کتاب «فلسفه پول» از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شد. زیمل در این کتاب به شیوه معیار فلاسفه فلسفهپردازی نمیکند. او به صراحت میگوید که حتی یک سطر از این پژوهشها درباره اقتصاد نیست.
آنچه بازگو شد بخشی از سخنان شهناز مسمیپرست، مترجم کتاب «فلسفه پول» نوشته گئورگ زیمل بود. فلسفه پول اثری میانرشتهای است و متعلق به هیچ رشته مشخصی نیست. زیمل نمیخواهد به شیوه معیار فلاسفه فلسفهپردازی کند. او به صراحت میگوید که حتی یک سطر از این پژوهشها درباره اقتصاد نیست. جامعهشناسان و هنرمندان نیز فلسفه پول را جزو آثار علمی جامعهشناختی محسوب نمیکنند؛ در عین حال همگان میتوانند از آن به نفع رشته خود استفاده کنند.
نویسنده کتاب «فلسفه پول» را در 6 فصل اصلی نوشته است. ارزش و پول، ارزش پول به مثابه ماده، پول در زنجیره اهداف، آزادی فردی، معادل پولی ارزشهای شخصی و سبک زندگی بخش اصلی کتاب را شامل میشود.
گئورگ زیمل درباره این کتاب به هاینریش ریکرت نوشته است: «علاقهام را... به هر چه پیش از فلسفه پول نوشتهام از دست دادهام. این یکی واقعا کتاب من است؛ بقیه برایم رنگ باختهاند تو گویی هر کس دیگری میتوانست آنها را نوشته باشد.»
مسمیپرست نیز مقدمهای مفصل بر این کتاب نوشته و از نویسنده کتاب یاد میکند که همگان دست کم نام آن را بارها شنیدهاند و آن را مهمترین اثر او میشمارند. ترجمه فلسفه پول به زبان فارسی صد سال پس از صعود نویسندهاش به زندگی مطلقی فرانسوی زندگی و مرگ که این دو را با هم دربرمیگیرد چاپ میشود. کنفرانس صدمین سال مرگ گئورگ زیمل در دانشکده جامعهشناسی دانشگاه کاتولیکی میلان با همکاری انجمن جامعهشناسی ایتالیا در 3 نوامبر و 1 دسامبر 2017 برگزار شد. سخنرانان کنفرانس نشان دادند که اهمیت زیمل نتیجه درهمتنیدگی خلاقی میان تحلیل بعد انسانشناختی پدیدارهای اجتماعی و تحلیل فرایندهای اجتماعی-تاریخی است.
چرا فلسفه پول؟ اگر بپذیریم که فلسفه درباره چیستی اشیا و امور بحث میکند آنگاه چیستی فلسفه را خود فلسفه باید تعیین کند و این چنین است که در دور عجیب باطلی گرفتار میشویم. زیمل به جای چیستی فلسفه از چیستی فیلسوف سخن به میان میآورد. فیلسوف است که مساله و پاسخ آن را تعیین میکند اما فیلسوف اصیل خصیصهای یا کیفیتی دارد که از کل جهان و زندگی متاثر میشود و سپس پاسخ خود را در قالب آثارش بیان میکند. اثر فلسفی تصویری از جهان و زندگی است که یکسویگی خاصی را که همان تیپ ذهنی یا طبع فیلسوف است نشان میدهد.
زیمل در شوپنهاور و نیچه این دو فیلسوف بزرگ را نماینده دو جهانبینی بدبینی و خوشبینی معرفی میکند و نشان میدهد که چگونه طبع بدبینی شوپنهاور را میتوان در کار او نمایان کرد، از این طریق که تبیین و توجیه شوپنهاور و بدیلهایی که اختیار میکند ضرورت منطقی ندارند و بدیلهای دیگری همواره ممکن است.
زیمل بدیلی را که اختیار کرده رد نمیکند و نمیخواهد کذب آن را نشان دهد، در عوض او میخواهد یکسویگی موضع فیلسوف را نشان دهد، اینکه چگونه تاری را که بنابر طبع یا تیپ ذهنیاش اختیار کرده است به مثابه تار اصلی و بنیادی شبکه درهم تنیده جهان و زندگی وضع میکند. همانطور که در مورد نیچه نشان میدهد که تفسیرش از مسیحیت میتوانست جهتی برخلاف آنچه گفته است بگیرد و با در زیرنویس یکی از صفحات کتاب ضرورت واقعیت بازگشت جاودان همان را به مثابه پدیداری جزئی رد میکند. زیمل میخواهد پارادوکس تمام مفاهیم فلسفی بزرگ جهان را نشان دهد.
خصیصه نقدی که زیمل از نظریه ارزش مارکس در فلسفه پول میکند، از یک سو علاقه شدید او به نظریه ارزش مارکس است و از سوی دیگر رد آن است. زیمل به رغم آنکه این نظریه را جالبترین رویکرد به ارزش تا آن زمان (دست کم از دیدگاهی فلسفی) میداند، آن را دارای اشتباهات تحلیلی گریزناپذیری میداند که آن را بدل به نظریهای هنجاری از ارزش و نه نظریهای اقتصادی کرده است. علاوه بر آن، این نظریه به سبب ناسازگاریهای درونیاش به اهدافش تحقق نمیبخشد بلکه مشکلات بیشتری را میآفریند.
زیمل در فلسفه پول توجهی دقیق و محترمانه به نظریه ارزش مارکس که مبتنی بر کار است میکند. از میان رویکردهای گوناگونی که زیمل به هنگام نوشتن این اثر به آنها توجه کرده است. رویکرد مارکسی تنها رویکردی بوده است که زیمل آن را آشکار شایان ذکر دانسته است، و در حقیقت قسمتی از یک فصل کتابش را به آن اختصاص داده است. به رغم این واقعیت که نمیتوانیم بفهمیم که شناخت زیمل درباره کار مارکس بهطور مستقیم یا غیرمستقیم بوده است، باید تصدیق کنیم که زیمل نظریه ارزش مبتنی بر کار مارکس را از دیدگاهی فلسفی بی نهایت جالب محسوب کرده است و در فصلی که به رابطه پول با ارزشهای شخصی اختصاص داده است بحثی طولانی را درباره آن ارائه کرده است.
زیمل در فصل نخست فلسفه پول سرشت و ماهیت ارزش را با سرشت و ماهیت هستی در تقابل قرار میدهد و آنها را دو شیوه بنیادی درک واقعیت محسوب میکند. هنگامی که با عینک هستی به اعیان و اشیا مینگریم واقعیتی پدیدار میشود که همانی نیست که وقتی با عینک ارزش به اعیان و اشیا مینگریم. زیمل این کیفیت بنیادی بودن را نسبی میداند، یعنی حوزههایی از زندگی هست که در آنها ارزش و هستی هنوز متمایز نشدهاند. مثلا شخصی که معشوق ماست، فارغ از چشمانداز ما که او را معشوق یا موجود انسانی میبینند، همان است. در حقیقت این ذهن انسانی (یا روح) است که در آن این شکلگیری و بیان محتواهای درکشده روی میدهد.
کتاب «فلسفه پول» در 708 صفحه در قطع وزیری و با جلد گالینگور به قیمت 79500 تومان از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
نظر شما