در برخى منابع متأخر از كتاب «نزهة الأبرار» سيد موسى بَرزنجى و «مناقب العترة» احمد بن محمد بن فهد حلّى و »تاريخ نورالدين» محمد السمهودى نقل شده كه ولادت حضرت عبدالعظيم (ع)، پنجشنبه چهارم ربيعالثانى سال ۱۷۳ هجری قمری در مدينه و وفاتش پانزدهم شوال ۲۵۲ قمری بوده است. (شناختنامه حضرت عبدالعظيم حسنى عليهالسلام و شهررى/ مجموعه رسالههاى خطى و سنگى: ص ۲۷۳ (رساله «الخصائص العظيميّة»، شيخ جواد شاه عبد العظيمى)).
همچنين براساس روايتى از امام هادى (ع) که در آن ثواب زيارت قبر حضرت عبدالعظيم (ع)، همانند زيارت مرقد سيدالشهداء (ع) دانسته شده، بايد بگوييم كه او در دوران امام هادى (ع) و پيش از شهادت ايشان از دنيا رفته و از آنجا كه دوران امامت امام هادی (ع) از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ قمری بوده، وفات حضرت عبدالعظيم (ع) پيش از سال ۲۵۴ قمری اتفاق افتاده است.
محمدعلی مهدویراد، نویسنده و قرآنپژوه به این مناسبت در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، بیان کرد: در آستانه رحلت یا شاید به تعبیر دقیقتر شهادت حضرت عبدالعظیم حسنی، اندکی درباره زمانه، شخصیت و جایگاه آن بزرگوار در نگاه ائمه (ع)، سخن میگویم. عبدالعظیم حسنی از محدثان، مفسران، عالمان و متکلمان بسیار بزرگ تاریخ تشیع است که چهار تن از امامان (امام موسیبن جعفر (ع) تا امام هادی (ع)) را درک کرده است. در یک یا دو گزارش نیز آمده که ایشان زمان امام حسن عسکری (ع) را نیز درک کرده که گزارشهای ضعیفی است و بهنظر من به روزگار امام حسن عسکری (ع) نرسیده است.
وی ادامه داد: یکی از دشوارترین و خفقانآمیزترین روزگاران تاریخ تشیع و زندگانی ائمه (ع)، روزگار متوکل است که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نیز اواخر عمر خود را در این روزگار سپری کرده است. در این برهه، چند نکته قابل تأمل وجود دارد. یکی اینکه، تقریبا همه کسانی که به زندگی ایشان پرداختهاند به این موضوع اشاره کردهاند که در روزگار متوکل، زندگی حضرت عبدالعظیم (ع)، حالت پنهانی داشته و از شهری به شهر دیگر سفر میکرده و طوری خود را معرفی میکرد که شناخته نشود. در همین سفرها که تحت تعقیب نیز بوده، به ری میرسد و در آن شهر زندگی خود را آغاز میکند.
این نویسنده و قرآنپژوه گفت: براساس آنچه در تاریخ وجود دارد، مردم ری بهطور مرتب نزد ایشان میآمدند و عبدالعظیم حسنی عملا مرجع فکری، اندیشهای و دینی مردم در آن روزگار شده بود. اتفاقا آنچه که حکومت از آن میترسید و نمیخواست ایشان به آن برسد، همین جایگاه بود. زیرا دقیقا وقتی در آن جایگاه مرجعیت فکری به پرسشهای مردم پاسخ میداد، مشخص بود درباره که سخن میگوید. این مرد با وجود اینکه متفکر، محدث و مفسر بزرگی بود، آنقدر به عقایدش حساس بود که روزی به امام هادی (ع) گفت که میخواهم عقایدم را از کوچکترین تا بزرگترین آنها به شما گزارش دهم تا ببینید همان چیزی است شما میخواهید و موردنظر شماست یا نه؟ امام هادی (ع) در پاسخ فرمودند که این همان چیزی است که ما خداوند را به آن عبادت میکنیم.
سردبیر فصلنامه «نقد کتاب قرآن و حدیث»، تصریح کرد: قائدتا حاکمیت نمیپسندد عالمی در این سطح و با چنین جایگاه و موقعیتی، به راحتی با مردم مراوده داشته باشد و زندگی کند. در بعضی از نقلها آمده که ایشان را دستگیر و شکنجه کرده و زنده به گور کردند که البته این نقل سند تاریخی محکمی ندارد. ولی در اینکه ایشان شهید شده یا به مرگ طبیعی از دنیا رفته، بین مورخان، محدثان و شرححالنویسان اختلاف وجود دارد.
مهدویراد ادامه داد: حضرت عبدالعظیم حسنی، زیارتنامهای نقل شده از ائمه (ع) دارد. گاهی یک روایت خیلی معناداری درباره زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی وجود دارد مبنی بر اینکه شخصی نزد امام هادی (ع) گزارش میدهد که برای زیارت به کربلا رفتم و در مسیر مشکلات بسیاری متحمل شدم. امام در پاسخ به وی فرمود که در دیاری که شما زندگی میکنید، عبدالعظیم حسنی مدفون است و زیارت او مانند زیارت سیدالشهداء است.
(حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در دوره قاجار)
وی در اینباره گفت: مقام معظم رهبری در دهه 50 که در مشهد در محضر درس ایشان حاضر میشدیم، در بحثهای مربوط به سیره ائمه (ع)، با الهام از این روایت از دو جهت بر این باور بودند که حضرت عبدالعظیم حسنی به شهادت رسیده است. نخست اینکه خودِ این مانندسازی مهم است. با وجود عتبات بزرگ و فرزندان ائمه با یک واسطه به امام معصوم، درباره هیچکس چنین تعبیری نداریم. دوم اینکه خیلی طبیعی است که وقتی عبدالعظیم حسنی یک شخصیت محوری است که مرجعیت فکری و دینی جامعه را دارد و مردم به سمت وی گرایش دارند، وی را از میان بردارند و طبیعی است که اینکار در خفا و بدون سروصدا انجام شود و پس از دفن وی نیز مانع زیارت مردم میشوند، همان کاری که با قبر شریف امام حسین (ع) کردند. در این شرایط رفتن به زیارت حضرت عبدالعظیم مانند رفتن به زیارت سیدالشهدا (ع) عملا نوعی موضعگیری در مقابل حکومت بود. این مانندسازی از این جهت مهم است، همانطور که رفتن به زیارت امام حسین (ع) مبارزه با جهل و ستم است، رفتن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی در آن مرحله نیز چنین معنایی داشته، لذا قراین و شواهد نشان میدهد که ایشان را به شهادت رساندهاند.
نویسنده کتاب «آفاق تفسیر» در ادامه درباره جایگاه علمی و فکری حضرت عبدالعظیم حسنی، اظهار کرد: ایشان از جمله افرادی است در یک مرحله زمانی حضور داشته و نوعا آثارشان از بین رفته است. عبدالعظیم حسنی از نخستین افرادی است که خطبهها و میراث فکری امیرالمومنین (ع) را جمعآوری کرده است. بعدها برخی از عالمان اهل سنت ناآگاهانه بیان کرده بودند که سید رضی «نهجالبلاغه» را از خودش ساخته است، علمای شیعه در این زمینه تلاش ویژهای انجام دادند که نشان دهند این خطبهها، نامهها و کلمات قصار پیش از تولد سید رضی هم وجود داشته است. بنده نیز مقالهای مفصل با عنوان «گردآورندگان سخنان امیرمومنان علی (ع) قبل از سید رضی» نوشتهام. حتی برخی از یاران امام علی (ع) در زمان خودِ امام در این زمینه دست به قلم برده، خطبههای امیرالمومنین (ع) را جمع کرده و کتاب نوشتهاند. حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) یکی از کسانی است که سخنان امیرالمومنین (ع) را جمعآوری کرده، هرچند آن کتاب به دست ما نرسیده است.
سردبیر فصلنامه «نقد کتاب قرآن و حدیث» با اشاره به اینکه یکی از نکات قابلتوجه در بخشی از روایات حضرت عبدالظیم حسنی که اندکی از آنها به دست ما رسیده، آمیختگی نقلها به آیات است، افزود: روایاتی از ائمه (ع) انتخاب کرده که امام وقتی سخنی میگوید، این سخن آمیخته به آیات قرآن است. نکته مهم دیگر، جنبههای اخلاقی، انسانی و ساخت و پرداخت شخصیت انسان است. نکته سوم، توجه به حاکمیت حق و باطل است. به این مضمون که در نظامی که حاکمیت فاسد باشد، مردم هم فاسد میشوند و روابط هم به فساد کشیده میشود، اما وقتی محیط الهی و انسانی باشد، روابط هم الهی میشود. عبدالعظیم حسنی از یک طرف مردم را توجه می دهد که حاکمیت را و از طرف دیگر درونمایههای زندگی خود را اصلاح کنید.
مهدویراد در این زمینه روایتی از امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنی، نقل کرد: «یَا عَبْدَالْعَظِیمِ أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَایَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَه..ِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَایَعْنِیهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَره... / ای عبدالعظیم از سوی من به یارانم سلام برسان و به ایشان بگو که شیطان را به خود راه ندهند و به آنان فرمان ده به راستی در گفتار و ادای امانت و آنها را فرمان ده در آنچه به کارشان نمیآید، خاموشی ورزند و ستیزهجویی کنار نهند و به یکدیگر روی آورند و به دیدار هم روند که موجب نزدیک شدن به من است...».
این نویسنده و استاد دانشگاه در پایان گفت: این موارد بخشی از توصیههای امام هادی (ع) از طریق حضرت عبدالعظیم (ع) برای مومنان و شیعیان است. زندگی ایشان درسهای مهمی دارد. با اینکه در آن سطح بالا از دانش و مرجعیت فکری و دینی قرار داردف ولی باز عقاید خود را به حضور امام هادی (ع) عرضه میکند و برای گزارش حقایق آرام نمیگیرد و از شهری به شهر دیگر میرود. باید به این موضوع مهم نیز توجه داشت که حضرت عبدالعظیم حسنی در زمان متوکل بوده و متوکل خبیثترین فرد روزگار بوده که از شمشیرش همیشه خون میبارید، هیچ دور از ذهن نمیدانم که بهگونهای مخفیانه حضرت عبدالعظیم را به شهادت رسانده باشد.
نظر شما