آیینهای فولکلوریک و رئالیسم جادویی» وجود دارد که به تاثیر فرهنگ عامه در شکلگیری رئالیسم جادویی در داستان پرداخته است. در این بخش به نقش عناصر و آیینهای فرهنگ عامه در بومیسازی فضای داستانی نیز اشاره شده است. در میانه این بخش میخوانیم:
«نوروزخوانها، آتشافروزها، غولبیابانیها، عروسی گولیها، میرنوروزیها، کوسهها، آنوروزها(عمو نورزها)، و رابرچرهها یا رابچرکها تنها اسامی مراسم آیینی ملی و فولکلوریک ایرانیاند که معمولا در ماه یا هفته اخر سال برگزار میشود. اشاره نویسنده به برخی از این آیینها و استفاده بهجا از این مراسم ویژگی منحصربهفردی به صحنههای داستانی میبخشد.»
یکی از بخشهای مهم این کتاب «آسیبشناسی رمان رئالیسم جادویی» است. در این مبحث به نکاتی که نویسنده باید مدنظر داشته باشد تا در بکارگیری المانهای رئالیسم جادویی دچار خطا نشود، اشاره شده است. در قسمتی از این بخش آمده است:
« نویسنده رئالیسم جادویی باید مراقب باشد که برای انتقاد از وضعیت حال حاضر یک قومیت، نژاد یا ملیت دچار حس نوستالژی کوکورانه نسبت به گذشته آن جامعه نشود. تمایل به بازخوانی گذشته تاریخی یک ملت نباید به قیمت ساختن بتوارهای از یک شخص یا حکومت تمام شود. هدف رئالیسم جادویی نشان دادن تناقضهای تاریخی و واقعبینانه نگاه کردن به گذشته یک ملت است.»
در بخش ضمائم این کتاب جداولی برای نشاندادن عناصر جادویی و مبنایی رئالیسم جادویی آمده است. در جدول اول کرامات صوفیه و عناصر خارق عادت مارکز،در جدول دوم شاخصههای ساختاری و مبنایی رئالیسم جادویی، در جدول سوم شاخصههای رئالیسم عرفانی و صوفیانه، و جدول چهارم مهمترین منابع قصههای عامیانه فارسی و منابع غنی عناصر جادویی را مقایسه میکند.
کتاب «بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران» نوشته محمد حنیف و محسن حنیف در 442 صفحه در شمارگان 1000 نسخه به قیمت 23000 تومان در سال 1397 از سوی انتشارات علمیفرهنگی منتشر شده است.
نظر شما