مسعودنیا در نشست «آسیبشناسی تاریخ شفاهی ایران» مطرح کرد
قداستبخشی به افراد در تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی نباید مانع روایت واقعیت شود
امیرمسعود شهرامنیا در نشست «آسیبشناسی تاریخ شفاهی ایران» گفت: درباره تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی با وجود اینکه نوعی قداست بخشی به چهرهها وجود دارد و این موضوع کار مصاحبه را دشوار میکند اما ضرورت ضبط تاریخ شفاهی بیش از پیش احساس میشود و نباید مانع از انعکاس واقعیت شود.
شهرامنیا در این نشست با تاکید بر ضرورت حفظ میراث مکتوب عنوان کرد: میراث مکتوب به مطالعه و پژوهش در کشور کمک میکند و وظیفه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران حفاظت و حراست از میراث مکتوب است.
وی با اشاره به پروژه تاریخ شفاهی ایران معاصر که به رجال عصر پهلوی و جامعه اسلامی پرداخته، برخی از آسیبهای تاریخ شفاهی در ایران را بررسی کرد و گفت: بسیاری از رجالی که تاریخ معاصر ایران را ساختهاند اکنون سالهای پایانی عمر خود را سپری میکنند و حتی میتوان گفت 80 درصد از کسانی که با آنها در پروژه تاریخ شفاهی ایران معاصر گفتوگو شد از دنیا رفتهاند. با این وجود طی سه سال گذشته 3600 مصاحبه با رجال سیاسی صورت گرفته و خوشبختانه علاوه بر فایلهای صوتی و پیادهسازی آنها به صورت تصویری نیز خاطرات این افراد ثبت شده که تجربه ارزشمندی برای تاریخ شفاهی ایران بوده است.
به گفته وی، تاریخ شفاهی پیش از این ذیل تاریخ اجتماعی تعریف میشد اما اکنون به فرزند بالغی تبدیل شده و با داشتن روش مشخص خود قابلیت یک رشته شاخص را دارد. بنابراین جوانب و شاخههای مختلف تاریخ شفاهی نهتنها کمرنگ شده که بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر روی تکنیکهای تاریخ شفاهی بسیار کار شده چراکه قبلا منابع زبان فارسی در این حوزه کم بود اما با توجه به استانداردسازی در این حوزه به تدریج ادبیات تاریخ شفاهی جان گرفته است و در دانشگاهها توجه جدیتری به آن شده است.
شهرامنیا با بیان اینکه گنجینه تاریخ شفاهی ایران معاصر پربار بوده افزود: کار تاریخ شفاهی سخت است چراکه اغلب رجال به دلیل کهولت سن، دسترسی به آنها دشوار است. از سوی دیگر وقتی به سراغ رجال سیاسی میرویم متوجه میشویم هر فرد روایتهای متفاوتی با فرد دیگر دارد و بنابراین در پروژه گفتوگو با رجال سیاسی تاریخ معاصر یکی از مشکلات تنوع روایتهاست. به هرحال باید از پروژه تاریخ شفاهی در ایران حمایت شود چراکه با وجود اینکه کارهای خوبی در این حوزه صورت گرفته اما موارد بسیار دیگری وجود دارد که نیازمند پیادهسازی است.
وی یادآور شد: به طور مثال درباره تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی با وجود اینکه نوعی قداستبخشی به چهرهها وجود دارد و این موضوع کار مصاحبه را دشوار میکند اما ضرورت ضبط تاریخ شفاهی بیش از پیش احساس میشود و نباید مانع از انعکاس واقعیت شود.
تفرشی در بخش دیگری از این نشست سخنرانی خود را با عنوان «خطرات خاطرات» ارائه کرد و گفت: ما پیش از این به تاریخ شفاهی توجهی نمیکردیم اما اکنون ضرورت آن را احساس کردهایم و طی 40 سال اخیر با افراد مختلفی از داخل و خارج از کشور مصاحبههایی درباره تاریخ شفاهی صورت گرفته است. با این وجود باید توجه داشت که مصاحبهکننده نباید خود را در مقام ضبط صوت بداند و اجازه هدایت به مصاحبهشونده را دهد. جلوگیری از این کار نیز مستلزم آگاهی و تسلط کافی مصاحبهکننده است.
وی در همین باره توضیح داد: کتابهایی طی سالهای اخیر منتشر شده که گاهی نشان میدهد چگونه مصاحبهشونده روند مصاحبه را در دست خود گرفته و مصاحبهکننده را هدایت کرده است. از سوی دیگر اگر مصاحبهکننده آمادگی کافی نداشته باشد سوژه از بین میرود. گاهی صاحب خاطرات در بیان آنها صادق است اما برخی مطالب را نمیگوید و یا به برخی مطالب دیگر بیشتر میپردازد. در اینجا مصاحبهشونده باید توجه داشته باشد که چگونه مطالب را به یاد مصاحبهشونده بیاورد.
این تاریخپژوه در بخش دیگری از سخنانش به تجربه مصاحبه خود با افرادی چون داریوش همایون و اردشیر زاهدی اشاره کرد و افزود: همایون از کسانی است که ذهن سیستماتیک و منظمی دارد و اینجاست که من در مقام مصاحبهکننده باید مراقب بودم که شیفته شخصیت همایون نشوم! چون مصاحبه باید جنبههای چالشی خود را داشته باشد اما به گونهای چالشها جهت داده نشود که اعتماد مصاحبهکننده از بین برود و تبدیل به جدل شود.
وی ادامه داد: مصاحبهکننده نباید وکیل مدافع مصاحبهشونده شود و تاریخ شفاهی تنها باید به عنوان ابزاری در درست تاریخ قرار گیرد تا درنهایت واقعیت به درستی بازگو شود.
کاظمی نیز در ادامه این نشست با تاکید بر روشمند کردن و تعیین مولفههای مورد نظر در مصاحبههای تاریخ شفاهی گفت: پس از مصاحبه بحث آرشیو و پیادهسازی بسیار مهم است برای اینکه کار درخوری تولید شود باید در این حوزه آموزشهای لازم صورت گیرد. آنچه که اکنون در کشور ما تولید میشود سلیقهای است چراکه تاریخ شفاهی با آسیبهایی چون هدایت روند مصاحبه توسط مصاحبهشونده روبهروست.
وی تاکید کرد: اطلاعاتی که از مصاحبهها به دست میآید باید به اعتبارسنجی و راستیآزمایی گذاشته شود تا سره و ناسره بودن آن مشخص شود و این کار میتواند از طریق تطبیق مدارک و مستندات با گفتهها صورت گیرد.
وی با اشاره به تاثیر تدوین مناسب در تاریخ شفاهی عنوان کرد: یکی دیگر از آسیبهای این اطلاعات ساماندهی نکردن آنها است چراکه امروز با حجم زیادی با اطلاعات روبهرو هستیم و اساسا مشخص نیست که چه اطلاعات غلطی به جامعه تزریق میشود. در اینجا غربال کردن یک تکنیک است که باید توسط محقق به کار گرفته شود.
عزیزی نیز در بخش پایانی این نشست با اشاره به دیگر آسیبهای تاریخ شفاهی گفت: حافظه ناپایدار، اغراق، کتمان و... از جمله آسیبهایی است که توسط مصاحبهشونده به وجود میآید با این وجود مصاحبهکننده نیز میتواند به آفاتی چون عدم تسلط به موضوع و شناخت از مصاحبهشونده دچار شود. اینها مصادیقی است که در بسیاری از پروژههای تاریخ شفاهی دیده میشود.
به گفته عزیزی، اگرچه همواره گفته میشود فرهنگ ما شفاهی است اما بیشتر باید بگوییم ما فرهنگ کتمان هم داریم و این موضوع در پروژه تاریخ شفاهی آسیبهای بسیاری را وارد کرده است. همچنین تابوها و خطقرمزهای متفاوت موجب خودسانسوری از سوی محققان میشود.
وی در پایان سخنانش گفت: وقتی میخواهیم واقعیت تاریخی را روایت کنیم باید توجه داشته باشیم که قرار نیست مصاحبهشونده را روی صندلی داغ بنشانیم بلکه هدف این است که از موضعی برابر روایتهای تاریخی بیان شود.
سیویکمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تا 22 اردیبهشت در مصلای بزرگ امام برپاست.
نظر شما