بهنام چهرزاد میگوید: کتاب «زندگی من»، زندگینامه بنجامین فرانکلین و اولین ترجمه من است. این کتاب یکی از صد کتاب برتر ادبیات کلاسیک جهان و شایدیکی از پنج اتوبیوگرافی مهمی باشد که در فرهنگ بشر از لحاظ جهانی تاثیر بسزایی گذاشته است. کافکا این کتاب را دوست داشت، آن را میخواند و همیشه در کشوی میز خود یک نسخه از آن داشت.
چهرزاد درباره بنجامین فرانکلین و اینکه چه شخصیتی داشته، بیان کرد: فرانکلین یک مخترع، دانشمند دیپلمات، نویسنده مقالات اخلاقی، جامعهشناس و در مجموع یک آدم ذوابعاد است. البته اگر کتاب را بخوانید، پشت جلد آن توضیح مختصری دادهام، منتهی فرانکلین حداقل در کشورهای دیگر دنیا نیاز به معرفی ندارد، اما در کشورما در این حد از او شناخت دارند که عکس او روی اسکناس صد دلاری امریکاست. فرانکلین موجب استقلال آمریکا از یوغ سلطنت و سلطه بریتانیا شد. اولین چاپخانه بسیار مدون و مهم امریکا را در قرن هجدهم تاسیس کرده است و بسیاری خدمات دیگر دارد که اشاره به همه آنها د ر مجال این گفتوگو نمیگنجد، ولی همه اینها در این کتاب است.
وی در توضیح چگونگی و زمان نگارش این کتاب بیان کرد: فرانکلین در سال 1771میلادی، زمانی که سفیر مستعمرات آمریکا در انگلستان بود یک هفته فراغت کاری داشت، در 67 یا 68 سالگی شروع به نوشتن بخش اول آن کرد، بعد از مدتی آن را رها کرد و حدود 13 سال با مسائلی چون، استقلال آمریکا، جنگهای داخلی و... درگیر و با شورش انقلاب فرانسه مقارن شد. ولی به توصیه دو نفر از دوستانش که نامههای بسیار زیبایی برای او نوشتهاند - من ترجمه این نامهها را بین فصل یک و دو آوردهام و البته در متون انگلیسی و امریکایی آن هم هست و از او خواستهاند که آن کتاب را ادامه دهد و سرگذشت را به پایان برساند، چون برای هر فردی، برای ساختن اخلاقیات و منش اجتماعی هر فردی خواندن آن کتاب لازم است. به توصیه آن دوستان، بعد از 13 سال، دو سه سال آخر عمرش به نوشتن این کتاب ادامه داد و بخش دو، سه و چهار آن را نوشت. این کتاب تا 58 سالگی فرانکلین را دربرمیگیرد، یعنی تا 84 سالگی که پایان عمر فرانکلین است را در این کتاب نداریم، اما همین مقدار هم بسیار اثر معروفی شد.
علاقه زیاد کافکا به کتاب زندگینامه فرانکلین
او ادامه داد: این کتاب تا سی سال در فرانسه، بدون نام چاپ میشد. در 1805 یا 1806 نوه فرانکلین دستنوشتههای پدربزرگش را در اختیار یک ناشرآمریکایی گذاشت و از همان زمان به بعد این کتاب خوانده شده و بسیار در جامعه امریکا بسیار موثر بوده است. یکی از علایق اولیه من این بود که مثلا کافکا این کتاب را دوست داشت، آن را میخواند و همیشه در کشوی میز خود یک نسخه از آن داشت. یا مثلا خیلی بزرگان آمریکا در قرن نوزدهم نظیر مارکتواین و ... این کتاب را میخواندند.
چهرزاد در پاسخ به اینکه آیا ترجمه او از زندگینامه فرانکلین اولین ترجمه این اثر در ایران است یا خیر، عنوان کرد: به من گفته شده که سال 41 یا 42 یک ترجمه ناقص و شاید هم کمیاب از این کتاب صورت گرفته، اما خود من تا به حال آن را در هیچ کتابفروشی پیدا نکردهام و بعید هم میدانم که کسی آن را کامل کار کرده باشد، که اگر چاپ شده بود، حتما طی این سالها به چاپ دوم رسیده بود.
وی درباره کتابهای بعدی که قرار است ترجمه کند،گفت: دو یا سهتا از آنها هم اتوبیوگرافی است. در برنامه من کتابهایی است که فردا نوه من و شما هم بخواند و هیچ وقت قدیمی نشود. چون من وقتم را برای کتابی که ده سال خوانده شود، بییستسال فروش برود و بعد از آن فروش نداشته باشد، نمیگذارم. علاقه من ادبیات کلاسیک جهان است و امیدوارم بتوانم مفید واقع شوم.
این مترجم در پاسخ به اینکه آیا نوشتههای فرانکلین سبک ادبی خاصی دارد یا خیر، اظهار کرد: فرانکلین کسی است که نویسندهها را تربیت کرده است. اگر زندگی او را بخوانید، در آنجا میگوید که از چهارده سالگی از روی کتاب معروف «تماشاگر» اثر ژوزف آلیسون که یک سری سلسله مقالات اجتماعی است، مشق میکردم تا نویسندگیام خوب شود. یا مثلا فرانکلین بنیانگذار خبرنگاری بوده و حدود 40 سال روزنامه پنسیلویا را اداره، چاپ و در سطح اجتماع منتشر میکرد. مقالات اخلاقی و اجتماعی خیلی مهمی هم دارد.
او در ادامه گفت: یک مقاله خیلی مهم به نام «راه و روش رسیدن به مال و مکنت» دارد که برای غربیها از اهمیت خیلی بالایی برخوردار است، البته برای ما که خودمان یک فرهنگ غنی در ادبیات کلاسیک داریم، شاید کمی ملایمتر باشد. من به هر چاپ فرانکلین که نگاه میکنم، این مقاله را هم دارد به همین دلیل من هم ترجمه آن را که حدود 7 صفحه است در آخر این کتاب جای دادهام. این مقاله درباره یک پدر آبراهام است. پیر و پارسایی که با ریشها و لباسهای سفید در بازار مکاره میایستد و در قالب یک داستان طنزوار، حرفهای قشنگی میزند و برای مردم وعظ اقتصادی میکند. که بازتابی از زندگی قبل از استقلال آمریکاست، مردمی که باید از لحاظ اقتصادی خودشان را جمع میکردند و به توفیق میرسیدند که تا حدود زیادی هم رسیدند و این امروز میتواند برای ما کارساز باشد.
چهرزاد در پایان بیان کرد: فرانکلین اولین کسی بود که رساله علمی درباره الکتریسیته نوشت. مخترع بود و نظریه اولین باتری را او مطرح کرد و آن را ساخته و عکس آن را هم در کتاب آوردهام. به هر حال فرانکلین شخصیت بزرگ و چند بعدی بوده است. امیدوارم که خوانندهها آن کتاب را بخوانند و مشوق کارهای آتی ما شود.
نظر شما