احمد شاکری در بخش ابتدایی این نشست در تبیین موضوع بحث، گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس به لحاظ تقدم رتبی و زمانی، گونه شاخص برآمده از جریان متعهد به ارزشها، مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران است. تبدیل؛ تحویل و تغییر این گونه به گونههای دیگر نه تنها واقعیت تاریخی که ضرورتی اجتماعی، فرهنگی و ادبی است. بررسی امکان، چگونگی، چرایی و مراتب این فرایند مقوله راهبردی در حوزه جریانشناسی ادبیات داستانی معاصر و آینده پژوهی ادبیات داستانی در دهههای آتی است.
وی تبیین مسائل مورد بحث را به مواردی از جمله اینکه آیا تبدیل گونه ادبیات داستانی دفاع مقدس به گونههای پسین امری امکانپذیر است و یا ماهیت قواعد، مراتب، آیات، ضرورتها و ارزشهای حاکم بر این فرایندها چیست، مورد بررسی قرار داد و افزود: ادبیات داستانی دفاع مقدس متاثر از ظرفیتها، موقعیتها، موضوعات، مضامین و زمانه دفاع مقدس و محدود به آن شکل گرفته است، اما ظرفیتها و موقعیتهای نوپدید و موضوعاتی که ادبیات داستانی انقلاب اسلامی آن را نمایندگی و نمایشی میکند- چه بالقوه و چه بالفعل- بسیار پرتعداد و متنوعتر از دفاع مقدس است.
وی اظهار کرد: این پرسش بهوجود خواهد آمد که نسبت گونههای نوپدید با گونههای دفاع مقدس چیست؟ و باید دانست گونههای نوپدید نسبت به گونه دفاع مقدس تاخر زمانی و رتبی دارد و نمیتوانند و نمیبایست در انفکاک و تباین کامل با گونه دفاع مقدس بهوجود آید. در اینصورت طبق چه اسلوب و قواعدی ادبیات داستانی دفاع مقدس میتواند مؤلفههای گونهای خود را جدا ساخته و با حفظ ارزشها و مبانی به استقبال گونههای دیگر بیاید؟
شاکری با تاکید بر اینکه در صورت عدم تئوریپردازی احتمالاتی وجود دارد، ادامه داد: در این صورت احتمال وجود دارد که اولا تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس در گستره ادبیات پس از انقلاب تجربه ابتر باشد. دوم اینکه گونههای جدید مسیر آزمون و خطای گونههای دفاع مقدس را دوباره تجربه کند. سوما، جریان ادبیات متعهد پس از انقلاب در گسست به تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس دچار ارتجاع به دوره پیش از انقلاب شود. چهارم اینکه، شبهگونههای غیراصیل مرجع تجربی گونههای پسینی بشود. پنجم، فرایند صیرویت ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی به سوی نوع و قالب مطلوب داستانی دچار انحراف و رکود شود.
این پژوهشگر حوزه ادبیات با بیان اینکه ادبیات داستانی دفاع مقدس گونهای تثبیت شده و قاعدهمند است، گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس واجد مؤلفهها و مقولات اصیل ادبیات داستانی دفاع مقدس است. گونههای ادبی قابل تبدیل و تبدیل به یکدیگر هستند. همچنین ادبیات داستانی انقلاب اسلامی برای نیل به ادبیات داستانی مطلوب ضرورتا در دوران گذار از ادبیات داستانی دفاع مقدس عبور خواهند کرد.
وی تصریح کرد: ادبیات داستانی دفاع مقدس به دلیل محدودیتهای موضوعی، مضمونی، تجربی و اجتماعی قادر نخواد بود، کلیت نیازها و ضرورتهای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را نمایندگی کند.
شاکری درباره این بحث مبدا فرایند تبدیل ادبیات داستانی دفاع مقدس است، افزود: در این مبحث چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه وقوع دفاع مقدس تنها پس از 19 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد، ظهور جریان داستاننویسان متعهد با آثاری در حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس مشهود بود و کثرت عناوین و شمارگان آثار داستانی دفاع مقدس، بقا و تثبیت تولید آثار داستانی دفاع مقدس با گذشت بیش از سه دهه از قبول قطعنامه تاسیس رشته ادبیات پایداری و جایگاه ادبیات داستانی دفاع مقدس در پژوهشهای دانشگاهی در میان گونههای ادبی چهار دهه اخیر در ادبیات معاصر فارسی نیز ازجمله موارد هستند.
این نویسنده همچنین مقاصد موجود و مفروض برای فرایند تبدیل گونه ادبیات داستانی را اینطور برشمرد و ادامه داد: در بخش موجود ادبیات داستانی انقلاب اسلامی به معنی الاخص و در بخش مفروض بالامعنی الاعلم است.
وی گفت: فرایند مقولهای جهتمند قابل بررسی، زومراتب و واجد آغاز و پایان ، برجستهسازی یک فرایند در حوزه ادبیات داستانی با تقسیمات متعددی از انواع قالبها، گونهها، مکتبها و رویکردها در آن به معنای مسئلهمندسازی حرکت مشخص و دقیق است.
شاکری درباره تاثیر ضرورت درونی گونهها بر صیرویت بیناگونهای، اظهار کرد: پدید آمدن ادبیات داستانی دفاع مقدس در صیرویت ادبیات داستانی دفاع مقدس، زایش ادبیات انقلاب اسلامی را به چالش خواهد کشید.
وی در منظور از فرایند در این پژوهش را تکثر دانست به نحوی که موضوع نخست باقی مانده و موضوع دوم تحت تاثیر موضوع اول و در نتیجه حفظ امور مقوم آن ایجاد شود. در این زمینه توضیح داد: داستان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس معیارهای درونمتنی و ترکیب وصفی نسبت مساوی دارند، زیرا هر داستانی که از ارزشها دفاع میکند و به امر قدسی توجه دارد، انقلابی است و بالعکس. تجربه ادبیات داستانی دفاع مقدس فیالجمله مستعد برای پدید آوردن گونه انقلاب اسلامی است. ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس بهعنوان زیرگونه ادبیات دفاع مقدس، پدید آمدن ادبیات انقلاب اسلامی را با مخاطراتی مواجه میسازد.
توجه ناشران غیردولتی به کتابهای حوزه دفاع مقدس
محمد حنیف دیگر سخنران این نشست نیز با طرح این سوال که «داستان دفاع مقدس چیست و چه مبانی و ساختاری دارد؟»، بیان کرد: در بحث ادبیات ما با سه مفهوم مکتب ادبی، گونه یا ژانر ادبی و سبک ادبی روبهرو هستیم کخ این اصطلاحات گاه از سوی برخی بهصورت آمیخته و التقاطی بهکار میرود. در بحث موردنظر ما، استفاده از گونه صحیح نیست و باید از مکتب ادبی صحبت کرد. چراکه چند نفر یک سری مبانی فکری و ساختاری را در یک حوزه بهعنوان مکتب ادبی معرفی میکنند که در این مکتب گونههای مختلفی همچون جادویی، رئالیسم و وحشت جای میگیرد.
وی افزود: تاکنون درجهت شکلگیری مکتب ادبی انقلاب اسلامی تلاشهایی از سوی افرادی همچون محمدرضا سرشار، احمد شاکری و محمدرضا سنگری انجام شده ولی هنوز مشخصهها و شاکلههای مکتب ادبی انقلاب اسلامی سروشکل مشخصی بهخود نگرفته است.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، گفت: سخن من این است که مثلا در 10 سال اول جنگ چه آثاری با چه ویژگیهایی داشتیم و امروز در دهه اخیر چه آثاری داریم. با مطالعه گستردهای که روی طیف گستردهای از آثار این حوزه داشتم و همچنان هم ادامه دارد. اگر بخواهیم بگوییم آثار امروز چه تغییراتی کرده، باید به نمونههایی اشاره کنیم. با بررسیها مشخص شد که ازنظر آماری تعداد داستانهایی که با موضوع دفاع مقدس و جنگ نوشته شده، نسبت به سالهای گذشته افت کمی داشته است.
حنیف ادامه داد: در سالهای اخیر گرایش به خاطرهنویسی زیاد شده، ولی از تعداد رمانها و داستانهای دفاع مقدس، کاسته شده است. البته این دلیل نمیشود بگوییم کارها ازنظر کیفی هم ضعیف شدهاند. اتفاقا آثار تاثیرگذار در حوزه ادبیات داستانی بهویژه در حوزه دفاع مقدس در چند سال اخیر بیشتر بوده است. از مطالعه آثار به این نتیجه میرسیم برخلاف سالهای دهه اول دفاع مقدس، امروز به هر دلیلی، اعتنای ناشران به کارهای جنگی و دفاع مقدس بیشتر شده است. از نکات قابلتوجه در این زمینه، اقبال بیشتر ناشران غیردولتی به کارهای جنگی و دفاع مقدس است. ناشرانی همچون نیستان، نیماژ، مروارید و چشمه اهتمام چشمگیری به آثار دفاع مقدس داشتهاند.
وی با بیان اینکه موارد ذکر شده نشان از جایگاه تاثیرگذار دفاع مقدس در زندگی جامعه و مردم ایران دارد، اظهار کرد: ازجمله کارهای تاثیرگذار و شاخص این حوزه تاکنون میتوان به رمان «هرس» نوشته نسیم مرعشی، «بُز نقرهای» اثر مرسده کسروی، «سیاسنبو» به قلم محمدرضا صفدری، «چلچلهها» نوشته مرحوم گلابدرهای، «عشق و چیزهای دیگر» اثر مصطفی مستور و مجموعه داستانهای «عروسی در باران» رحمت حقیپور و «خط مرزی» از سید حسین موسوینیا اشاره کرد.
این منتقد ادبی، گفت: یکی دیگر از شاخصههای این دوره، حضور پررنگتر و تاثیرگذارتر نویسندگان زن است. سال 1310 ایراندخت تیمورتاش، اولین زنی بود که رمان نوشت و 1312 نیز زهرا خانلری که دکترای ادبیات داشت، رمانی نوشت. امروز حضور بانوان نویسنده بسیار تاثیرگذار و مهم است. ازجمه همین رمان «هرس» اثر نویسنده جوان نسیم مرعشی که کار تاثیرگذار و قابلاعتنایی است. در سالهای 1310 تا 1332 تعداد داستاننویسان زن به مرد نسبت 1 به 17 بوده و در سال 85 این نسبت 1 به 10 شده است.
حنیف با اشاره به مواردی از بحث مضمون در ادبیات داستانی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز توضیح داد: در 10 سال اولیه جنگ و دو سه سال پس از پایان جنگ، نه اینکه اثری از مصائب جنگ در کتابها نبود ولی تعداد آثار در این زمینه نسبت به آثاری که به حماسهها میپرداختند، انگشتشمار بوده است.
وی درمعرفی برخی از مضامین قالب در داستانهای امروز افزود: تصاویر انسانی از سربازان دشمن، نشان دادن غربت جانبازان، فراموشی ارزشهای دفاع مقدس، جدایی انسانها از هم و رفتن به جنگ، تصاویر هولناک جنگ، شرایطی که به عزلتگزینی و بدبینی جامعه منجر میشود، احساس گناه بهخاطر دوست و دشمن، ایستادگی در مواضع، بومگرایی و اقلیمینویسی، گرایش به تکصدایی در مقابل چندصدایی و چندلایگی و نوشتن جنگ از سرزمین دیگران، برخی از مضامین قالب در آثار داستانی دفاع مقدس در سالهای اخیر است.
این پژوهشگر درباره مقایسه فنون داستاننویسی در این حوزه در گذشته و امروز، بیان کرد: واقعگرایی در مقابل رئالیسم جادویی و فانتزینویسی یکی از این موارد است. همچنین زمان و مکان وقوع حوادث در دوره جنگ بیشتر مناطق جنگی بود، ولی امروز نویسندگان جوانتر مانند قیصری و بایرامی، اغلب از سالهای بعد از جنگ و عوارض جنگ می نویسند. در کارهای آن دوره، شخصیتها بیشتر از طبقات پایین جامعه بوده که امروز تغییر در این زمینه را شاهد هستیم.
نظر شما