چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
بازی مردان سفید یا نژادپرستی پنهان در رمان‌ها ‌

روزنامه گاردین در یادداشتی درباره وضعیت داستان‌های جنایی پلیسی چند دهه گذشته غرب به این مسئله اشاره می‌کند که چرا باید شخصیت‌های مثبت از یک سری جمعیت خاص انتخاب شوند درحالی که بقیه از نژادهای دیگر هستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  به نقل از گاردین، وقتی نگاه دقیق‌تری به لیست کتاب‌ها، داستان‌ها و رمان‌ها به خصوص داستان‌های پلیسی جنایی چند دهه اخیر بکنید، متوجه دو چیز در بین شخصیت‌های مثبت این داستان‌ها خواهید شد و اینکه آن‌ها سفیدپوست و از جنس مرد هستند. بعضی مثل پوآرو و آگاتا کریستی باهوش هستند و بعضی مثل شرلوک هلمز و دیگران گاهی اوقات از مشت خود علیه شخصیت‌های منفی استفاده می‌کنند. در یک دهه اخیر شاید کمتر کارآگاهی در داستان‌های پلیسی به چشم بخورند که پوست رنگین دارند. شاید هم این یک مسئله اتفاقی باشد ولی به هر حال اگر سری به داستان‌های اینگونه بزنید کمتر نژاد غیرسفید را خواهید دید که در نقش کسی هستند که ماجرای داستان را حل و فصل می‌کنند. چینی‌ها، سیاه‌پوستان و دیگر نژادها یا شخصیت منفی بوده یا در حاشیه داستان قرار دارند.

«مائورین تیردی» استاد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه راج آیلند اعتقاد دارد ناشران از دهه پنجاه میلادی به بعد ظاهراً کتاب‌هایی با موضوع جنایی چاپ کرده‌اند که در همگی آن‌ها سفیدپوستان و مردان نقش اصلی را ایفاء می‌کنند و در این میان دیگر نژادها معمولاً کسانی هستند که یا کشته شده یا در نقش قاتل یا باندهای خلافکار ظاهر می‌شوند.

وی می‌گوید: «واژه‌های سفیدپوست، مرد، انگلیسی و مثل اینها واژه‌های مقدسی برای نویسندگان و ناشران در دهه چهل و  پنجاه میلادی هستند و کسی نمی‌تواند این واژه‌ها را به چالش بکشد. آن‌ها باهوش هستند و ایده‌های اصلی داستان روی فکر آن‌ها می‌گردد.»

داستان‌های گروه‌های مافیایی را نیز دقیق‌تر بررسی کنید و به خانواده‌های پدرخوانده ایتالیایی برسید متوجه خواهید شد که ریشه خانوادگی آن‌ها در نژادهای رنگی است. مثلاً در داستان پدرخوانده «ماریو پوزو» کسانی که آدم می‌کشند، اصالت غیرایتالیایی دارند و در فیلم‌ها و داستان‌های دیگر نیز جرم و جنایت توسط کسانی صورت می‌گیرد که یا از مکزیک آمده یا سرخ‌پوستان بومی آمریکا و دیگر کشورها هستند. اگر علاقه‌مند به داستان‌های هیجان‌انگیز باشید نیز معمولاً باید نقش‌هایی مثل جیمز باند، بورن و ... را روی جلد کتاب یا روی پرده نقره‌ای ببینید و نمی‌توانید از کارگردان یا نویسنده داستان انتظار داشته باشید از یک نژاد رنگی برای این نقش‌ها استفاده کند. حتی اگر به جمعیت شهر لس‌آنجلس نگاه کنید آمار سفیدپوستان این شهر را بسیار کمتر از دیگر نژادها خواهید یافت ولی وقتی یک کتاب مصور یا یک فیلم هیجانی بخواهد منتشر شود، نمی‌توانید نشانی از این جمعیت اکثریت در این داستان یا فیلم‌ها ببینید.

«استف چا» خبرنگار و منتقد کتاب اهل کره جنوبی است و سال‌ها در سرویس کتاب مجله لس‌آنجلس بوک ریویو کار کرده است. وی از تجربیاتش درباره کتاب‌های منتشر شده در این حوزه می‌گوید و اینکه بسیاری از کتاب‌های منتشر شده اگر شخصیت غیرسفیدپوست داشته باشند حتی از سوی خود مهاجران چندان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. به نظر می‌رسد جذابیت این نقش‌ها در داستان‌ها جا افتاده باشد.

وی می‌گوید: «در رمان‌هایی که خودم نیز نوشتم سعی کردم هویت کره‌ای را حفظ کنم ولی در چنین شرایطی چنین چیزی امکان‌پذیر نخواهد بود. خوانندگان در آمریکا عادت کرده‌اند شخصیت‌های مرد سفید را به عنوان نقش اصلی ببینند و اگر غیر از این باشد نباید انتظار فروش خوبی از کتابتان داشته باشید.»

البته این تجربه در اکثر داستان‌ها وجود دارد ولی معلوم نیست چرا داستان جنایی بیشتر از این مسئله تاثیر پذیرفته است. اگر واژه نژادپرستی را برای این داستان‌ها استفاده نکنیم باید گفت که به طور حتم این بازی مردان سفید است که داستان‌ها و معماهای پلیسی را باید مردان سفید حل کنند و وقتی نوبت به زنان و سیاه‌پوستان می‌رسد یا باید مقتول بوده یا در نقش‌های منفی ظاهر شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها