به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آتوسا مشفق، نویسنده آمریکایی ایرانیتبار در گفت و گو با ضمیمه ادبی تایمز از کتابها و نویسندگان مورد علاقهاش گفته است.
آتوسا مشفق نویسنده آمریکایی ایرانیتبار میگوید دلش میخواست اسم مستعاری داشت تا دیگر او را یک نویسنده زن اقلیت نژادی طبقهبندی نکنند. او نویسندهای ۳۷ ساله است که در سال ۱۹۸۱ از پدری ایرانی و مادری کروات در ماساوست آمریکا به دنیا آمد. آتوسا مشفق نویسنده سه رمان است که آخرین آن چهار روز دیگر منتشر خواهد شد. او به خاطر رمان «الین» به مرحله نهایی جایزه من بوکر راه یافت. او همچنین جایزه بنیاد همینگوی را برد و به مرحله نهایی جایزه انجمن منتقدین کتاب ملی آمریکا رسید.
کتابی هست که شخص دیگری نوشته باشد و دلتان میخواست شما مینوشتیدش؟
نه، اما گاهی دلم میخواهد کتابهای خودم را هم خودم نمینوشتم. فکر میکنم در این صورت از خواندنشان بیشتر لذت میبردم.
عرصه شما از الان تا ۲۵ سال آینده چه چشماندازی خواهد داشت؟
عرصه من، وسیع و پر از گل خواهد بود، و مسیری سرپوشیده به سوی مرکزی که من و معشوقم هر روز عصر با روکش در آن قدم میزنیم، و روی یک سطح مسطح دراز میکشیم و به آسمان چشم میدوزیم و با همدیگر حرف میزنیم. عرصه زیبایی نخواهد بود؟!
آثار کدامیک از نویسندگام همعصر شما از حالا تا صد سال دیگر خوانده خواهد شد؟
امی برودل، مهمترین نویسنده نسل ماست. داستانهای او باید مورد مطاله و ستایش قرار گیرند. او هم دانشمند و هم نابغه است. فکر میکنم شاید صد سال زمان ببرد تا فهم بشر به نبوغ او برسد.
فکر میکنید کدام نویسنده یا کتاب به اندازه کافی جدی گرفته نشد؟ چرا؟
تنها پاسخ مناسب به این سوال، کتاب «چهارده داستان، هیچکدامشان مال شما نیستند» نوشته لوک گوبل است. من جرات نداشتم که تمامش کنم و به همین دلیل دستکماش گرفتهام. من همه را به مبارزه میطلبم که این کتاب را بخوانند و منفجر نشوند.
چه کتابی بیشتر از همه درباره اهمیتش اغراق شده است؟
من هیچوقت درباره یک نویسنده دیگر بدگویی نمیکنم. اگر یکی از ما به افتخاری دست پیدا کند، باید تحسینش کنیم.
اگر میتوانستید در هر زمانی و در هر کجایی نویسنده باشید، کجا را انتخاب میکردید؟
الان دارم برای پروژه جدیدی درباره چینیهای کالیفرنیا در نیمه اول قرن بیستم، نتبرداری میکنم. بنابراین الان دوست داشتم در آن زمان بودم. آیا آمازون هنوز هم ماشین زمان میفروشد؟
اگر میتوانستید یک تغییر در بین یکی از کارهایتان که در طول این سالها نوشتهاید ایجاد کنید، چه تغییری میبود؟
شاید یک اسم مستعار میداشتم، چیزی که با آن میراثم را پنهان کنم و از خودم در برابر دستهبندی «نویسنده زن محلی» محافظت کنم. ناخوشایند است. فرانک اسمیت صدایم بزنید.
کوچکترین شخصیت داستانی محبوب شما کدام است؟
هلن در تروا.
بیایید بازی تحقیر* را انجام دهیم (به رمان «عوض کردن جاها» نوشته دیوید لاج مراجعه کنید): مشهورترین کتابی که نخواندهاید کدام است؟ مشهورترین نمایشی که ندیدهاید؟ مشهورترین آلبوم موسیقی که نشنیدهاید؟ مشهورترین فیلمی که ندیدهاید؟
موبیدیک. مردم سعی کردهاند مرا به دلیل نخواندن این کتاب خجالت دهند. مهم نیست. در کمال معصومیت رمان مک گلو را نوشتم.
آیا استعدادهای نهفتهای دارید؟
خواندن ذهن.
سوالات کوتاه:
جورج الیوت یا تی.اس. الیوت؟
به هیکدام از الیوتها علاقهای ندارم.
مدرنیسم یا پست مدرنیسم؟
کارتون جتسونها را به اندازه کارتون عصر حجر دوست دارم.
جین آستن یا شارلوت برونته؟
اینها نویسندگان زن درگذشته منتخب من هستند؟ پس هر دو.
کامو یا سارتر؟
هیچکدام.
پروست یا جویس؟
جویس، به دلیل کتاب «دوبیلینیها».
کناسگور یا النا فرانته؟
فقط ده صفحه از کتابهای هر کدامشان را خواندهام. به نظرم مساوی هستند.
ژاک دریدا یا جودیت باتلر؟
نظری ندارم. از روشنفکران دوری میکنم.
هملت یا رویای شب نیمه تابستان؟
ساده است، هملت.
برام استوکر یا مری شلی؟
هر دو.
تریسی امین یا جف کونز (هنرهای تجسمی)
بریتنی اسپیرز.
* دیوید لاج کلمه در رمان «عوض کردن جاها» یک بازی ادبی به نام Humiliation ابداع کرد که بعد از آن در مهمانیهای شام مشهور شد.
نظرات