یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۴
قطار می‌رود، تو می‌روی، تمام ایستگاه می‌رود

نمایشگاه کتاب به پایان رسید و در روز آخر به سراغ پرفروش‌های بخش شعر سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رفتیم تا آمار پرفروش‌ها را بگیریم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آخرین روز از نمایشگاه کتاب؛ تاریخ روز شنبه را نشان می‌دهد اما امروز از هر جمعه‌ای جمعه‌تر به نظر می‌رسد. بی‌شک می‌توان گفت که همه بعد از 10 روز کار سنگین به‌شدت خسته‌اند اما ته دل‌شان گرفته و شاید دوست نداشته باشند؛ نمایشگاه تمام شود. زیر لب شعری از قیصر امین‌پور را زمزمه می‌کنم: « قطار می‌رود، تو می‌روی، تمام ایستگاه می‌رود.» با خودم تمام لحظات نمایشگاه را دوره می‌کنم، خودم هم دلم نمی‌خواهد نمایشگاه تمام شود. 10 روز از شروع نمایشگاه می‌گذرد و هر روز مورد مواخذه قرار می‌گیرم که چرا آمار پرفروش‌های شعر را اعلام نمی‌کنم. راستش بازار شعر همین‌طور ناسالم است، بنابراین دوست ندارم بازار را از وضعیت فعلی نیز خراب‌تر کنم.
 
عنوان بین‌المللی نمایشگاه من را وادار می‌کند تا در نخستین گام سری به انتشارات تاک افغانستان بزنم و ببینم وضعیت شعر افغانستان در کشور دوست و همزبان، ایران چطور بوده است. حسن نوروزی مسئول بخش شعر غرفه انتشارات تاک می‌گوید که استقبال از «بعضی زخم‌ها»، اثر الیاس علوی،‌ «من زنده‌ام هنوز»، صوفی عشقری،‌ «پشه‌های دُردی‌کش»، غفران بدخشانی و «پادشاهی اندوه»، اثر سیدضیا قاسمی بسیار خوب بوده و سایر آثار نیز فروش قابل قبولی داشته است.
 
به انتشارات شانی نزدیک می‌شوم، مجید صالحی، مدیر انتشارات که خود از ترانه‌سریان مطرح است را می‌بینم که با خنده در حال پاسخ به مخاطبان است. نزدیک ماه مبارک رمضان هستیم، یاد آن ترانه درخشان مجید می‌افتم که همه ما با صدای دلنشین محمد علیزاده شنیده‌ایم. «از این سفره‌ها معجزه دور نیست/ ببین دست دنیا تو دست منه/ دعا می‌کنم تا اجابت بشه/ دعا می‌کنم چون دلم روشنه». مسئول نشر شانی کتاب‌های «تن‌ها»، اثر امید صباغ‌نو، «از عشق برگشته»، اثر حسین زحمتکش، «بانو شما که گریه نمی‌کردید»، اثر اهورا فروزان، «دریا دارد آب می‌رود»، اثر داوود سوران،‌«خانمی که شما باشید»، اثر حامد عسکری و «14 شب برای ماه شدن»، اثر مجید صالحی را به عنوان پرفروش‌ها معرفی کرد.

آقای مدنی، یکی از مسئولان انتشارات مروارید به سرعت در سالن حرکت می‌کند. همدیگر را می‌بینیم گزیده شعر هرمز علیپور و ایرج زبردست، فاضل نظری، شاملو و فروغ را به‌عنوان پرفروش‌ها معرفی می‌کند. همچنین می‌گوید که کتاب «برسد به استخوان‌هایت»، اثر روزبه سوهانی نیز پرفروش بوده است.
 
از کنار انتشارات هومر رد می‌شوم، آفرین ذبیح‌مند در غرفه حضور ندارد و آمار پرفروش‌ها را از همکارش می‌گیرم. او کتاب‌های «گزارش به نازادگان»، اثر سیدعلی صالحی و «شرح آن الف»، اشعار شمس تبریزی به انتخاب محسن بولحسنی را معرفی می‌کند.
 

با اینکه مطمئن هستم پنج کتاب پرفروش سوره مهر متعلق به فاضل نظری است اما داخل می‌روم. می‌پرسم. هنوز حرفم تمام نشده است که غرفه‌دار می‌گوید پنجگانه فاضل نظری.
 
به داخل انتشارات اقلیما می‌روم. مهدی شادکام مدیر انتشارات داخل غرفه است و کتاب‌های «همسفر آرزوها»‌ اثر آرزو کواکبیان، «تا پیک برهم می‌زنی»، محسن نظری، «شاعر خصوصی تو»، اثر مریم عظیمی، «به همه بگو دوستت دارم، دروغ که کنتور نمی‌اندازد»، اثر حبیب صلحی‌زاده را به‌عنوان پرفروش‌های نمایشگاه سی‌ویکم معرفی می‌کند.
 
انتشارات جمهوری یکی از انتشارات باسابقه تهران است که سال‌هاست در حال چاپ کتاب‌های مذهبی است و شعر مذهبی نیز بخش قابل توجهی از فروش این انتشارات را به خود اختصاص داده است. محمد اسدی که یکی از مدیران جوان این انتشارات است، کتاب‌های «آواز لال» و «فانوس خیال»، اثر محمد سهرابی، «داریم با حسین حسین پیر می‌شویم»، اثر علی اکبر لطیفیان، «برای آمدنت»،‌اثر حسن لطفی و «مراعات بی‌نظیر»، اثر مهدی رحیمی زمستان را پرفروش‌های این دوره می‌داند.
 
چند سالن را طی می‌کنم تا به غرفه نشر چلچله می‌رسم. کاوه کاغذچیان از همکاران قدیمی است که این روزها و در روزگار جوانی مشغول انتشار کتاب است. او از استقبال خوب مخاطبان می‌گوید و کتاب‌های «مرا به پیراهنت بسپار»،‌اثر سیدمهراد ضیایی، «جای پای عاشقان در برف مانده است»، اثر احمدرضا احمدی و «با خود و با دیگری‌اش»‌، اثر امیر آقایی را به‌عنوان پرفروش معرفی می‌کند.
 
محسن بیگی، مدیر اجرای انتشارات فصل پنجم جلوی در غرفه ایستاده است و در حال صحبت با یکی از شاعران است. کمی درباره استقبال از کتاب‌های انتشارات خودش «ایجاز» می‌گوید و بعد به معرفی کتاب‌های «فنون دلبری»، اثر حسین شیردل، «تحیر»، اثرحمیدرضا برقعی، «حوت»، اثر مهدی فرجی، «اعداد»، اثر بابک زمانی و «دومینو»، اثر ابوذر پاکروان به‌عنوان پرفروش‌ می‌پردازد.
 
گذرم به انتشارات الف می‌افتد، از دو سه نفری که توی غرفه ایستادند، کسی را نمی‌شناسم، با این حال جلو می‌روم و بعد از سلام و احوال‌پرسی معمول به سراغ وضعیت فروش می‌روم. پسر جوانی که در غرفه ایستاده است دو کتاب «تو فقط در شعرهای من زیبا بودی» و «من رویاهایم آبی‌ست نه روزگارم» اثر رضوان ابوترابی و «مکالمه‌ی خواب‌ها»، اثر امید بیگدلی را پرفروش این دوره معرفی می‌کند.
 
به سراغ نشر کارنامه می‌روم، خودم از نتایج خبر دارم اما برای محکم کاری سراغ مسئول بخش شعر را می‌گیرم. سه مجموعه شعر «تاسیان»، «سیاه مشق» و «بانگ نی» از سایه در صدر قرار دارد.
 
اتفاق جالب این گزارش در غرفه نیلوفر و نیستان رقم خورد که فروشندگان از دادن آمار خودداری کردند و گفتند که به ما گفتند آماری اعلام نکنیم!
 
نیما معماریان را در راهرو می‌بینم و آمار پرفروش‌های نشر مایا را از او می‌گیرم. وضعیت مثل سال گذشته است و زیاد تغییر نکرده است. «کالیو»، اثر نیما معماریان، «اهل آب»، اثر فرزاد آبادی، «مرد مرموز»، جواد نعمتی، «تهران بی‌تو»، اثر تندیس فولادیان، «آهوی ناتمام»، اثر سینا به‌منش و «آلیس در دل شیطان کوه»، اثر مهرگان علیدوست پرفروش‌های این نشر است.
در همین لحظه جواد نعمتی مدیر این انتشارات می‌آید و از شرایط فعلی بسیار ناراحت است و می‌گوید که بازار کتاب‌های شعر بسیار بد شده است.

از کنار نشر نی رد می‌شوم. می‌دانم که این نشر کتاب شعر چاپ نمی‌کند اما برای اطمینان داخل می‌شوم و می‌پرسم. حدسم درست بود. به هرمس می‌رسم؛ مثنوی معنوی با تصحیح محمدعلی موحد در صدر قرار دارد.
 
بابک رئیس‌دانایی داخل غرفه نگاه است. مجموعه آثار احمد شاملو، حمید مصدق، سیمین بهبهانی و دو مجموعه ترانه «پاییز سال بعد»، اثر رستاک حلاج و «دنیای این روزای من»‌، اثر روبه بمانی را به عنوان پرفروش‌ها اعلام می‌کند.
 
 
الهه عبادی، فروشنده بخش شعر ثالث سه کتاب «چای در غروب جمعه روی میز سرد می‌َشود»، اثر احمدرضا احمدی، «من سکوت انسانم»، اثر کیوان مهرگان و «در من این‌گونه پرواز کن»، اثر افشین داورپناه را پرفروش‌های شعر ثالث در این دوره از نمایشگاه از نمایشگاه می‌داند.

مسئول غرفه انتشارات سخن نیز از وضعیت کتاب‌های شعر ناراضی است و می‌گوید که امسال پرفروش نداشته‌اند.
 

سراغ دو انتشارات شلوغ حوزه شعر، یعنی نشر چشمه و نشر نیماژ می‌روم. «اسکارلت دهه 60»، اثر سجاد افشاریان، «ماه‌وماهی»، اثر علیرضا بدیع و «پذیرفتن»، اثر گروس عبدالملکیان در صدر فروش چشمه و کتاب‌های «سیب‌هوس»، اثر امید صباغ‌نو، «بیمار بعدی»، اثر یاسر قنبرلو، «سایه»، اثر احسان افشاری، «غم تزئینی»، اثر محسن بیدوازی و «پروردگارا!‌ایرن را به خاطر بسپار»، اثر کورش کرم‌پور پرفروش‌های نیماژ بود.
 
هزاره ققنوس حسابی سرش شلوغ است و به زحمت آمار پرفروش‌ها را می‌گیرم. کتاب‌های «در ازدحام تنهایان»، اثر سیدعبدالحمید ضیایی،‌ «گزیده غزلیات طالب آملی»، اثر حمید حمزه‌نژاد، «ناشناسنامه»، اثر مرضیه فرمانی، «چشمایت دلیل جاذبه‌اند»،  اثر بهروز آورزمان پرفروش‌های این نشر بود.
 

نوبتی هم باشد، نوبت یکی از جوان‌ترین انتشارات حوزه شعر، یعنی انتشارات نزدیک‌‌تر است که در چند ماه اخیر سروصدای بسیار زیادی ایجاد کرده‌اند. بهزاد نجفی که خود از شاعران خوب است، کتاب «پرواز 69»،‌ اثر شایان مصلح،‌ «میراث»، اثر سعید صاحب علم، « بدبیاری»، اثر محمدحسین ملکیان و «آشفتگی»، اثر حسین دهلوی را پرفروش اعلام می‌کند.

سعید پورطهماسبی از استقبال خوب مخاطبان نمایشگاه از غرفه شهرستان ادب می‌گوید و کتاب‌های «یادآوری»، اثر مهدی سیار، «تماشایی»، اثر میلاد عرفان پور، «حاشا»، اثر رضا یزدانی را پرفروش‌های این دوره می‌داند.
 

به سراغ یوسف علیخانی و انتشارات آموت می‌روم. او در دوره‌ای چند کتاب شعر چاپ کرد اما به یکباره دست از این کار کشید؛ علت را جویا می‌شوم. او می‌گوید: «من هیچ وقت ناشر شعر نبودم. با علیرضا روشن رفاقت داشتم و کتابش را چاپ کردم که استقبال بی‌نظیری از آن شد. به نظر من علیرضا الماس صادر می‌کرد و این الماس‌ها در بازار شعر خریدار داشت. بعد شعرهای ساره دستاران را چاپ کردم؛ چراکه شیفته شعرهای او بودم؛ شعرهایی که در وبلاگش منتشر می‌کرد. علیرضا بهرامی سومین نفر بود که من عاشق شعرهایش بودم و به‌خاطر دارم که پیش از چاپ در آموت، بیش از 50 نسخه از کتابش را هدیه داده بودم. در کنار این سه مجموعه شعر یک کتاب از سولماز نصرآبادی، هم چاپ کردم که کارهای آن مجموعه به انتخاب احمدرضا احمدی بود. یک مجموعه شعر هم از سارا افضلی درآوردم و در مجموع پنج مجموعه شعر منتشر کردم. به نظر من صنعت نشر یک صنعت تخصصی است و این طور نیست که من برای آن تصمیم بگیرم. شما به بازی فوتبال نگاه کنید. هرکسی در میان میدان یک نقشی دارد، دروازه‌بان نمی‌تواند در نوک حمله حضور داشته باشد؛ چراکه کار او نیست؛ من فکر می‌کنم که در حوزه نشر هم اوضاع به همین شکل است و انگار مردم آموت را انتخاب کرده‌اند برای رمان‌های خارجی. من در حوزه شعر وارد شدم، استقبال نشد. وارد ایرانشناسی شدم، استقبال نشد، چند کار تحقیقی درآوردم که همه از رضا امیرخانی تا محمد محمدعلی و محمود دولت‌آبادی از آن خوششان آمد اما استقبال نشد. در آخر حرف من این است که یک جایی مردم، مخاطبان، کتابفروشان و پخش به من می‌گویند که تو همان کتاب خارجی را چاپ کن و من نیز باید همان کار را بکنم و در حوزه‌های دیگر سرک نکشم.»

در آخرین گام به سراغ انتشارات افراز می‌روم، یکی از دوستان شاعر در غرفه حضور دارد. نمی‌خواهد اسمش را در گزارش بیاورم و در انتها مجموعه آثار هوشنگ چالنگی، مجموعه شعر قاسم آهن‌جان، «جبرنباتی»، اثر شاهین شیرزادی و «لبریخته‌ها»، اثر یدالله رویایی را به عنوان پرفروش‌ها معرفی می‌کند.
 
به سمت خانه راهی می‌شوم و با خود شعری از استاد بهمنی را زمزمه می‌کنم:‌ «گاهی دلم برای تو تنگ می‌شود گاهی.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها