از امام هادی (ع) چندین دعا و زیارتنامه برجای مانده که از مشهورترین آنها، زیارت «جامعه کبیره» است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد. شرحهای زیادی به زبانهای فارسی و عربی بر زیارت «جامعه کبیره» نوشته شده است. از دیگر زیارات منسوب به امام هادی (ع)، زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگیهای حضرت علی (ع) و همچنین اهداف واقعه غدیر ذکر شده است.
موسی دانش، مترجم کتاب «امام هادی (ع)، زندگی سرشار از جهاد و معجزه» و از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، به مناسبت سالروز ولادت امام هادی (ع) در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، ضمن بیان شرایط خفقانآور دوران زندگی و امامت آن حضرت، به معرفی مهمترین اهداف و اقدامات آن حضرت در دوران امامت و مبارزه با مکاتب انحرافی و معرفی اسلام حقیقی و جایگاه واقعی اهلبیت (ع) پرداخت.
ائمه اطهار (ع) در طول تاریخ همواره مورد دشمنی خلفای دوره زندگانی خود قرار داشته و درحالیکه بسیار تحتفشار بودند، ولی دست از مبارزه و رسالت خود برنمیداشتند. امام هادی (ع) نیز ازجمله امامانی بوده که با بیشترین فشارها از سوی حاکم وقت و سردمدارانش، مواجه شد.
همه ائمه در زمان اختناقآوری زندگی میکردند. زندگی هریک از ائمه معصوم (ع) را که بررسی کنیم میبینیم که آن امام در زمان خود در خفقان قرار داشته و آزادی عمل و بیان نداشتند. اما این اختناق در دوران برخی ائمه ازجمله امام هادی (ع) شدت بیشتری داشت. امام دهم با خلفایی همچون معتز، معتصم و متوکل عباسی همدوران بوده است. این خلفا با خاندان اهلبیت (ع) دشمنی سرسختی داشتند.
امام هادی (ع) در سن خردسالی (مانند پدرش امام جواد (ع) در 7 سالگی) به امامت رسیده بود، اما در همان اوان کودکی هم مورد اذیت و آزار خلیفه وقت به نام معتز قرار میگرفت، ولی این اختناق در زمان متوکل عباسی بیشتر شد، چراکه متوکل در مقایسه با سایر خلفای عباسی، دشمن و عداوت بیشتری با آل علی (ع) داشت، بهگونهای که متوکل دشمنی با علی (ع) و اولادش را نصبالعین خود قرار داده بود، یعنی وظیفه و سیاست خود قرار داده بود که باید با خاندان علی (ع) و پیروان این خاندان مبارزه کند.
به همین دلیل به هیچ عنوان اجازه فعالیت به حضرت نمیداد و حتی وجود امام هادی (ع) را در مکه و مدینه نتوانست تحمل کند و فرماندار مکه و مدینه به متوکل نامه نوشتند که اگر میخواهی حکومتت برقرار بماند، باید محمدبن علی (ع) را به سامرا فرا بخوانی، چراکه اگر او در مکه و مدینه باشد، مردم به سمتش گرایش پیدا میکنند و وجود امام هادی (ع) را خطری برای حکومت متوکل برشمردند، هرچند تا آن زمان هم افراد زیادی به ایشان گرویده بودند. به این دلیل متوکل، امام هادی (ع) را از مدینه به سامرا احضار کرد.
در زمان امام هادی (ع)، دو مکتب انحرافی (مکتب «ناصبی» یعنی دشمنی با علی (ع) و خاندانش و مکتب «تجسیم» که قائل به جسم بودن خداوند بودند) شکل گرفت که مردم را گمراه میکردند. امام (ع) با تمام قدرت با این دو مکتب انحرافی مبارزه کرد. متوکل به شدت از این دو مکتب پشتیبانی میکرد. او تمام هم و غم و امکانات خود را بسیج کرده بود که این دو مکتب را در بین مردم جا بیاندازد. این خلیفه عباسی به قدری دشمنی خود را با خاندان علی (ع) آشکار کرد که حتی اگر متوجه میشد کسی محب علی (ع) است، جان و مال او را غارت میکرد. در همین راستا بود که حتی میخواست تمام آثار این خاندان را از بین ببرد و به همین دلیل دست به جنایت تخریب مرقد امام حسین (ع) زد و رفتن به زیارت آن حضرت را ممنوع اعلام کرد و حتی اگر کسی از زائران امام حسین (ع) دستگیر میشد، دستش را قطع میکردند.
موضعگیری امام در مواجهه با این مکتبها چگونه بود؟
امام هادی (ع) با هر دو مکتب مبارزه کرد، به این ترتیب که فضائل اهلبیت (ع) بهویژه امیرالمومنین (ع) را بین مردم منتشر میکرد و اثبات میکرد آنچه متوکل و افرادش درباره علی (ع) و فرزندانش میگویند دروغ و تهمت است. در تاریخ نقل شده که وقتی برای آخرینبار، متوکل عباسی امام را احضار کرد و حضرت عمدا راهش را در مسیر مدینه به سامرا از شهر نجف قرار داد تا در 18 ذیالحجه که در آستانه آن قرار داریم، حضرت در نجف مرقد جدش را زیارت کرد. لذا سنت زیارت مرقد مطهر امام علی (ع) در عید غدیر، از امام هادی (ع) باقی مانده است.
امام هادی (ع) در آن روز بود که زیارت غدیر که به «منشور غدیر» معروف است را ایراد کرد. اگر کسی که اهل علم و معرفت و آشنا به زبان عربی باشد، این زیارت دریایی از علم و معرفت است. این زیارت فرازهای زیادی دارد که یکی از آنها، به فضائل و ویژگیهای علی (ع) اختصاص دارد. یکی از القاب حضرت در این دعا، امیرالمومنین است. امام هادی (ع) در زیارت غدیر این لقب را خیلی تکرار میکند، به این دلیل که متوکل و دشمنان علی (ع) اینگونه بین مردم تبلیغ میکردند که علی (ع) کسی بوده که نماز نمیخوانده و پیامبر (ص) او را بهعنوان وصی خود انتخاب نکرده است و ایشان خارج از دین بوده است، لذا امام هادی تاکید میکند که ایشان نه تنها مومن بوده، بلکه امیرالمومنین بوده است. در جایی دیگر تاکید میکند: «السلام علیک یا وارث علم النبیین» چون مولا وارث علم پیامبران بوده است. به این صورت صفات و ویژگیهایی را بیان میکند که نشان دهد امیرالمومنین (ع) بنده خالص خداوند، احیاکننده دین و وصی پیامبر (ص) بوده است. امام علیالنقی (ع) به این ترتیب، تبلیغات متوکل و دشمنان خاندان اهلبیت (ع) را خنثی کرد.
یکی از ماندگارترین یادگارهای امام هادی (ع)، زیارت «جامعه کبیره» باشد. امام در قالب این زیارت، درصدد بیان چه پیامهایی برای مردم بودند؟
زیارت «جامعه کبیره» یکی از آثار ماندگار امام هادی (ع) است. در واقع دو منشور (غدیر و جامعه کبیره) از امام دهم برای ما شیعیان به ارث رسیده که ما باید این دو منشور را پاس بداریم. به این معنا که آنها را قرائت و پی به معانی جملاتی که در آنها بهکار رفته ببریم. زیارت «جامعه کبیره» در واقع یک مکتب است و ارزشهای یک مکتب کامل را بیان میکند. هدف امام از بیان زیارت «جامعه کبیره»، تاکید بر مساله وحدانیت و توحید و تاکید بر عظمت و مقام شامخ ائمه (ع) است.
یکی دیگر از مکتبهایی که در زمان امام هادی (ع) رایج بوده، مکتب «غلو» بود که در مقابل مکتب «ناصبی» قرار داشت. مکتب «ناصبی» دشمنی افراطی با علی (ع) و خاندانش و مکتب «غلو» نیز از نظر محبت نسبت به امیرالمومنین (ع) و فرزندانش افراط داشتند. مکتب «ناصبی» امام علی (ع) و خاندانش را از دایره مسلمانی خارج کرده بودند و مقامشان را پایین میآوردند و در مقابل مکتب «غلو» اهلبیت (ع) را از مقام واقعی خودشان نیز بالاتر میبردند و در خد الوهیت میرساندند. در زمان حضرت علی (ع) افرادی اعتقاد داشتند که آن حضرت خداست و امام پس از اطلاع از این مساله، آنها را آتش زد. ائمه در مقابل این مکتب هم موضع منفی داشتند و روایات زیادی از ائمه اطهار (ع) در مذمت این مکتب بیان شده است. یکی از دلایلی که امام هادی (ع) زیارت «جامعه کبیره» فرمود، مبارزه با همین مکتب بود. حضرت در این زیارت، مقام و جایگاه واقعی ائمه (ع) را بیان و آنها را جانشین پیامبر (ص) و نماینده خدا هستند که میخواهند احکام خدا را در زمین پیاده و با شرک و ظلم مبارزه کنند. لذا امام دهم بر صفاتی که نشان میدهد ائمه (ع) بندگان خالص خدا هستند، در زیارت «جامعه کبیره» تاکید میکند.
در «مفاتیحالجنان» درباره آداب زیارت «جامعه کبیره» آمده که وقتی کسی وارد حرم میشود و چشمش به ضریح میافتد، ابتدا باید 30 بار بگوید «الله اکبر»، بعد از چند قدم دوباره 30 بار بگوید «الله اکبر» و بعد از چند قدم 40 بار بگوید «الله اکبر». فلسفه اینکار چیست؟ به این دلیل که خواننده زیارت، مبادا با ذکر صفات و ویژگیهایی که در این زیارت بیان میشود، آنقدر شیفته و مبهوت ویژگیهای ائمه (ع) شود که خدا را فراموش کند. وقتی انسان 100 بار «الله اکبر» بگوید، خدا به یادش میماند و با خواندن این زیارت نیز فراموش نمیکند که خدا از همه بزرگتر و خالق همه است. پس یک هدف امام (ع) از ایراد این زیارت، مبارزه با «غلو» بود.
امام هادی (ع) یکی از امامانی است که به علم فراوان شهره بود. از علم آن حضرت و همچنین ارزش و جایگاه علم و عالمان نزد ایشان، بگویید.
حتی دشمنان امام هادی (ع) در همان زمان، به علم و دانش گسترده آن حضرت اعتراف داشتند. امام علیالنقی (ع) در سن 7 سالگی به امامت رسید که خلیفه وقت معتز برادر متوکل بود. در عین کودکی، علم و دانش حضرت زبانزد همگان بود و معتز در همان زمان از امام هادی (ع) میترسید و لذا برای اینکه ایشان را محدود کند و اجازه ندهد آن حضرت با علمش، معارف اسلام را برای مردم بیان کند، به بهانه اینکه این کودک باید معلمی داشته باشد، شخصی به نام «جنید» که از علما و ادبای آن زمان و مورد اعتماد دستگاه حکومت بود را برگزید و مقرر کرد هر روز در جایی خارج از شهر این شخص به امام هادی (ع) در آنجا درس بدهد. معتز میخواست از همان کودکی امام را زیرنظر داشته باشد، جلوی ارتباط او با مردم را بگیرد و در کنار اینها، یکی از معتمدانش چیزهایی را به آن حضرت بیاموزد.
وقتی درس شروع میشود، مطلبی را میگوید و از امام هادی (ع) میخواهد که فردا آنرا بهعنوان امتحان برایش بازگو کند. وقتی امام آنرا بسیار گسترده میشکافد و درباره آن برای معلمش صحبت میکند که «جنید» مبهوت میماند و همانجا عقیدهاش برمیگردد و در ادامه سوالاتی دیگر میپرسد و حضرت را دریایی گسترده میبیند و در روزهای بعد این امام هادی (ع) بود که به او درس میداد.
روزی یکی از اطرافیان معتز، جنید را در بازار میبیند و میگوید که جنید آن نوجوان هاشمی که به او درس میدهی، چگونه است؟ جنید با عصبانیت میگوید باید به او بگویید «شیخ هاشمی»؛ شیخ به معنای عالم و دانشمند. بعد میگوید من از او درس میگیرم. جنید در ادامه از محبان اهلبیت (ع) و از پیروان امام هادی (ع) میشود و تا پایان عمر به عقیده خود باقی ماند. این یک نمونه از علم آن حضرت بود که باعث هدایت افراد حتی معلمش میشد.
روش تبلیغی امام هادی (ع) چگونه بود؟
امام هادی (ع) در اختناق شدید بهسر برد. حتی آن حضرت و امام حسن عسکری (ع) را به نام «عسکریین» یاد میکنند، چون آنها را در منطقه نظامی نگه میداشتند و در یک محله معمولی شهر هم ساکن نبودند. لذا امام هادی (ع) تبلیغ آشکار نمیکرد و بیشتر تبلیغات آن حضرت در مناظرات بیان میشد یا از طریق دعاها و زیاراتی همچون «جامعه کبیره» و «منشور غدیر». هرکس با ایشان در ارتباط بود، از نوع رفتار حضرت هدایت میشد.
«امام هادی (ع)، زندگی سرشار از جهاد و معجزه» ترجمه فارسی کتابی به زبان عربی از علی کورانی جبلعاملی، از نویسندگان سرشناس لبنانی است که با ترجمه شما در سال 96 از سوی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، منتشر شده است. این کتاب را به علاقهمندان معرفی کنید.
«امام هادی (ع)، زندگی سرشار از جهاد و معجزه» کتابی جامع در 17 فصل با مطالبی متقن و محکم، درباره زندگی امام هادی (ع) است. همه مباحث کتاب مهم و حاوی نکات آموزنده است، اما از نظر من معجزات، مناظرات، مواجهه با خلفای عصر، مساله تخریب مرقد امام حسین (ع) از سوی متوکل عباسی، برخورد ظالمانه متوکل با زوار امام حسین (ع)، انتقال اجباری امام از مدینه به سامرا و اشاره به مسائل روز و ماجرای تکفیریها و داعش، از جمله مهمترین موضوعات کتاب هستند.
یکی از محورهای مهم این کتاب، مساله بررسی اسناد زیارت «جامعه کبیره» است. این زیارت از آثار مهم و ارزنده امام هادی (ع) است که در آن، مقام والای اهلبیت (ع) مطرح میشود. برخی درباره سند این زیارت تشکیک دارند، ولی در این کتاب با استدلالهای قوی و علمی، اثبات شده که اسناد زیارت «جامعه کبیره» صحیح و معتبر است.
نظر شما