این کتاب را جان گیلو نوشته، محقق برجستهای که بیش از 30 عمر خود را سال صرف مطالعه، جمع آوری اطلاعات و سخنرانی درباره منسوجات کرده است. کتابهای او شامل هنر و صنایع دستی هند (با الی کوپر و بری داوسون)، پارچه های هند (با نیکلاس بارنارد)، پارچه های سنتی اندونزیایی، منسوجات جهانی (با برین سنتسان) و پارچههای آفریقایی و... است و در این اثر که به فارسی ترجمه و منتشر شده است او به پارچههای جهان اسلام پرداخته و با تقسیمبندی نواحی مختلف جهان اسلام به توضیح درباره پارچههای آنها پرداخته است.
جان گیلو
او در بخشی از کتاب مینویسد که گسترش اسلام در قرن هفتم میلادی با یک شبکه تجاری براساس ارزشها و زبان مشترک اعراب همراه بود. مسلمانان از مراکش در غرب تا چین در شرق دور و از تاتارستان روسیه در شمال تا کامرون در آفریقا و اندونزی در آسیا گسترده بودند. پارچههای بعد از اسلام در کشورهای اسلامی با پرهیز از فرم انسانی و حیوانی و استفاده از طرحهای تخیلی و تزئینات فراوان همراه است و همچنین تزئینات نام خدا، اشکال گیاهی یا انسانی بسیار استفاده میشد. تزئینات خطی همیشه مورد توجه مسلمانان بوده است، خط عربی بسیار جذاب است و با حروف مختلف نوشته میشود. همچنین موتیف(نقش) گیاهی از موتیف درخت موی مدیترانهای رومیها و بیزانسیها گرفته شده است. اعراب این موتیف را به دست آوردند آن را در هنر پارچهبافی خود برای پر کردن فضاهای خالی بهصورت یک خط پیوسته به کار بردند. پس از این فرمهای هندسی-خط راست، مربع، مثلث، لوزی و دایره به خط و نقش و نگارهای عربی اضافه شدند.
تاریخچه تجارت پارچه در جهان اسلام
آنگونه که گسترش اسلام اهمیت پارچه را در سرزمینهای مسلمانان بیشتر نشان میدهد. اعراب سبک مسافرت میکردند و از پارچه برای ساخت چادر، رختخواب، مبلمان و تزئینات استفاده میکردند. پس از استقرار اسلام و در پی فتوحات فراوان و تشکیل خلافت امویان در دمشق، خلفای جدید مسلمانان روشهای موجود پارچه بافی را پذیرفتند. کارگاههای پارچه بافی در ایران و مصر تشکیل شده بودند. با توجه به پارچههای گران قیمت از جنس طلا، دولت مستقر در پایتخت اقدام به تشکیل کارگاههای پارچهبافی دولتی(طراز) کرد. وحدت یک امپراطوری زیر لوای مذهب واحد به معنای ایجاد یک سیستم تجاری از مدیترانه تا هند و فراتر از آن بود. جهان اسلام دارای مذهب، زبان و فرهنگی واحد بود. صنعتگران، بازرگانان، سربازان و دانشمندان فقط میتوانستند در جهان اسلام فعالیت کنند. با گسترش اسلام و ایجاد راههای تجاری، بازرگانان مسلمان توانستند شرکای تجاری خود را در آفریقای غربی و هند شرقی بیابند. تجارت بین آنها براساس اعتماد متقابل بود تا قرارداد کتبی.
جهان عثمانی، اسپانیای اسلامی و آفریقای شمالی
نام عثمان یادآوار امپراطوری بزرگ عثمان است که بعد از سلجوقیان بر ایران و نواحی دیگر حکومت میکردند. دوره عثمانی برای ثروت فراوان و هنرهای تزئینیاش، به ویژه پارچهبافی مشهور شد. این هنر در سراسر جامعه گسترش یافت و مسلمانان و غیر مسلمانان جذب آن شدند. مواد اولیه پارچه در زمان امپراطوری عثمانی از پشم گوسفند، موی شتر، موی بزآنقوره، موی بزهای دیگر،کتان، پنبه، ابریشم و کنف بود. الیاف کنف با خاصیت گردش هوا در درون خود برای تهیه لباس و کیسه گندم و ذخیره کردن میوهجات و سبزیجات و همچنین به دلیل استحکام برای ساخت طناب به کار میرفت. به دلیل مبادله در جهان اسلام نقشها و تکنیکها در ابریشم بافی تحت تأثیر هنر ایتالیایی و تاحدی هنر مدیترانه بود. این بخش شامل اسپانیای اسلامی، مراکش، الجزایر، تونس، لیبی و مصر است. زنان جوان در الجزایر لباسی با بالا تنهای تنگ و کوتاه و سوزن دوزی شده دکمهدار میپوشیدند و در شهر از ردایی معمولا پشمی و روبنده استفاده میکردند. لباس مردان با نخ فلزی بافته میشد و سوزن دوزیهای مردانه داشت. در بین مردان جوان ژاکت کوتاه آستیندار یا ژاکت بدون آستین رایج بود. الجزایر از سال 1830 تا 1962 مستعمره فرانسه بود که تاثیر فرهنگی بر پارچههای الجزایر داشت؛ استعمار بلند مدت فرانسه موجب نابودی صنعت پارچه الجزایر شد.
جهان عربی
در این کتاب جهان عربی شامل سوریه، فلسطین، عراق، عربستان سعودی، کویت و عمان و یمن است. سوریه قلب مشرق زمین است و با روستاییان و چادرنشینها و هنرمندان شهری بسیار ماهر، از فرهنگهای بزرگ پارچهبافی محسوب میشود. قلاب بافی در سوریه رواج داشت، کلاه نمازگران سوری از ابریشم قلاب بافی شده و الگوهای هندسی متنوع ساخته میشوند و در خاور نزدیک مشهوراند.این کلاهها در بازار سوریه به فروش میرسند. چون قلاببافی فقط به نخ و قلابی نیاز دارد که از چوب، فلز،استخوان یا پلاستیک ساخته میشود به آسانی انجام میشود.
جهان ایرانی
ایران تمدنی سه هزار ساله دارد با فرهنگ و هنر این منطقه تاریخی طولانی و مصور دارد. دوهزار سال است که پشم در پارچههای ایرانی بکار میرود. ایرانیها علاوه بر پشم از ابریشم نیز استفاده میکنند. آنها بر سر راه تجارت ابریشم بین چین و روم باستان قرار داشتند و دانش چینیها در زمینه کرم ابریشم در قرن سوم میلادی به ایران منتقل شد. تولید ابریشم به صنعتی بزرگ برای مصرف داخلی و خارجی تبدیل شد. طبرستان(مازندران) بزرگترین تولید کننده نخ ابریشم در جهان اسلام بود. ایران تولید کننده روسری و شال ابریشمی است که با شیوه باتیک الگودار میشوند. در این شیوه، موم بر روی پارچه زده میشود تا نواحی رنگ نشده طرح حفظ شوند. باتیک کاری از پناهندگان آذربایجان روسیه به ایران منتقل شده است.
پارچه شکار، جنگ پلنگ و مار با بلدرچینها. هرات
آسیای مرکزی و جهان مغول
آسیای مرکزی به تولید محصولات ابریشمی مشهور است. مسلمانان آسیای مرکزی شامل بخشی از ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان و افغانستان هستند. ازبکستان و تاجیکستان پرشورترین پارچههای دنیا را تولید میکنند و نخستین بار صنعت پرورش کرم ابریشم در ترکمنستان شرقی بوجود آمد. همچنین پارچههای شکار (چیره) هرات از جذابترین پارچههای افغانستان است. طرح اولیه با قلم را کسی میکشد که نزدیک مسجد گوهرشاد هرات زندگی میکند. موتیفها یا نقوش با کهنهای آغشته در جوهرهای سیاه، زرد، قرمز و سبز سایه زده میشوند. این نقوشها معمولا جنگ بین پلنگها با مارها، پرندهها، بلدرچین، خرگوشها، شیرهای نر و همچنین مردان چاقو یا تفنگ به دست را نشان میدهند. بر اساس گفتههای محقق فرانسوی، به لباس شکارچیان تصاویر حیواناتی نقش بسته بود که قصد شکار آنها را داشتند. لباس شکار هرات از چنین سنتی تبعیت میکند. پس از حمله مغول به ایران و مسلمان شدن مغولان، مغولهای ایران آداب و رسوم خود را به هندوستان بردند و مبنای فرهنگ هندی-ایرانی را در عصر طلایی امپراتوری مغولی ایجاد کردند. اسلام بر فرهنگ هندی تأثیر داشته است. هرچند مسلمانان اکثر هندوها را مسلمان نکردند، ولی لباسها و حجب و حیای اسلامی در نهادهای شهری و دربار به کار رفتند. هنرهای وارداتی به هنرهای پارچهبافی و رنگ کردن پارچهها درهندوستان افزوده شد. پاکستان بعضی از زیباترین پارچههای جنوب آسیا و شبه قاره را تولید میکند که شهرتی جهانی دارد. در دوران امپراتوری مغول بنگلادش به مرکز بافندگان مسلمان معروف بود. این بافندگان مسلمان از پارچههای متنوع پنبه استفاده میکردند که در سواحل رودخانه مگنا تا جنوب شرقی داکا کشت میشد.
آسیای شرقی و جنوب شرقی
چین پر جمعیتترین کشور جهان و اقلیت مسلمانان آن بیش از یکصد میلیون نفر است. مسلمانان را هوئی مینامند که از بزرگترین گروه نژادی در چین با نام هان به دین اسلام رویآوردهاند. زنان مسلمان با روبندهای خود از سایر زنان چینی تشخیص داده میشوند. پارچهها و لباسهای سنتی چین در فرآیند انقلاب کمونیستی و انقلاب فرهنگی فراموش شده است. مالزی یکی دیگر از کشورهای آسیای شرقی مرکز پارچههای وارداتی بودند که پارچههای پنبهای از هند و پارچههای ابریشمی از چین وارد میشدند. پارچههای مالزی همانند آسیای جنوب شرقی برای مراسم نامزدی، ازدواج،تولد و مرگ به کار میروند. پارچههای با ارزش به نقلید از مسلمانان به مهمانان برجسته هدیه داده میشوند. شیوه سوزن دوزی اندونزی، درست کردن آذینهای آویز برای تزئین تختخواب عروس و نمایش هدایای عروسی در بین مسلمانان سوماترا رایج است. کنده کاری تختخواب را نجارهای چینی انجام میدهند و آذینهای آویز به سبک توران گجرات آویزان شدهاند که با سوزن دوزی با نخ فلزی تزیین میشوند.
فرش یا روانداز پشمی سوزندوزی شده، جنوب عراق
آفریقای زیرصحرایی
زیباترین پارچههای مسلمانان آفریقای شرقی را زنان شهری شهر باستانی هرار در جنوب شرقی اتیوپی میبافند. هرار شهری مسلمان نشین با سنتهای منحصر به فرد است. سوزن دوزی به سبک هندی لباسهای زنان شهر هرار مشهور بود. اسلم از آفریقای شمالی به منطقه صحرا آمد و بازرگانان نخستین مبلغان آن بودند. آمدن اسلام با پذیرش لباسهای مسلمانان همراه شد شرایط آب و هوایی به حداقل لباس مردم منجر شده بود. ولی پس از آمدن اسلام، پارچههای پنبهای و ابریشمی وارداتی در منطقه صحرا مشاهده شد. بعدها پارچههای اروپایی وارد آفریقای غربی شدند. آفریقای غربی پارچههای خاص خود را تولید میکند که شهرت آن از منطقه صحرا فراتر رفته و بیشتر پارچهها با دستگاه بافندگی افقی باریک به رنگ نیلی تولید میشوند. بافندگان، رنگرزان، خیاطان و سوزان دوزان در ایجاد لباسهای بلند و گشاد با آستینهای پهن از قبیل بوبو در مناطق مختلف آفریقا غربی نقش داشتهاند. تمام لباسها یک سبک دارند. حتی مردان غیرمسلمان ثروتمند و بازرگانان ثروتمند مسلمان از این لباسها استفاده میکردند و همسران آنها بع لباسهای بلند و گشاد رویآوردند. مسلمانان لباسهایی را با نوشتههای قرآنی برای اهداف حفاظتی میپوشیدند، حتی غیر مسلمانان نیز آنها را در جنگ بر تن میکردند. این لباسها را هنرمندان هوسا به ویژه طلاب با الگوهای سوزن دوزی و خطاطی طراحی میکردند.
کتاب پارچههای جهان اسلام نوشته جان گیلو با ترجمه کورش محمودی ددهبیگلو و بیژن شادپی و ویراستاری علی فانی سالک از سوی انتشارات جمال هنر در 258صفحه منتشر شده است.
نظر شما