حاشیههای ایجاد شده در هفتههای گذشته پیرامون بازار پرفروشهای کتاب باعث شد تا در یادداشتی به ضرورت انتشار چنین گزارشی بپردازیم که در ادامه میخوانید.
با توجه به این موارد در حال حاضر نزدیک به دو ماه است که این فهرست هر هفته با ذکر نام کتابفروشیها گرفته میشود و در خروجی این رسانه قرار میگیرد. تفاوت این دوره از گزارشات با دورههای گذشته در این است که بنا بر تصمیم مسئولان خبرگزاری در این دوره قسمت نظرات (کامنتها) باز است و مخاطبان میتوانند آزادانه نظراتشان را اعلام کنند؛ در همین راستا شاهد اتفاقات جالبی بودیم و برای برخی از این گزارشها بیش از 90 کامنت گذاشته شد که درواقع یک آمار منحصر به فرد محسوب میشود و نشان از میزان توجه مخاطبان به این گزارشها دارد. با این حال نکاتی درباره این فهرست و انتقادات مطرح شده وجود دارد که در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم.
انتشار فهرست پرفروشها در تمام دنیا رایج است
یکی از اتفاقاتی که در سراسر دنیا در حوزه کتاب رایج و مرسوم است، اعلام فهرست پرفروشهاست؛ چراکه با یک بازدید ساده از کتابفروشیها میبینیم که هر کتابفروشی معمولا فهرستی از کتابهای پرفروش دارد و آن را به مخاطب ارائه میدهد تا مخاطب بتواند در خرید کتاب از انتخابهای دیگران کمک بگیرد. علاوه بر این بخش قابل توجهی از آثاری که در جهان ترجمه میشود بر اساس همین فهرست پرفروشهاست و حتی ما میبینیم که برخی ناشران روی جلد کتاب خود میآورند، که «کتاب پرفروش از نظر سایت فلان» و این موضوع برای ناشران بسیار اهمیت دارد؛ چراکه تا حدودی خیالشان راحت میشود که حداقل بر اساس همین جمله کوچک چاپ نخست روی دستشان نمیماند. بنابراین تا اینجای کار میتوان نتیجه گرفت که اعلام فهرست پرفروشها اتفاق رایجی در تمام دنیاست و این نکته را یادآور میشود که نمیتوان از یک رسانه برای انتشار چنین فهرستی ایراد گرفت.
پرفروش بودن دلیلی بر باارزش بودن اثر نیست
متاسفانه یکی از ایرادات ما ایرانیها در فضای مجازی، نقد بدون مطالعه اثر است. یعنی همه ما نقدکردن را خوب بلدیم و به راحتی دست به نقد آثار نخوانده میزنیم. این موضوع البته زمانی جذابتر میشود که ما حوصله خواندن یک گزارش 700 – 800 کلمهای را نداریم و هنوز گزارش را نخوانده دست به انتقاد از آن میزنیم. همانطور که در گزارش اول ذکر شد. این فهرست نشان از کتابهای پرفروش دارد و هیچ تضمینی نیست که کتاب پرفروش، ارزش ادبی بالایی داشته باشد؛ البته این نکته برای عکس این قضیه نیز صدق میکند. یعنی با قرار گرفتن کتابی در این فهرست نمیتوان گفت که آن اثر عامهپسند، زرد یا بازاری است؛ چراکه اگر نگاهی به این فهرست بیندازیم، متوجه خواهیم شد که نام نویسندگانی در این فهرستها دیده میشود که بدون شک اعتبار داستاننویسی معاصر هستند و نمیتوان از آنها ایرادی گرفت.
سیستم چرخشی کتابفروشیها
هرچند که تعداد کتابفروشیهای فعال کشور، آمار خندهداری دارد و تعدادشان به زحمت از عدد 1000 عبور میکند اما باید توجه داشت که طبیعتا نمیشود از تمام این کتابفروشیها آمار پرفروش گرفت؛ چراکه در این صورت این گزارش از حالت خبری خارج و به یک آمار سازمانی تبدیل میشود. از طرفی بر اساس اصول آماری وقتی ما میخواهیم درباره یک موضوع تحقیقی آماری انجام دهیم، مناسبترین راه انتخاب یک جامعه آماری متنوع است. در همین راستا ما هر هفته 10 کتابفروشی شامل پنج کتابفروشی از شهرستانها و پنج کتابفروشی از پایتخت را انتخاب میکنیم و بر اساس آن آمار هر هفته را تهیه میکنیم. البته در این میان سه کتابفروشی پردیس مشهد، دنیای کتاب قم و محام اهواز بهعنوان بزرگترین، مدرنترین و مهمترین کتابفروشیها غیرپایتختی کتاب در بیشتر گزارشها آمدهاند اما هفت کتابفروشی باقیمانده در تمامی این مدت چرخشی بوده است و سعی شده تا کتابفروشیهای بزرگ و مهم شهرهای مختلف کشور در آمار آورده شود.
آمار شفاف و روشن است
زمانی میتوان به یک بررسی، غیرشفاف و غیرواقعی گفت که اطلاعات مشخصی از جامعه آماری وجود نداشته باشد اما از آنجایی که هدف از انتشار این آمار شفافسازی بیشتر در این حوزه بوده است؛ فهرست تمام کتابفروشیها در گزارش درج شده و با یک تماس کوتاه میتوان مطلع شد که این آمار به چه میزان صحت دارد.
باید تحمل خودمان را بالا ببریم
کارشناسان قرن بیستم را قرن اطلاعات میدانستند اما همین افراد معتقدند که قرن بیست و یکم قرن ارتباطات است؛ بنابراین با توجه به این موضوع طبیعی است که هر هنرمندی که بتواند ارتباطات بیشتر و بهتری با جامعه خود داشته باشد، میتواند موفقتر عمل کنند. در دوره حاضر بسیاری از دوستان شاعر، نویسنده و مترجم حضور فعالی در رسانهها دارند؛ مصاحبه میکنند، یادداشت مینویسند، به جلسات ادبی میروند و از شبکههای مجازی به نحو احسن استفاده میکنند. حتی برخی از این افراد نگران آثارشان هستند و کتابشان را در کتابفروشیها دنبال میکنند تا متوجه شوند که کتابشان در فلان کتابفروشی چه وضعیتی دارد. با همه این تفاسیر طبیعی است که فروش کتابهای این افراد نسبت به دیگر افراد متفاوت باشد و وضعیت بهتری داشته باشند. در مقابل متاسفانه عدهای از دوستان نویسنده و شاعر یک جا نشستهاند و منتظر هستند که مخاطب از میان دهها هزار کتابی که در سال منتشر میشود، اثرشان را کشف کند و به تعریف و تمجدید از کتابشان بپردازد. از این رو این افراد که اسم خودشان را در لیست نمیبینند، تلاش میکنند تا با حذف چنین گزارشهایی اسم دیگران نیز شنیده نشود. به عبارتی این دوستان معتقدند که «دیگی که برای من نمیجوشه، ...»
تفاوت بین پرفروش و پرفروشترین
عده بسیار زیادی از دوستان در کامنتها معتقدند که فلان کتاب در کتابفروشی محله ما پرفروش است اما چرا در این لیست نیست. در جواب این عزیزان باید گفت که بدون شک کتابهای بسیار زیادی وجود دارد که پرفروش هستند اما در این فهرست نیامده و آن دلیلی بر پرفروش نبودن آن اثر نیست. اگر دوستان به فهرست هر کتابفروشی که در گزارش آمده نگاه کنند متوجه خواهند شد که ما پرفروشهای هر کتابفروشی را مجزا اعلام میکنیم و درنهایت به یک جمعبندی میرسیم. شایان ذکر است که در هر گزارش نام 100 کتاب پرفروش میآید و در نهایت از میان این آثار پرفروش، پرفروشترینها اعلام میشود.
رسالت خبرنگار اطلاعرسانی است
این گزارش یک کار خبری است و طبیعتا معیار و ملاکی برای خرید کتاب نیست. یعنی مخاطب با نگاهی به این لیست متوجه میشود که مردم بیشتر چه کتابهایی میخوانند. چنین آمارهایی معمولا در تمامی حوزهها وجود دارد و ایبنا بهعنوان تنها رسانه تخصصی کتاب بر خودش واجب میداند که این خلاء موجود در حوزه کتاب را پر کند تا مخاطب کتاب نیز از وضعیت فروش آثار اطلاع داشته باشد؛ به همین دلیل این رسانه هر هفته گزارشی را در این رابطه منتشر میکند.
سخن پایانی...
بدون شک انتشار این آمار در دو ماه گذشته تحرک ویژهای را در حوزه کتاب به وجود آورده است و نشانههای این اتفاق را در بحثهایی که زیر این گزارشها انجام میشود، میتوان دید. با این حال این انتظار میرود که علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی با سعهصدر بیشتر شرایط را برای شفافسازی بازار کتاب فراهم کنند.
نظرات