ونداد جلیلی میگوید: نسل پیشین نویسندگان آمریکای لاتین نویسندگان بزرگی هستند و نسل سامبرا در پی آنند که از زیر سایه نسل قبل بیرون بیایند.
این دومین کتابی است که شما از این نویسنده ترجمه میکنید. سامبرا به لحاظ نویسندگی در آمریکای لاتین در چه ردهای قرار داد؟
آلهخاندرو سامبرا جزو نویسندگان مطرح معاصر آمریکای لاتین است. متولد دهه هفتاد میلادی است و سن زیادی ندارد. از نسل سوم نویسندگان معاصر آمریکای لاتین است و متاسفانه از این نسل آثار کمی به فارسی ترجمه شده است. سامبرا جزو نویسندگان مطرح آمریکای لاتین است و کتابهایش به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. او شاعر هم هست و در زمینه نقد ادبی هم کار کرده است.
نویسندگان نسل سوم سعی در انجام کار تازهای دارند. کار تازه به معنی داشتن گسست نیست. نسل پیشین آنها نویسندگان بزرگی هستند و این نسل در پی آنند که از زیر سایه نسل قبل بیرون بیایند. سامبرا همیشه داستان سادهای برای روایت انتخاب میکند اما پیچیدگیهای ادبی را نیز در خلال آن روایت میآورد. ماجرای رمان «زندگی خصوصی درختان» این است که مردی با دختر همسرش در انتظار بازگشت وی به سر میبرد و در این مدت برای دختر خواندهاش قصههایی به نام «زندگی خصوصی درختان» میگوید. درواقع او زندگی خودش را در قالب زندگی آن درختان میگوید و در این میان از ابزارهایی مانند رنگ و ضبط گذشته و حدس زدن آینده استفاده میکند و در نهایت این مسائل از حالت شخصی بیرون میآید و وضعیت کشورش و مسائل جهانی را نیز تا حدی برای خواننده روشن میکند.
داستانی که سامبرا در این رمان روایت میکند در عین روانی نثر سرشار از تکنیکهای داستاننویسی هم هست.
بحثهای شاعرانه در عین سادگی از ویژگیهای نثر سامبراست. او تکنیک بازنمایی را جلوی چشم خواننده میآورد. داستان مینویسد اما به نحوی به فراداستان هم ورود پیدا میکند تا بتواند در قالب داستانی یک سری مسائل واقعی را نیز بیاورد.
این نویسنده کتابی دیگری به نام «بنسای» نیز نوشته که هنوز به فارسی منتشر نشده است. مجموعه داستانی هم به قلم او منتشر شده و در این دو اثر هم سبک همیشگی خود را دارد. حجم کتابهای او زیاد نیست و به لحاظ فرم آثار او به داستان کوتاه شبیهند. او اهل نوشتن متنهای طولانی نیست. هر کدام از این داستانها کمی مفصلتر از داستان کوتاه است. کارهای او از لحاظ حجمی بیشتر داستان بلندند تا رمان اما سامبرا باز هم سعی در ساختن جهانی کامل در آثارش دارد.
شما از دیگر نویسندگان آمریکای لاتین مانند سزار آیرا هم کتاب ترجمه کردهاید به نظرتان سبک سامبرا بیشتر شبیه کدام یک از نویسندگان همزبان خودش است و سامبرا وامدار چه نویسندگانی است؟
سامبرا شبیه نویسندگان قبل از خود نیست. نویسندگان آمریکای لاتین از 70 سال پیش تا حال تحت تاثیر دو نفر هستند؛ بورخس و کارپانتیه. ولی نویسندگان همنسل سامبرا و همچنین خود سامبرا تحت تاثیر کسان دیگری هم هستند. سامبرا از ادبیات ژاپن نیز متاثر است و همچنین از سنت شعری ایتالیا و از نویسندگان معاصر مهم کشورهای اروپایی تاثیر گرفته است. اما سزار آیرا یک نسل از سامبرا عقبتر است و میتوان به وضوح تاثیر بورخس را در او مشاهده کرد. آیرا یکی از معدود نویسندگانی است که سبک نویی دارد که مشابه آن را جایی دیگر نمیبینیم. او توانسته از همه عبور کند و از آستانه آزمون و خطا گذشته و امروزه جزو محبوبترین نویسندگان آمریکای لاتین است.
خولیان شخصیت اصلی رمان «زندگی خصوصی درختان» است. به عنوان مترجم تا چه حد این شخصیت را نماینده جامعه نویسنده میبینید و اینکه خولیان نماد چه طبقه اجتماعی است؟
خولیان و راوی کتاب دیگرش «راههای برگشتن به خانه» هر دو نماینده فرزندان طبقه متوسط کشور شیلیاند و به نظر میرسد که چون نویسنده حس میکند چون در این جایگاه بزرگ شده خود را ملزم میبیند که از منظر آن ها روایت کند. خولیان نماد نسلی است که زندگی را از روی کار آمدن دیکتاتوری پینوشه شروع کرده است. اینها زندگی را در این دیکتاتوری شروع کردهاند و دورههای قبلی برایشان تاریخ گذشته است. فرقشان با پدرومادر خود که طرفدار پینوشه بودهاند نیز در همین است. همچنین آنها دوره پایان دیکتاتوری پینوشه را هم دیدهاند و درواقع بیشتر اعتراضاتی که در کارهای سامبرا میبینیم به دوره بعد از دیکتاتوری مربوط میشود و این اثرات آنقدر شدید بوده که باعث بروز دوگانگی در آدمهای آن نسل شده است.
در عین حال خولیان شخصیت باورپذیری است و میتوان به دیگر ملیتها نیز آن را تعمیم داد. اینطور نیست؟
شرایطی که سامبرا در این رمان تصویر میکند، به نحوی نقد وضعیت امروز هم هست و از این منظر برای بسیاری از نویسندگان رهنمون خوبی است. ما هم شرایط مشابهی در کشور خود داشتهایم. اینکه اساسا تولید ادبیات در اختیار طبقه متوسط است، و در کشور ما هم تا حدی همینطور است، بنابراین همین راهکاری است که نویسنده بتواند گستردهتر از کسی که در این جایگاه و موقیعت زیسته، آن را بررسی کند و به رشته تحریر درآورد.
با توجه به آثاری که از سامبرا خوانده و ترجمه کردهاید آیا میتوان یک درونمایه واحد برای کارهای او در نظر گرفت؟
بله .چیزی که بین این آثار مشترک است این است که سامبرا نگرش نسلی را نشان میدهد که یک مرحله بعد از تضاد دوگانه آلنده و پینوشه وجود داشته است و سامبرا این جابهجایی را نشان میدهد. اینها کسانی هستند که بعد از کنار رفتن پینوشه و پیوستن شیلی به وضعیت موجود در دنیا، به زندگی ادامه دادهاند و سامبرا در آثار خود به این جابهجایی فرهنگی و تنهاییای که فرد در چنین جامعهای حس میکند میپردازد و حتا ریشه و درمان این تنهایی را نیز بررسی میکند. سامبرا در آثار خود فردگرایی به وجودآمده در جامعه خود را تحلیل میکند و دنیای ترسناک و غمناک بیرون را با دنیای درون ربط میدهد و این دو دنیا را به روشهای ادبی به کار میگیرد تا بتواند مفاهیم مورد نظر خود را بیان کند.
به نظر می رسد با توجه به نامگذاری کتاب به نام «زندگی خصوصی درختان» و همچنین فصلهایی به نام «گلخانه» و «زمستان» بتوان وجهی سمبلیک هم برای آثار سامبرا در نظر گرفت.
کلا در داستانهای سامبرا حالتهای سمبلیک وجود دارد. اساسا تشبیه به درخت و همچنین رنگهای اتاق خانه و رنگهای خیابانها در بازیهایی که شخصیت خولیان در یادآوری از گذشته خود ذکر میکند و بعدها آن را به صورت خاکستری میآورد، بار سمبلیک بالایی دارد و سامبرا سعی دارد تمام این مفاهیم را به سادگی بیان کند و مخاطب بیشتری جذب کند تا اگر هم مخاطبی متوجه عمق این مطالب نشد در نهایت از خواندن آن لذت ببرد.
چه کاری در دست ترجمه و انتشار دارید؟
دو کتاب از سزار آیرا ترجمه کردهام. یک مجموعه قصه کوتاه از بورخس و کاسارس جمعآوری کردهام که تا به حال در ایران ترجمه نشده است. یک کتاب هم از خوان خوزه سائر ترجمه کردهام که آماده انتشار است.
نظر شما