عبدالله ابراهیم در نشست «رمان، زن، مهاجرت» گفت: تا زمانی که شرایط زنان آشوبزده باشد رمان عربی هم متاثر از این فضاست. در این شرایط زنان باید دست از بیان حالتهای درونی و گریهزاری در رمان بردارند و وارد مرحله جدیدی از نگارش شوند به گونهای که مشارکت جدی با مردان داشته و از مطالبه حقوق خود دست نکشند.
عبدالله ابراهیم در این نشست با بیان اینکه رماننویسی در چنین جهان آشوب زدهای آینهای از همین دنیاست گفت: باید ببینیم که بین جامعه روایی که در رمان انعکاس مییابد و جامعه واقعی چه ارتباطی وجود دارد و مولفههای هر یک را بررسی کنیم چراکه زنان بخش اعظمی از جهان روایی را تشکیل میدهند.
وی ادامه داد: رمان نگارش دنیوی و این جهانی و نه نگارش دینی و ارتباط مستقیم با جهان واقعی دارد. رمان عربی معاصر نماینده فراگیری از همه جهان اسلامی است و چهار مولفه «شرایط زن»، «الهام از گذشته و تاریخ برای ایجاد هماهنگی با موقعیت کنونی»، «هویت جمعی به ویژه هویت زنانه» و «تبعیدشدگان و به مهاجرت رفتگان» است. وقتی که به جامعه خوانندگان اعم از زن و مرد توجه میکنیم میبینیم کسانی که رمان عربی زنانه را میخوانند با سه قضیه اساسی در آن مواجه میشوند؛ نخست نقد فرهنگ مردسالار، درمیان نهادن بینش زنانه به جهان و نه نگاه مردانه و مطرح کردن بدن زنانه در این رمانها از جمله قضایای مهمی است که در رمانهای زنانه عربی مشاهده میشود.
به گفته این استاد دانشگاه، با بررسی چندین هزار رمان زنانه طی 100سال اخیر از مغرب تا عراق موضوع اساسی در آنها نارضایتی شدید زنان از شرایطی است که در جامعه مردسالار به سر میبرند و مرد در راس نهادهایی چون قوم، مدرسه و دانشگاه و... است. بنابراین رمان زنانه با فریاد نارضایتی خود را از این جامعه هرمی بیان میکند. اما موضوع دیگری که در رمان زنانه پدیدار میشود این است که در جامعه مردسالار جهان از دید مرد نگریسته میشود. درحالی که در رمان زنانه زن صاحب نگرش خاص خود است و این نگرش ویژه را به برکت رمان به دست آورده است.
ابراهیم در ادامه با بیان اینکه زنان راه آسانی را در این مسیر نپیمودهاند، افزود: چراکه زنان در مسیر خود با موانع زیادی روبهرو میشوند. از سوی دیگر اکنون بدن زنانه به عنوان هویتش یکی از مولفههای اصلی رمانها شده و گاهی چنان در این باره زیادهروی میشود گویی که زن میخواهد مقاومت خودش را در این قالب بیان کند.
وی با اشاره به تحلیل محتوایی که از رمانهای زنانه عربی داشته عنوان کرد: در تمامی این رمانها شرایط و تحولات اجتماعی در تاروپود رمان تنیده به گونهای که مخاطب از خواندن آن احساس خشم میکند. در برابر اینگونه مطالبات و افراط در آن و رفتارهای خارج از عرف سوالات بسیاری برای خواننده به وجود میآید. به هر حال با وجود اینکه رمان زنانه توانسته شرایط زنان را به صورت فراگیر بیان کند و عذابهای جسمی و اجتماعی آنها را شرح دهد اما هنوز در گامهای اولیه خود قرار داد.
این استاد روایتشناسی با انتقاد از سبک و زبان ضعیف در رمانهای زنانه عربی بیان کرد: این نقاط ضعف به دلیل آن است که نگارش رمان زنانه عربی گام به گام به سوی نقطه مطلوب خود قدم برمیدارد؛ در مرحله اول نگارش زنانه تقلیدی از نگارش مردانه بوده درحالی که در مرحله دوم رمان زنانه در اعتراض به شرایط مردانه نگارش میشود و درنهایت در مرحلهای که هنوز آغاز نشده رمان زنانه روی پای خود میایستد.
به گفته ابراهیم، تا زمانی که شرایط زنان آشوبزده باشد رمان عربی هم متاثر از این فضاست. در این شرایط زنان باید دست از بیان حالتهای درونی و گریهزاری در رمان بردارند و وارد مرحله جدیدی از نگارش شوند به گونهای که مشارکت جدی با مردان داشته و از مطالبه حقوق خود دست نکشند.
معیکل در بخش دیگری از این نشست سخنرانی خود را با عنوان «زن در جهان درحال تغییر و نگاهی از درون» ارائه کرد و گفت: هیچ گاه در طول تاریخ بشر از آغاز تاکنون انسان از موضوع زن فارغ نبوده اما مردان همواره کوشیدهاند تا زن را به حاشیه رانده و آن را محدود به دایرههای کوچک اطراف خود کنند. البته در قرون جدید و پس از ظهور جنبشهای فمنیستی زنان به احوال و شرایط حقارت بار خود واقف شدند و علیه آن اعتراضاتی را بیان کردند. با این وجود باید گفت که تنها وقوف مساله برای حل آن کافی نیست چراکه زنان باید بکوشند تا در یک مبارزه درازمدت این وضعیت را تغییر دهند. در این راه نیز ممکن است با مقاومت جامعه مردانه و هم جنسان خود روبهرو شوند.
این منتقد ادبی با اشاره به موانع مرئی و نامرئی در مسیر مبارزه زنان گفت: مردان همواره متمرکز بر بدن زن بودند و آنها را هم سطح خود نمیدانستند این مساله نیز ناشی از فرهنگ مردانهای است که در ناخودآگاه آنها وجود داشته است.
فرهنگ مردسالار همواره با زن بازی کرده و برایش زن محجبه و غیرمحجبه تفاوتی نداشته است. خشونتهای مختلفی همواره علیه زنان اعمال شده و گاهی به مرحله تجاوز و قتلهای ناموسی نیز رسیده است. بنابراین زنان از دو ناحیه درون و بیرون رنج کشیدهاند.
معیکل در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه رمان عربی نیز شرایط یک بام و دو هوا از این زندگی است افزود: شرایط اجتماعی که زنان در آن به سر میبرند در رمان عربی نیز تجلی یافته است. متاسفانه اکنون مساله زنده به گور کردن زنان در اثر تحولات اخیر و جنگهای منطقهای دوباره زنده شده است.
وی با اشاره به چندپارگیهای اجتماعی که در جوامع عربی رخ داده یادآور شد: زنان یکی از بارزترین قربانیان حوادث اخیر و جنگهای کنونی بودند و اکنون بار دیگر مفاهیمی مانند به کنیزی بردن زنان و فروختن آنها در بازارها دوباره احیا شده است.
نتیجه شرایط کنونی موجب شده زنان دوباره به پشت پرده رانده شده درحالی که آدم و حوا دو روی سکه بودند و با یکدیگر تفاوتی ندارند.
این منتقد ادبی در بخش پایانی سخنانش عنوان کرد: رمان عربی نیز تلاش کرده به این امور بپردازد و من نیز در کتاب خود با عنوان «سرگذشت ققنوس: تمرکز مردانه تا تمرکز زنانه» زن را به ققنوسی تشبیه کردم که میسوزد و دوباره جان میگیرد. بنابراین زنان هر گاه در محدودیت قرار گرفتند دوباره توانستند مسیر مبارزه را از پیش بگیرند.
مساله زبان در رمانهای زنانه عربی
حسینی نیز در بخش پایانی این نشست ضمن بیان اینکه سخنرانیهای دو نشست برگزار شده به صورت کتاب چاپ خواهد شد گفت: من تلاش کردم تا با نگاهی به رماننویسان زن عربی شرایط کنونی زنان را بررسی کنم و البته نگاهم با عبداله ابراهیم متفاوت است و معتقدم ما در نسل اول چهرههای رماننویس زن مشاهده میکنیم که زنان از پس رسالت خود برآمدهاند و توانستهاند گفتمان خود را در کنار گفتمان مردانه مطرح کنند.
وی با اشاره به اینکه مفهوم مهاجرت زنان در کشورهای عربی متفاوت از مفهوم مهاجرت در کشورهای دیگر بوده افزود: در جامعه عربی مهاجرت زنان برخاسته از استعمار کشورهای دیگر، آوارگی مانند آوارگی نویسندگان فلسطینی، و مهاجرتهایی است که براثر تبعید دولتهای دیکتاتوری به وجود آمده است.
به گفته حسینی، یکی از اصلیترین مسائلی که در رمانهای زنان مهاجر انعکاس یافته مساله ارتباط آنها با وطن و مفهوم زبان است چرا که این زنان زبان مادری را از آن خود نمیدانند و از سوی دیگر نتوانستند با کشور میزبان به دلیل فاصلهای که ایجاد میشود ارتباط برقرار کنند. بنابراین مفهوم زبان یکی از مسائل مهم مورد توجه در رمانهای زن عربی است و ما شاهدیم که این چالش در رمانهای زنانه بحرانهای هویتی را در نویسنده ایجاد کرده است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در بخش پایانی سخنانش به مقایسه دو رمان فارسی و عربی پرداخت و گفت: در هر دو این رمانها ما با چالش جدی زبان مواجه هستیم.
نظر شما