جواد طباطبایی روز چهارشنبه نوزدهم اردیبهشتماه برای بازدید از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و همچنین حضور در غرفه انتشارات مینوی خرد و گفتوگو با مخاطبان و علاقه مندان خود در مصلی تهران حضور یافت. در حاشیه این حضور خبرنگار ايبنا گفتوگوی کوتاهی در غرفه موسسه خانه کتاب با وی انجام داد. آنچه می خوانید صورت ویراستاری شده آن گفتوگو است.
📎مدعی اهل علمی نمیبینم که پاسخی دهم
طباطبايي در پاسخ به پرسش خبرنگار ایبنا مبنی بر اینکه طی دو سال اخیر مباحث و گفتوگوهای زیادی از سوی موسسات پژوهشی چون پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره آثار شما به ویژه درباره نظریه ایرانشهری برگزار شده است و آیا شما هم تمایلی برای ورود به این گفتوگوها دارید؟ گفت: اگر فضای گفتوگوی علمی وجود داشته باشد میتوان در مواردی شرکت کرد، اما به نظر من فضای گفتوگو وجود ندارد و تنها دورهمی های گفت است. جمعی که حتیٰ تصور درستی از موضوع مورد بحث ندارند در غیاب شنوندگان سخنانی تحویل همدیگر می دهند و همدیگر را تایید می کند و می روند.
مولف «زوال اندیشه سیاسی در ایران» ادامه داد: از چندین سال پیش به صورتهای مختلف به من مراجعه کردهاند اما من همواره گفتهام که شخص اخراجی نمیتواند مخاطب خوبی برای دانشگاهیان باشد. تا زمانی هم که این وضع ادامه داشته باشد پاسخ من همین خواهد بود. گفتوگوی علمی در صورتی ممکن است که طرفین اعتقادی به علم همدیگر داشته باشند. فعلا من در میان مدعیان اهل علمی نمیبینم. سطح علمی یکی دو فایل صوتی که برای من هم فرستاده بودند، بیش از آن پایین بود که بتوان درباره مطالب آن چیزی گفت.
📎دایرهالمعارف از منابع عمومی تغذیه کرده اما خصوصی اداره میشود
طباطبایی در پاسخ به پرسش دیگری درباره تصمیم به استعفایش از مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز توضیح داد: من همچنان تصمیم بر عدم همکاری با مرکز دارم. تا جایی که در سالهای اخیر دیده شده در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مدیریت ضعفهای بسیاری پیدا کرده و حتیٰ حیفومیلهای بسیاری صورت گرفته که البته کسی نیز پاسخگو نبوده است. مرکز با استفاده از منابع و کمکهای دولتی شروع به کار کرده و به اینجا رسیده، به نظر میرسد به تدریج مدیریت اولیه از دست رفته و مرکز و امکانات آن به ملک خصوصی و خانوادگی تبدیل شده است، که باید مورد رسیدگی و حسابرسی جدی قرار گیرد.
📎بهتر است دایرهالمعارف تابع ضوابط وزارت علوم شود
بخش رایزن، که قرار بود بخشی از مخارج مرکز را تامین کند در ده سال گذشته به طور خصوصی مدیریت شده و مداخل و مخارج آن معلوم نیست. گروه بزرگی از اعضای علمی، که تنها در سال گذشته شش ماه حقوق نگرفته اند، به این وضع اعتراض داشتهاند و پاسخ مدیریت به این اعتراض هم اخراج پنجاه تن از اعضای مرکز و اخراج معاونت مرکز، دکتر صادق سجادی، بود. به نظر ما مرکز دیگر نمیتواند به طور خصوصی و خانوادگی اداره شود. این مرکز نهادی علمی و پژوهشی است و بهتر از تابع ضوابط و قانونهای وزارت علوم و مجری آنها باشد. تاکنون چون مرکز از کمک های دولت استفاده میکرد و نه بودجه، به حسابرسی هم تن در نمیداد. بهتر است درآمد مرکز به طور رسمی ردیف بودجه دولتی داشته باشد و حساب و کتاب آن مشخص باشد.
📎دایرهالمعارف در حال حاضر مدیریت علمی ندارد
مولف «ابن خلدون و علوم اجتماعی» در پاسخ به این پرسش که با تغییر مدیریت امکان اصلاح مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی وجود دارد؟ توضیح داد: نخست باید وضع مدیریت را روشن و وضع امور را اصلاح کرد. مرکز باید مدیریت علمی داشته باشد و در شرایط کنونی چنین مدیریتی وجود ندارد. در دو سه سال اخیر کارها متوقف شده و حتیٰ آخرین جلد دایرةالمعارف هم منتشر نشده است، در حالیکه در گذشته تقریبا هر سال یک جلد از آن منتشر میشد.
📎انتحال ناشر مدعی نقد فرهنگ
طباطبایی در ادامه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر عرضه آثار جدید خود در نمایشگاه کتاب عنوان کرد: در نمایشگاه نوشته جدیدی از من منتشر نشده است. آخرین اثری که منتشر شد نسخه جدید زوال اندیشه سیاسی در ایران است که بازنویسی کامل رساله ای است که پیشتر دو ویراست آن منتشر شده بود، اما اینک افزون بر بازنویسی و بسط همه فصلهای آن دو فصل جدید و یک فصل نهایی مفصل بر آن افزوده شده و همه اشکالات آن رفع شده است که میتوان گفت همچون اثری جدید است.
📎ناشری که عنوان کتابها را نیز نمیشناسد
البته دیگران نیز بیکار نشسته اند و با کوششهای خود دارند طرح مرا کامل می کنند. امروز دوستان تصویر جلد کتاب جدیدی را برای من ارسال کردند که همان عنوان «تأملی درباره ایران» را دارد که ظاهرا باید ابتکار جدیدی باشد. من تصور درستی از نویسنده ندارم اما گفتند ناشر اثر یکی از کسانی است که در یک برنامه تلگرامی مدتی روی نوشته های برنامههای چند ساعتی داشته است. من در همان زمان یکی دو فایل صوتی آن برنامه را که دوستی فرستاده بود شنیدم و به نظرم آمد که در ادامه مکتب شریعتی است که گویا خواندن اثر را برای نقد آن ضروری نمی داند. انتشار این کتاب دلیلی بر شهود آن زمان من است. اگر ناشر که معلم فلسفه و اخلاق نیز هست دست کم عنوانهای کتاب های مرا از نظر گذرانده بود میتوانست بداند که «تأملی درباره ایران» عنوان سه مجلد انتشار یافته تا کنون است که از بیست سال پیش بیست بار تجدید چاپ شده و چند کتاب و رساله دانشگاهی نیز درباره آن نوشته است.
📎انتحال ناشر مدعی اخلاق
اینکه پرسیدید چرا گفتوگو شکل نمیگیرد، این هم دلیلش! مگر میشود ناشری که این همه ادعای اخلاق دارد و مدعی بررسی کتابی در چند هفته و در ساعت های طولانی است کتابی با همان عنوان چاپ و منتشر کند؟ بدیهی که چنین کاری مصداق انتحالی است از مدتی پیش دامنگیر دانشگاه و نهادهای پژوهشی کشور شده است. جای شگفتی است که مسئولان کتابخانه ملی _ فیپا _ و وزارت ارشاد که برحسب معمول مو را از ماست میکشند این قدر توجه به خرج ندادهاند.
📎خشت کج اول ناشر تازهکار
ناشر کتاب _ که گویا ناشر مدعی «نقد فرهنگ» است _ در پاسخ اعتراض وکیل من گفته بود که او در جریان چاپ کتاب نبوده، «بچه ها ی انتشارات این کار را انجام دادهاند» و بعد از اتمام نمایشگاه بررسی و رسیدگی خواهد کرد! امیدوارم که چنین باشد. البته وزارت ارشاد نیز موظف است که جلوی این نوع رفتار خلاف قانون را بگیرد و تذکری به ناشر تازه کار بدهد که از راه نرسیده خشت اول را کج ننهد.
📎کار روی سه اثر دیگر
این پژوهشگر اندیشه سیاسی در پایان گفت: اکنون نیز کار تدوین سه اثر دیگر از مجموعه دو طرح اصلی را در دست دارم که به دلایلی هنوز موفق به اتمام آنها نشده ام.
نظر شما